
حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله زمانی، کارشناس مذهبی در یادداشتی که در اختیار ایکنای چهارمحالوبختیاری قرار داده است به مسئله نقش
مقاومت در
مکتب عاشورا میپردازد که متن آن از نظر میگذرد؛
وقتی صفحات تاریخ عاشورا را ورق میزنیم، مشاهده میکنیم پس از حوادث و وقایع تلخی که شکل گرفته از رحلت پیامبر اعظم (ص)، بهویژه پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن مجتبی (ع)، مسیر آن دگرگون شد. پس از شهادت امام علی (ع)، امام حسن مجتبی (ع) بهعنوان پیشوای مسلمین معرفی شدند. اما متأسفانه، حکومت معاویه و اطرافیانش با ابزارهای تهدید، تطمیع و ارعاب، صلحی تحمیلی را به امام مجتبی (ع) تحمیل کردند، در حالی که آن حضرت مقاومت بسیاری از خود نشان دادند، حتی سپاه تدارک دیدند و فراخوان عمومی دادند، ولی با توجه به سیاستورزی معاویه و نیرنگهایش، توانست برخی از یاران امام را از ایشان جدا سازد، در نهایت، بنابر مصلحتی که فقط امام معصوم (ع) از آن آگاه بود، آن صلح صورت گرفت.
اگر امام حسین (ع) هم در همان شرایط و جایگاه امام حسن (ع) قرار میگرفت، همان اقدام را انجام میداد، چرا که در آن شرایط، مقاومت دیگر پاسخگو نبود، اما هدف امام حسن (ع) از صلح، حفظ دین، سنت پیامبر (ص) بود. با شهادت امام حسن (ع) و مرگ معاویه ملعون، یزید روی کار آمد، جوانی ناپخته، بیمبالات، فاسد و فاقد صلاحیت دینی و سیاسی، یزید آشکارا شرابخواری میکرد، مجالس لهو و لعب با سگ و میمون برپا میساخت و عملاً دین را به سخره گرفته بود.
یزید به حاکم مدینه دستور داد تا از چند نفر از جمله امام حسین (ع)، بیعت بگیرد، اما در اینجا بود که مقاومت حضرت سیدالشهدا (ع) شروع شد. ایشان با بیان آن جمله معروف و شعار جاودان «هیهات منا الذله» راه مقاومت را برگزیدند و این شعار راهبردی مقاومت در همه زمانها است و امام حسین (ع) بیان کردند هیچگاه زیر بار ذلت و حکومت فردی همچون یزید نخواهم رفت.
مقاومت، راهی دشوار و طولانی است، اما پاسخی شیرین در پی دارد، امام حسین (ع) این مسیر را تنها آغاز نکرد، بلکه خانواده، اقوام و یارانشان را نیز همراه کردند، آغاز این نهضت از مدینه بود، جایی که ایشان تصمیم گرفتند در برابر ظلم یزید بایستند و بیعت را نپذیرند، این پیام مقاومت در موسم حج، به اقصی نقاط سرزمینهای اسلامی منتقل شد و مردم را بیدار کرد و گفتمان مقاومت در آن زمان بسیار مشهور شد. نامهنگاریهای مردم کوفه و سایر بلاد اسلامی، گواهی بر تأثیر این مقاومت بود، اگرچه بعدها با حیلهگری عبیدالله بن زیاد، بسیاری فریب خوردند، اما گفتمان مقاومت شکل گرفت، این گفتمان امروز نیز در جهان اسلام ثمر داده است.
فرهنگ مقاومت بسیاری از توطئهها را خنثی کرد
در عصر حاضر، فرهنگ مقاومت برگرفته از مکتب عاشوراست، تمثال امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در سراسر جهان، به عنوان نماد مقاومت شناخته میشود، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، این جبهه را تقویت کرد، گروههایی مانند زینبیون، فاطمیون و حتی نیروهایی از اهلسنت در قالب مدافعان حرم گرد هم آمدند تا مقابل اسلام آمریکایی و پروژههای منحرفکنندهای مانند داعش بایستند.
فرهنگ مقاومت، بسیاری از توطئهها را خنثی کرد و نظر مردم جهان را به فرهنگ عاشورا جلب کرد، امروز گفتمان مقاومت جهانی شده است، هرجا ندای آزادیخواهی بلند میشود، الگوی این موضوع از عاشورا و جبهه مقاومت بر گرفته شده، ابهت پوشالی قدرتهای جهانی در حال شکسته شدن است، در جریانات اخیر رهبر معظم انقلاب فرمودند: هزینه مقاومت قطعا از هزینه سازش کمتر است، چرا که تاریخ نشان داده هیچ یک از کسانی که به سازش تن دادهاند، به نتیجه نرسیدند. برای نمونه، لیبی با آمریکا تفاهم کرد، برنامه هستهایاش را واگذار کرد، اما پس از آن، ناتو به آن حمله کرد و کشور را نابود ساخت، در هرجا که مقاومت ضعیف شد، دشمن مستولی شد. از این رو، ما باید بر اساس فرهنگ مقاومت ایستادگی کنیم و همچنین طبق وعده الهی در قرآن کریم «و نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین» وعده الهی را حق میدانیم، زیرا خداوند یاریدهنده مستضعفین است و مقاومت است که باعث برافراشته شدن اسلام در اقصی نقاط جهان شده است. همانطور که خداوند در قرآن فرمود: «هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون.» طبق گفته خداوند دین اسلام باید بر تمام ادیان مستولی شود.
مقاومت؛ عامل سربلندی ایران
هر چند ترامپ قمارباز و نتانیاهوی کودککش، با تهدید و رجزخوانی میخواهند ملتها را بترسانند، این فرهنگ مقاومت است که هیبت پوشالیشان را نشانه گرفته، حتی خود ترامپ، در گفتوگو با امیر قطر خواهان آتشبس شد و ما توانستیم معادلات طراحیشده غرب برای خاورمیانه بزرگ را ما بر هم زدیم، انشاءالله روزی فرا خواهد رسید که جبهه مقاومت در سراسر جهان پیروز شود، همانگونه که مقاومت در زمان سیدالشهدا (ع) یزید پیروز شد، چه بسا اکنون هم مقاومت پیروز است، امروز هم اگرچه دشمنان، پیروزی را به ظاهر به نام خود میزنند، اما بعد از ۱۴۰۰ سال، نام امام حسین (ع) بر بلندای تاریخ است و یزید و بنیامیه جز نفرتی در دلها ندارند.
امیدواریم مقاومت، در اقصی نقاط جهان به پیروزی برسد و همینطور که مقاومت مکتب عاشورا را پویا و زنده نگه داشت این مقاومت، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را همچنان پویا و سربلند نگه خواهد داشت و نام محمدیِ اسلام را در سراسر گیتی زنده و ماندگار خواهد کرد. در خصوص تفاوت بین مقاومت و خشونت، واقعه عاشورا درسهای زیادی دارد و یکی از مهمترین آنها، مقاومت و پایداری در دفاع از حق و ایستادگی در مقابل ظالم است، امام حسین (ع) در مدینه جنگی نداشتند، اما وقتی دشمن شروع کرد، در صحرای کربلا اولین لشکری که آمد، حر بن یزید ریاحی بود که راه را بر ایشان بست، امام حسین (ع) پیشنهاد دادند از مسیر دیگری بروند، اما حر مانع شد، در هر صورت، امام حسین (ع) و اصحاب وفادارشان برای احیای دین و ارزشهای الهی تا پای جان ایستادند و صحنههای بینظیری از مقاومت و ایستادگی خلق کردند.
حضرت ابوالفضل (ع) در رجزشان فرمودند: «والله ان قطعتم یمینی، انی احامی ابداً عن دینی»، این شمشیر زدن خشونت نیست، بلکه دفاع است، همانند دفاعی که امروز داریم، اسرائیل جنایتکار به ما حمله کرد، موشک ما به اسرائیل خشونتطلبی نیست، بلکه دفاع است، مثل دوران دفاع مقدس که رژیم بعث عراق تحریکشده، به ما حمله کرد، ما نمیتوانستیم ساکت بمانیم تا همه چیز تاراج شود، ما ایستادگی کردیم. اما امپراتوریهای رسانهای این را برعکس جلوه میدهند و میگویند مسلمانان خشونتطلب هستند، اینطور نیست. ما همیشه پیگیر صلح، آرامش و آسایش برای همه مردم هستیم، در مباهله، وقتی دشمنان فهمیدند در مسیر حق نیستند، پیامبر (ص) نفرمودند همه را تار و مار کنید، بلکه فرمودند جزیه بدهید و زندگی کنید، یا در فتح مکه فرمودند: «الیوم یوم المرحمة»، یعنی روز انتقام نیست، اسلام همیشه دین صلح، صفا، آرامش و امنیت است، اما در برابر تجاوز شمشیر میکشد، موشک میزند و شلیک میکند، این خشونت نیست، بلکه ایستادگی و مقاومت در برابر متجاوز است.
مقاومت، ایستادگی در مقابل ظالم است
تفاوت بین مقاومت و خشونت بسیار زیاد است، خشونت، تعدی و تجاوز به حقوق دیگران از راه جنگ، زور و تزویر است، اما مقاومت، ایستادگی برای احیای حق و جلوگیری از ظلم و باطل است، گاهی با منطق و مذاکره، مثل تفاهمنامهها، و گاهی با فشار دادن ماشه، موشک زدن و حمله نظامی انجام میشود. مقاومت، ایستادگی در مقابل ظالم است، اما خشونت، حمله ظالم است، زیر بار ظلم رفتن ممنوع است. باید در برابر ظالم ایستاد، حتی با شمشیر، موشک، مشت و ایستادگی کرد.
اما در خصوص جایگاه عقلانیت در راهبرد حسینی، اولاً باید اعتراف کنیم که کار امام معصوم علیهالسلام بدون تردید از جایگاه والایی برخوردار است، چه بسا عقل ما به درک کامل آن نرسد، اما باید باور داشته باشیم که امام معصوم علیهالسلام هیچگاه – نعوذبالله – کاری عبث یا برخلاف عقل انجام نمیدهد، او به عنوان انسان کامل و عاقل، برنامههای خود را با بصیرت و حکمت اتخاذ میکند.
انسان، هرچه اندیشه و تفکر عمیقتری داشته باشد، کردار حکیمانهتری دارد و پیوند میان دانش و کوشش در زندگیاش استوارتر میشود، در نتیجه، زندگی خردمندانهتر و پویاتری خواهد داشت. به فرموده امام باقر علیهالسلام: «الکمال کلّ الکمال التفقّه فی الدین و تقدیر المعیشة»، یعنی کمال واقعی در شناخت عمیق دین و تدبیر در معیشت است. این تدبیر معیشت نیز همانجایی است که عقل انسان باید کارایی خود را نشان دهد. امام حسین علیهالسلام نیز فرمودند: «هرکس که میخواهد خیر و نیکیاش افزایش یابد، باید عقلش کارآمد و توانمند باشد.» عقل باید بتواند تدبیر صحیحی از امور ارائه دهد. انسان موجودی متفکر است و باید اعمال و تصمیمات خود را بر محور اندیشه و تفکر سامان دهد، نه اینکه باری به هر جهت و بدون تدبر کاری را انجام دهد، باید از نیروی عقلانی که خداوند به او عطا کرده بهرهمند شود.
در همین مسیر، خداوند متعال در قرآن کریم نیز بر زنده شدن انسان از راه تعقل تأکید کرده است، در سوره مبارکه انفال، آیه ۲۴ میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»، یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به چیزی میخوانند که به شما زندگی میبخشد. این زندگی، صرفاً حیات نباتی و جسمانی نیست، بلکه مقصود، پویایی، شکوفایی و زندگی عقلانی و الهی است، در ادامه آیه میفرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ». از همینروست که وظیفه رهبران الهی، احیای انسانیت است. اگر انسان دعوت آنها را بپذیرد، در حقیقت انسانیت را در وجود خود زنده کرده است، احیای انسانیت در گرو شکوفایی عقل است، رهبران الهی میفرمایند باید گنجینههای عقل بشری را کشف کرد.
حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرماید: «وَیُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ» این استخراج به معنی خاکبرداری و تلاش مستمر است، نه چند حرکت سطحی و ظاهری. همانگونه که جویندگان گنج، شبها و روزها زمین را میکاوند تا سرانجام به دفینهای ارزشمند دست یابند، ما نیز برای رسیدن به گنجینه عقل، باید تلاش عمیق و مستمری داشته باشیم. امام حسین علیهالسلام نیز فرمود: «لَا یَکْمُلُ الْعَقْلُ إِلَّا بِاتِّبَاعِ الْحَقِّ»؛ عقل کامل نمیشود مگر با پیروی از حق، و همین پیروی از حق بود که امام حسین (ع) را واداشت تا راه مقاومت را برگزیند و زیر بار خواستههای یزیدیان نرود، چرا که اگر امام این مسیر را نمیپیمود، سنت جد بزرگوارش رسولالله (ص) به فراموشی سپرده میشد.
در قیام امام حسین علیهالسلام عقلانیت حاکم بود. حتی در ظاهر نیز میبینیم که امام بیگدار به آب نزد، جلسات نظامی داشت، با فرماندهان مشورت میکرد، فرماندهی قلب، جناح راست و چپ سپاه را تعیین کرد، برای خانواده و اهلبیت مکان مناسبی را در نظر گرفت تا بتوانند پیرامون آن خندق بکشند و آتش مانع حمله دشمن شود، در انتخاب نیرو نیز اولویت را به کسانی داد که توانایی بیشتری در میدان نبرد داشتند. همه اینها نشان از عقلگرایی کامل امام در مدیریت شرایط دارد.
در علم اخلاق، عقل به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشود. این تقسیمبندی مفصلی دارد، اما باید بدانیم که تمام برنامههای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام مبتنی بر عقل بوده است، گاهی ممکن است ما ندانیم که چرا مثلا امام خانوادهاش را با خود به کربلا برد، اما آثار آن را امروزه میبینیم. به عنوان مثال، در سوریه، مزار دختر سهساله امام حسین علیهالسلام قرار دارد و امروزه در آن منطقه صدای اذان شیعه طنینانداز است. اما در مدینه، که مرکز تشیع بود، اکنون اثری از این صدا شنیده نمیشود، اینها همه نشاندهنده تدبیر عقلانی امام در انتخاب همراهان و اهداف سفرشان است.
در زیارتنامه وارث میخوانیم: «السلام علیک یا وارث آدم صفیالله...»؛ امام حسین علیهالسلام وارث پیامبران الهی است و پیامبران الهی، تمام برنامههایشان مبتنی بر عقل و وحی بود. خود امام حسین (ع) نیز فرمود: «خروج من از سر هوا و هوس یا قدرتطلبی نیست، بلکه تنها برای احیای دین جدم رسولالله است» در کربلا نیز فضائل اخلاقی را کاملا به نمایش گذاشت، اقامه نماز اول وقت، رعایت حقوق مردم، تأکید بر عدالت همه مورد توجه امام بود. امام فرمود: «ألا ترون أن الحق لا يُعمل به؟» آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود؟ و انسانی که به حق عمل نکند، به کمال نمیرسد. بنابراین، رسیدن به کمال عقل در گرو پیروی از حق است و همین پیروی از حق است که ایستادگی در برابر ظلم را میطلبد.
امام حسین علیهالسلام با احیای عشق، عزت و اقامه نماز در برابر ظلم ایستاد، در زیارتنامه نیز میخوانیم: «أشهد أنك قد أقمت الصلاة، وآتيت الزكاة، و أمرت بالمعروف، و نهيت عن المنكر...» یعنی هدف امام، احیای همین ارزشها بود، و همه اینها کاملاً با عقل و منطق سازگار است. انتخاب مسیر، انتخاب همراه، نحوه جنگ بر پایه عقلانیت یک امام معصوم صورت گرفت.
انتهای پیام