کد خبر: 4228501
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۳
مدیرکل تبلیغات اسلامی چهارمحال‌وبختیاری تبیین کرد

نسبت‌یابی حیات اجتماعی و زیست متدینانه

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طاهری با تشریح چهار ساحت حیات اعتقادی، حیات معرفتی، حیات ایمانی و حیات اجتماعی برای داشتن زیست متدینانه، گفت: حیات اجتماعی یعنی آنکه نه فقط در تنهایی بلکه در پهنه اجتماع نیز شبیه اهل بیت(ع) زندگی کنیم.

مهدی طاهری، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طاهری، مدیرکل تبلیغات اسلامی چهارمحال‌وبختیاری شامگاه گذشته پنجم مردادماه در مراسم سوگواری دهه دوم محرم هیئت انصارالمهدی(عج) شهرکرد با اشاره به اینکه مخلوقات خداوند متعال در یک تقسیم‌بندی به چهار قسم جماد، نبات، حیوان و انسان تقسیم می‌شوند، اظهار کرد: جمادات هیچ رشد و حرکتی ندارند، نباتات اما باوجود رشد، هیچ حرکتی ندارند، حیوانات هم رشد و هم حرکت دارند اما مقصد ندارند، انسان مخلوقی است که هم رشد، هم حرکت و هم مقصد دارد. 

وی با ذکر اینکه انسانی که نه رشد و حرکت و نه مقصد نداشته باشد هم‌تراز جمادات یا نباتات و حیوانات است، ادامه داد: بنابراین انسان باید تعیین کند که رشد و حرکت چگونه باید باشد و مقصدش کجاست که در این راستا قاعدتاً باید نظام‌ها یا حیات‌هایی تعریف شود که از جمله «حیات اعتقادی» را باید نام ببریم یعنی انسان باید رشد و حرکت و مقصدش را بر مبنای حیات اعتقادی و باورهای خود انتخاب کند. 

حیات اعتقادی به‌تنهایی کافی نیست 

طاهری با تصریح اینکه اگر کسی حیات اعتقادی قوی داشته باشد ضرورتاً مؤمن نیست، بیان کرد: ممکن است کسی بتواند به‌خوبی خدا، نبوت و معاد یا امامت را اثبات کند اما معلوم نیست حرکت و مقصد درستی داشته باشد زیرا انسان در کنار حیات اعتقادی نیاز به یک «حیات معرفتی» نیز دارد.

این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه حیات اعتقادی از سنخ دانستن اما حیات معرفتی از سنخ فهمیدن است، توضیح داد: در نظام اعتقادی انسان باوجود کسب دانستنی‌ها اما مقصد را درک نمی‌کند بنابراین حیات اعتقادی به‌تنهایی انسان را نجات نمی‌دهد و انسان باید حیات معرفتی برای خودش تعریف کند تا به سر منزل مقصود برسد. چه بسیار انسان‌هایی که می‌دانستند بهتر از حضرت سیدالشهدا(ع) آدمی نیست اما همراه امام(ع) نمی‌شدند زیرا هیچ‌یک از آنان در حیات معرفتی خودشان با حضرت ارتباط نمی‌گرفتند.

طاهری افزود: در حیات معرفتی نگرش و تصویرسازی انسان اصلاح می‌شود، به‌عنوان مثال، «صبر» بر خلاف تصور خیلی‌ها مساوی با انفعال و توقف نیست بلکه به‌معنی فعالیت پر از استقامت با یک رویکرد جدی است. یا معنای موفقیت با مفاهیمی همچون تلاش، سختی، حرکت و مقاومت آمیخته است و هیچ آدم موفقی بدون تلاش به این جایگاه نرسیده است. 

وی با یادآوری اینکه برخی چهره‌ها در نظام اعتقادی نگاه درستی به آنان وجود داشته اما در نظام معرفتی این نگاه وجود نداشته است، گفت: برای نمونه حکومت امام علی(ع) پر از عدالت، بدون اختلاس، بدون تخلف و ... بود و همگان حضرت را در حیات اعتقادی دوست دارند اما چنانچه حیات معرفتی ما به درستی شکل نگرفته باشد، تحلیل غلط از زندگی و حکومت حضرت خواهیم داشت، بنابراین باید درک و بینشمان نسبت به حکومت علوی و حکومت اهل بیت(ع) صحیح باشد. 

ضرورت تنظیم حیات اعتقادی و حیات معرفتی

طاهری ادامه داد: همه قائل به حقانیت امام حسین(ع) هستیم اما همه تحلیل درستی از حضرت نداریم زیرا حیات معرفتی ما درست شکل نگرفته و انتظار داریم در حیات اعتقادی به همه نتایج برسیم. بنابراین اگر این دو حیات با هم تنظیم نشوند، انسان دچار انحراف در رفتار می‌شود.  

وی با طرح این پرسش که آیا با شرایط زندگی امروز نیازی به حیات معرفتی وجود دارد، توضیح داد: ممکن است گفته شود امروز در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات و هوش مصنوعی و ...، چه نیازی برای تلاش برای حیات معرفتی داریم؟ پاسخ این است که پدیده‌هایی چون هوش مصنوعی و نظیر اینها مصنوع بشرند بنابراین انسان‌ها نمی‌توانند همه تکالیف خود را برعهده‌ اینها بگذارند. هوش مصنوعی نه‌تنها نمی‌تواند از انسان رفع تکلیف کند بلکه باری از تکلیف و مسئولیت را بر دوش انسان می‌گذارد. 

طاهری ادامه داد: جای بحث وجود دارد که آیا در کثرت آگاهی و اطلاعات، دانایی انسان نیز بیشتر می‌شود؟ قرآن و اهل بیت(ع) جای فکر‌ کردن هستند و باید بدانیم چقدر فکر می‌کنیم، همچنین جای تحلیل دارد که آیا فرزندانمان در معرض فضای مجازی داناتر شدند؟ متأسفانه باید گفت که آنان با وجود دسترسی بیشتر به اطلاعات، دانایی کمتری دارند زیرا به تعبیر امام خمینی(ره) علم و دانش یک حجاب است، حجابی که باید از درونش بگذریم و بدون توقف از آن‌ عبور کنیم و وارد حیات ایمانی شویم.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان تأکید کرد: برای آنکه حیات معرفتی جواب بدهد و انسان بتواند با آن حرکت کند، نیاز به حیات ایمانی وجود دارد. ایمان به تعبیر علامه طباطبایی یعنی رسوخ اعتقاد در دل یعنی انسان بتواند حیات اعتقادی خود را در دل نفوذ دهد و بتواند این حیات را دوست داشته باشد و بخواهد شبیه آن شود. برای آنکه بفهمیم دین‌دانی و دین‌داری ما چه نسبتی با هم دارند، باید بدانیم چقدر دوست داریم متدینانه زندگی کنیم.

انسان نیازمند حیات ایمانی است

طاهری با تأکید بر اینکه در زمان امام حسین(ع) جامعه هیچ مشکلی در ساحت نظام اعتقادی نداشت، ادامه داد: یعنی کسی مشرک به خدا و پیامبر(ص) نیست و همه قرآن را قبول دارند لکن حضرت می‌فرمایند «وانی لم اخرجِ اشراً و لابطرا و لا ظالماً و لا مفسداً ...و انما خرجت، لطلب الاصلاح فی امّة جدّی» یعنی من برای اصلاح در امت جدم قیام کردم. یکی از مهم‌ترین آسیب‌های جامعه اسلامی زمانی است که افراد حیات اعتقادی و معرفتی داشته باشند اما نمی‌خواهند براساس آن زندگی کنند.

وی با طرح این پرسش که سبک زندگی ما تا چه میزان شبیه زندگی پیامبر(ص) است، افزود: امام حسین(ع) فرمودند «أسير بسيرة جدي و أبي علي بن أبي طالب» یعنی می‌خواهم سبک زندگی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) را داشته باشم بنابراین حضرت علی‌اکبر(ع) را تربیت می‌کنند که «اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک....» یعنی شبیه‌ترین مردم از نظر رفتار و خلق و خوی و از نظر گفتار به پیامبر(ص) است. ما نیز به‌عنوان پیروان مکتب سیدالشهدا(ع) باید نسبت خودمان و فرزندانمان را با این هدف و مقصد امام(ع) مشخص کنیم. 

طاهری تصریح کرد: جوان شیعه اگر بتواند نسیت خوبی میان حیات معرفتی و ایمانی خود ایجاد کند، حرکات و رفتارها و خلق و خوی او شبیه پیامبر(ص) خواهد شد بنابراین نیازمند حیات ایمانی هستیم و در زیارت عاشورا از خدا می‌خواهیم که به این حیات دست یابیم: اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. در این فراز سخنی از باور یا حیات نیست بلکه از خدا می‌خواهیم که زندگی و حیات ایمانی شبیه پیامبر(ص) را نصیبمان فرماید.

این مدرس حوزه و دانشگاه تأکید کرد: دوست‌داشتن اهل بیت(ع) با دوست‌داشتن زندگی آنان فرق دارد با این توضیح که خیلی‌ها اهل بیت(ع) را دوست دارند اما زندگی این بزرگواران را دوست ندارند و بر طبق آن عمل نمی‌کنند پس اینها حیات ایمانی ندارند. آنان که در صحرای کربلا آب را بر امام حسین(ع) بستند حیات اعتقادی داشتند یعنی اصول دین را می‌دانستند و پذیرفته بودند اما حیات ایمانی نداشتند. 

نسبت حیات اجتماعی و دین

طاهری همچنین به «حیات اجتماعی» اشاره کرد و گفت: گاهی در عالم دینی زندگی می‌کنیم اما حیات اجتماعی نداریم یعنی قائلیم دین امری مربوط به رابطه هر انسان با خداست پس اجتماع و دیگران برای او موضوعیت ندارند. حیات اجتماعی یعنی آنکه نه فقط در تنهایی بلکه در پهنه اجتماع نیز باید شبیه اهل بیت(ع) زندگی کنیم و در کنار همدیگر این زندگی را داشته باشیم. 

این مدرس حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه بسیاری از کشورها مسلمانند اما حیات اجتماعی آنان دینی نیست، توضیح داد: این دست جوامع امامی شبیه امام خمینی(ره) نداشتند که قائل به نگرش دین با رویکرد حیات اجتماعی باشد. به تعبیر مرحوم شاه‌آبادی در شذرات المعارف، مهم نیست چقدر نماز خواندیم اما خدا در قیامت از ما می‌پرسد که چند نفر را نمازخوان بار آوردیم. اینکه انسان به هیئت برود مهم است اما مهم‌تر آن است که چند نفر را با خود به هیئت ببرد. 

طاهری در پایان با استناد به کلام امام راحل(ره) که فرمودند «نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است»، گفت: دین فقط به معنی نماز و روزه و ذکر نیست، کسی که به اطراف خود توجهی ندارد نخواهد توانست گلیم خود را در جامعه از آب بیرون بکشد و باید فرهنگ گفتمان اهل بیت(ع) را بر ساحت‌های مختلف جامعه حاکم ساخت که این هدف و آرمان انقلاب اسلامی بوده است.

انتهای پیام
captcha