به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، اصغر طهماسبی بلداجی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهرکرد، نویسنده و پژوهشگر قرآنی در کارگاهی با عنوان «روش پژوهش در مطالعات میان رشتهای قرآن» که بهمناسبت هفته پژوهش و به همت انجمن علمی گروه علوم قرآن و حدیث روز گذشته، ۲۵ آذرماه در سالن اجتماعات دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهرکرد برگزار شد به ارائه مطالبی پرداخت که بخش دوم و پایانی آن تقدیم خوانندگان گرامی ایکنا میشود.
بیشتر بخوانید:
شگفتیهای علمی و مباحثی در قرآن کریم وجود دارد که طی قرون اخیر کشف شدند و این را اعجاز علمی قرآن میدانند. مصحف شریف در زمانی نازل شد که اقوام آن زمان با این شگفتیها آشنا نبودند مثلاً چیزی درباره کروی بودن زمین، حرکت زمین و ثابت بودن خورشید و ... نمیدانستند اما قرآن به اینها اشاره دارد. قرآن براساس فهم و درک انسانها صحبت داشته اما در قالب این الفاظ مطالبی را مطرح کرده است که برای تمام انسانها باشد. در پاسخ به این پرسش که مهمترین جنبه اعجاز قرآن چیست باید بگوییم که این کتاب آسمانی کتابی برای همه انسانها در همه سطوح است یعنی خدا با تمام بندگانش اعم از دانشمند یا بیسواد، ثروتمند و فقیر، عرب و عجم و ... صحبت کرده پس مطالب قرآن برای همه تازگی دارد و قابل استفاده است. فراتر از همه اینها، قرآن کتابی برای همه قرنها و اعصار است یعنی از زمان نزول تا زمانی که حیات بشری در این دنیا ادامه دارد، قابل استفاده است و کاربرد دارد و هیچ کتابی را با این ویژگیها نمیتوانیم بیابیم.
قرآن در عصری نازل شد که مردمانش از فرهنگ و حقوق انسانی چندانی برخوردار نبودند اما این کتاب آسمانی آنها را متحول ساخت و ابوجهلها با ابوذرها، بتپرستی با خداپرستی و زنده به گور کردن دختران با کرامت زن جایگزین شد و امروز هم که قرآن را میخوانیم برای زندگی امروز ما کاربرد دارد و این معجزه کلام وحی است.
برخیها این شبهه را مطرح میکنند که قرآن کتابی مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است که به زبان عربی برای مردمان عرب نازل شد و برای زندگی امروز موضوعیت ندارد اما با تأمل در آیات و مفاهیم متوجه میشویم که این کتاب آسمانی نه فقط برای مردم عصر خود برای بشر در عصرهای متمادی کاربرد دارد بلکه بهترین برنامه و دستورالعمل است و به تصریح آیه 9 سوره مبارکه اسراء «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ» به استوارترین و بهترین راهها ما را هدایت میکند.
قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل دارای ۳۰ بند است که همه اقشار و موضوعات را در بر میگیرد اما در مطالعات میانرشتهای قرآن متوجه میشویم که این کتاب آسمانی نکات ناب و کاربردی در خصوص حقوق بشر برای ما دارد که مقایسه آن با اعلامیه سازمان بشر، ارزش و عمق آن را مشخص میکند. مثلاً در زمینه جنگ و جهاد آیه 190 سوره بقره میفرماید: «وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ» یعنی با کسانی که با شما دشمنی میکنند بجنگید اما در ادامه تأکید دارد که «وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» یعنی از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. در آیه ۱۹۴ سوره مبارکه بقره خداوند میفرماید: «فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ» یعنی «هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است، و از خدا پروا کنید». اینها موضوعات حقوق بشری بازدارنده اسلام برای انسان است که در جنگهای امروز در دنیا نادیده گرفته میشود همانطور که در غزه میبینیم زنان و کودکان بیپناه با جنایات وحشیانه رژیم غاصب صهیونیستی به خاک و خون کشیده میشوند.
یکی از مؤجزترین و پرمفهومترین دستورالعملهای قرآن که علمای بلاغت در مورد آن بحثهای فراوانی داشته و آن را اعجاز قرآن میدانند فراز آیه 179 سوره مبارکه بقره «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ» است که میگوید در قصاص، حیات است که این فراز اوج حقوق بشر در قرآن را نمایان میکند با این توضیح که حکم قصاص باعث میشود فردی که قصد دارد کسی را به قتل برساند، از عملش منصرف شود یعنی اگر حکم قصاص نبود هر کسی به راحتی مرتکب قتل میشد پس قصاص درواقع حافظ حیات انسانهاست. وقتی آیه قصاص در شبه جزیره عربستان نازل شد تحول عظیمی را در بین اعراب ایجاد کرد و کشتارها را کاهش داد.
آخرین آیه سوره آلعمران «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا» از مؤمنان میخواهد که صبور باشند، یکدیگر را به صبر توصیه کنند و ارتباطها را با هم محکم کنند. آیتالله طباطبایی در تفسیر المیزان به طور مفصل در مورد این آیه بحث کرده و قائل است که روابط اجتماعی صحیح در این آیه بنا شده است. یا در فراز «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» از آیه ۸۳ سوره بقره یا آیه 2 سوره مائده «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِۚ» به زیبایی به روابط اجتماعی حسنه، عطوفت اجتماعی و داشتن جامعه همگون دور از اختلاف امر میکند و این دست آیات و مفاهیم در قرآن نشان میدهد که این کتاب آسمانی کتاب زندگی است.
جامعهشناسی قرآنی که جزو مطالعات میانرشتهای است میگوید: قرآن جوامع مختلف را به ما معرفی میکند و قصص و داستانهای قرآن فقط برای سرگرمی ذکر نشده بلکه مایه عبرت هستند، همچنان که خود قرآن در چندین آیه بر مسئله عبرت از گذشتگان صحه گذاشته از جمله در آیه ۱۱۱ سوره مبارکه یوسف میفرماید: «لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» یعنی همانا در حکایت آنان برای صاحبان عقل عبرت کامل خواهد بود. اینها درسهای زندگی مصحف شریف هستند و خداوند متعال در آیه 166 سوره نساء در خصوص این کتاب آسمانی میفرماید: «لَٰكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ ۖ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ ۖ.» علم خداوند مطلق است که از اول خلقت تا آخر خلقت را فرا میگیرد، خدا «عالِمُ الغَیبِ وَالشَّهادةِ» است و «وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ» (انعام/۵۹) و هر چه هست نزد خداست، بنابراین خدا آخرین کتابش را با علم فراگیر خود نازل میکند که همه بشر کره خاکی را در همه اعصار هدایت کند. قرآن در قالب الفاظ و مباحث ظاهر و باطن خود مطالبی را بیان میکند که برای همه ابناء بشر کاربرد داشته باشد.
مثالی از باطن آیات بیاورم مثلاً در آیه پایانی سوره ملک میفرماید: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ» و این آیه در ظاهر یک تذکر برای همه انسانهاست که اگر آب نباشد همه موجودات نابود میشوند. اما امام باقر(ع) در تأويل آيه، آب را به امام جامعه تعبیر کرده و فرمودند اگر امام شما غايب باشد چه كسى براى شما امام ظاهر مىفرستد كه اخبار آسمانها و زمين و حلال و حرام را براى شما بگويد؟ بنابراین همانطور که آب مایه حیات جسم است، اگر امام نباشد نیز روح انسان میمیرد.
امام صادق(ع) در خصوص زنده بودن این کتاب آسمانی فرمود: «إِنَّ الْقُرْآنَ حَیّ لَمْ یمُتْ وَ إِنَّهُ یجْرِی کَمَا یجْرِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ کَمَا یَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ یجْرِی عَلَی آخِرِنَا کمَا یَجْرِی عَلَی أَوَّلِنَا» یعنی قرآن زندهای است که هرگز نمیمیرد و جاری است همانگونه که شب و روز در جریان است و همانطور که خورشید و ماه در جریان است و بر آخر ما جاری است همانگونه که بر اوّل ما جاری است». بنابراین اگر قرآن برای قوم خاصی نازل شده بود قاعدتاً با رفتن آن قوم، قرآن هم رو به فراموشی میرفت در حالی که برای همه انسانهاست. البته رسالت قرآن این نیست که این یا آن علم را برای ما بگوید بلکه رسالت و غایت قرآن بر طبق قول خودش در آیه اول سوره ابراهیم «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» آن است که انسانها را از تاریکیها به سمت نور ببرد. قرآن آمده تا زندگی انسان و فکر و اندیشه زیبا شود و خدامحوری و مثبتاندیشی حاکم شود تا انسان در همین زندگی دنیوی بهشت را برای خودش تدارک ببیند.
قرآن برای رساندن پیامهای هدایتی از راههای مختلفی استفاده کرده که از جمله به علوم تجربی و انسانی استناد کرده است با این توضیح که از فیزیک، زمینشناسی، انسانشناسی، فلسفه و ... بهره گرفته اما مرادش بیان تئوریها و مباحث علمی نبوده بلکه هدفش هدایت انسان است. رسالت قرآن این است که غذای روح انسان را تأمین کند همچنان که ذیل آیه 82 سوره اسراء «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ» امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «فان القرآن شفاء من اكبر داء و هوالكفر و النفاق و الغى و الضلال» یعنی قرآن درمان بزرگترين دردهاست كه كفر و نفاق و گمراهى باشد. بنابراین مراد از «شفا» شفای دردهای باطنی انسان است.
پس پژوهشگر در مطالعات میانرشتهای قرآن سه اصل محوری بودن قرآن، هدایتی بودن قرآن و ارتباط میانرشتهای قرآن با علوم دیگر را باید همواره مدنظر قرار دهد. در مطالعات میانرشتهای نباید تطبیق نابجا کنیم بلکه تفسیر کنیم با این توضیح که دانشی را که قطعی نیست بر آیات تطبیق نکنیم. مواردی از این تطبیقهای نابجا از جمله در مورد آسمان هفتگانه در جلسه قبلی مطرح شد که موضوعی همچنان ناشناخته برای دانشمندان است ضمن اینکه باید تأکید کرد یقیناً قرآن کریم چون متصل به خداوند است سخن اشتباهی نمیگوید. بنابراین علمی که در مطالعات میانرشتهای قرآن میخواهیم بررسی کنیم حتماً باید به قطعیت رسیده باشد. مثلاً کروی بودن یا حرکت وضعی زمین که قرآن هم در آیه 88 سوره مبارکه نمل «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» به آن اشاره دارد و اعجاز علمی بهشمار میرود.
بار دیگر تأکید میکنم که رسالت قرآن بیان جزئیات علوم نیست برای نمونه در حوزه اقتصاد بنا نیست تورم را تعریف کند بلکه رسالت قرآن این است که جهتدهی کند تا اقتصاد سالم اسلامی در جامعه شکل بگیرد برای نمونه به انسانها توصیه میکند که رباخواری نکنید، قرضالحسنه را ترویج دهید و نظیر اینها که همه این آموزههای در چارچوب هدایت هستند. یا در حوزه جامعهشناسی مسائل جامعه را از ابعاد مختلف مطرح میکند برای نمونه فریضتین امر به معروف و نهی از منکر یک آموزه اجتماعی است که قرآن بارها به آن تأکید دارد از جمله در آیه 110 سوره مبارکه آل عمران میفرماید: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ.» پیامبر گرامی اسلام(ص) ذیل این آیه حکایت زیبایی را به یاران خود فرمودند که اگر شما سوار کشتی بشوید و دیوانهای سوار کشتی باشد، کشتی به وسط دریا برسد و دیوانه شروع به سوراخ کردن کشتی کند، شما در این زمان چه میکنید؟ آیا جلوی او را میگیرید و یا اینکه میگذارید او کارش را انجام دهد و در ادامه تأکید دارند که گناه ِگناهکار مثل سوراخ کردن کشتی است و گناهی که در جامعه صورت میگیرد از هر شخصی که باشد، این گناه در سرنوشت سایرین تأثیر دارد.
یکی از زیباترین زمینههای اعجاز قرآن کریم این است که تعادل را در همه زمینهها ایجاد میکند و جهان اسلام امروز اگر در مواردی گرفتار افراط و تفریط است و شاهد ظهور گروهی مثل داعش هستیم به علت عدم فهم درست از قرآن است که قرآن کتابی سراسر اعتدال، انعطاف و عاطفه است. برخیها در دنیا به دنبال انواع ثروتها و زرق و برق دنیایی هستند و به هر طریق میخواهند ثروتمند شوند در صورتی که قرآن در آیه 200 سوره مبارکه بقره با نکتهسنجی فرموده است: «فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ» بنابراین انسان چه بسا در این دنیا به مال و منال و مقام و منصب هم دست یابد اما در آخرت نصیب و بهرهای از نعمتها به او نمیرسد. در آیه بعدی اما قرآن بر درخواست حسنه هم برای دنیا و هم آخرت تأکید دارد و لذا قرآن میان دنیا و آخرت تعادل ایجاد میکند و از انسانها میخواهد به دنیای خود هم رسیدگی کنند اما در مسیر سعادت آخرت باشند و این عین برقراری تعادل است.
اگر انسان در زندگی حساب و کتاب دنیوی خود را بر طبق آیات قرآن تنظیم کند هیچگاه دچار مشکل نخواهد شد برای نمونه انسانی که معتقد به آیه شریفه 7 سوره زلزال «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ» یا آیه 60 سوره مبارکه انعام «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا» یا آیه شریفه 46 سوره فصلت «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ» باشد و زندگی خود را بر طبق آموزه این آیات تنظیم کند اگر به کسی خوبی کرد اما از او بدی دید دچار ناراحتی و آزردگی نمیشود زیرا میداند که کار خیرش را برای هدف مقدسی انجام داده پس چشمداشت پاداش و قدرشناسی ندارد پس همواره قلبی آرام دارد. قرآن میگوید انسانها هر کار نیک و بدی را برای خودشان انجام میدهند و در آیه ششم سوره مبارکه تحریم به زیبایی تأکید دارد که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» یعنی ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم دلسخت کافر و سنگ خارا آتشافروز اوست؛ طبیب اصفهانی این مضمون را در اشعاری به زیبایی بازگو کرده است:
داد درویشی از ره تمهید سر قلیان خویش را به مرید
گفت از دوزخ ای نکو کردار قدری آتش بهروی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت در دوزخ آنچه گردیدم درکات جحیم را دیدم
آتش و هیزم و ذغال نبود اخگری بهر اشتعال نبود
هیچکس آتشی نمیافروخت ز آتش خویش هر کسی میسوخت.
در پایان باید بگویم که مطالعات میانرشتهای قرآن به دنبال بیان و روشنگری آموزههای کلام وحی بوده و نسبت این کتاب آسمانی را با زندگی اجتماعی روشن میکند تا افکار و اندیشه و رفتار و گفتار و کردار انسانها مثبت و زیبا شود و در مسیر خدایی قرار گیرد و قرآن در همه زمینهها حرف برای گفتن دارد. مرور این مطالب بار دیگر به ما یادآوری میکند که قرآن کلام خود خداست و این اعجازها حتی از ساحت پیامبر(ص) نیز بالاتر است، هیچ بنی بشری به این مطالب علم نداشته است و قرآن به عوالمی اشاره میکند که هیچ علمی قادر به درک آن نیست.
خدیجه نادری
انتهای پیام