وقتی اسلحه دشمن کار نکرد + فیلم

هفته دفاع مقدس فرصتی برای نشستن پای سخنان رزمندگان رشید و مقاوم و یادگاران هشت سال دفاع مقدس و شنیدن روایت رشادت‌ها و ایثارگری‌های آنان است. به همین منظور ایکنای چهارمحال‌وبختیاری گفت‌وگوهایی با برخی پیشکسوتان دفاع مقدس داشته است که در هفته دفاع مقدس تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

بیشتر بخوانید: 

• سبقت رزمندگان برای شهادت + فیلم

روایت «علی‌فتح مولایی»، پیشکسوت دفاع مقدس، فرمانده سابق تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم(ع) و مدرس دانشگاه تقدیم مخاطبان گرامی این رسانه قرآنی می‌شود.

در عملیات والفجر هشت رزمندگان چهارمحال‌وبختیاری در قالب گردان یازهرا(س) از تیپ قمر بنی‌هاشم(ع) حضور داشتند و این سومین گردانی بود که توانست از رود اروند عبور کند. باتوجه به مشکلاتی که در عبور از رود داشتیم، انتقال نیروها قدری به طول انجامید و وقتی نیمه‌های شب همه نیروها از آب و نیز از دیوار نخل‌ها در ساحل عبور کردند، یک سازماندهی دوباره صورت گرفت و به سمت هدف مشخص شده حرکت کردیم.

این در حالی بود که با آنکه نیروهای ما تا یک کیلومتر خط عراقی‌ها را شکسته بودند، لشکر دشمن همچنان در خواب بوده و غافلگیر شده بود. تا رسیدن به محل نهایی که گروهان باید در آنجا مستقر می‌شد، چند گروه از رزمندگان برای شناسایی و انهدام نیروهای عراقی به جلو اعزام می‌شدند و مأموریت خود را برای پاکسازی انجام می‌دادند و باز می‌گشتند. 

در مسیری که پیش می‌رفتیم یک دستگاه چهارلول در خاکریز عراقی‌ها مستقر بود که سمت شلیک آن به سمت اروند یعنی مسیر حرکت نیروهای ما بود. البته رزمندگان ما از کناره چپ چهارلول حرکت خودشان را به سمت جلو ادامه دادند بنابراین تیرانداز عراقی نمی‌توانست به سمت ما شلیک کند.

در همین حین، تیرانداز عراقی مستقر در چهارلول آن را حرکت داد و وارد جاده شد و به سمت نیروهای ما شروع به شلیک کرد که تعدادی از بچه‌های ما زخمی شدند. در همین حال بود که شلیک مداوم چهارلول متوقف شد و سرباز مستقر از روی آن پایین پرید و با کلاش شروع به تیراندازی به سمت ما کرد که البته کاری نتوانست از پیش ببرد و از پا در آمد.

اگر چهارلول در آن موقعیت به تیراندازی ادامه می‌داد با توجه به اینکه هیچ سنگری هم برای پناه گرفتن نداشتیم، تعداد زیادی از نیروهای ما را زخمی و شهید می‌کرد. 

بنده بسیار کنجکاو شدم که چرا این سلاح از تیراندازی متوقف شد بنابراین صبح فردا به سراغ چهارلول عراقی‌ها رفتم که وقتی در جعبه خوراک اسلحه را باز کردم دیدم فشنگ‌ها روی هم سوار شده و گیر کرده بودند بنابراین تیراندازی متوقف شده بود و نیروهای ما توانستند با سلامت عبور کنند و به نقطه هدف برسند.