مأموران دولت زمانی که مردم را آزار میدادند، روحانیون بهطور کلی و مراجع بهطور خاص پناهگاه مردم به شمار میرفتند و در حد توان خود از آنها در برابر حکومت وقت حمایت میکردند، چنین امری باعث ایجاد رابطه دوسویه اجتهاد و تقلید میان مجتهد و مقلد شده بود. (مبانی نظری رهبری سیاسی امام خمینی (ره)، ص93)
در ایران اگر انقلاب اسلامی به موفقیت و پیروزی رسید، به برکت حضور قوی جریان روحانیت است که از مزایای مرجعیت برخوردار هستند و امام خمینی(ره) نیز آغاز حرکت اساسی و انقلابی را، از همین مجرا پیگیری کردند و باعث شدند نهال انقلاب شکوهمند اسلامی به ثمر بنشیند.
جا دارد به این نکته اشاره شود که حرکت انقلابی جامعه ایران برپایه اقتدارگرایی تعریف نمیشود، بلکه برمبنای ولایت فطری است که مردم بهصورت خودآگاه به سمت امام و رهبر جامعه کشانده میشوند و این پیوند و اتصال مردم با رهبر خود، کشش کاریزماتیکی طبق تعریف ماکس وبر از انواع رهبری نیست؛ زیرا که گفته شد از سر فطرت طلبی است که مردم زیر لوای رهبری مطیع اوامرش میشوند، رهبری که مصدر اوامرش، خداوند متعال است.
دینامیسم فقاهتی امام خمینی(ره) منوط و متوقف در ایستگاه عبادیات نشد بلکه ایشان قرائت جدیدی از مرجعیت و رهبری سیاسی شیعه در ساحتهای نظری و عملی ارائه دادند؛ این در حالی است که بسیاری از روحانیون آن زمان در عرصه سیاست ورود نمیکردند و اگر کسی پا در این میدان میگذاشت، برچسب «آخوند سیاسی» بر او زده میشد و او را در جرگه روحانیون بهحساب نمیآوردند.
باوجود این مخالفتها اما امام(ره) از فرصتهای پیشرو به نحو احسن در جهت تثبیت پایگاه مرجعیت استفاده بردند. برای مثال تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی که امام(ره) بهخاطر مباینت برخی از مواد آن مصوبه با دستورات شرع و مذهب، از جایگاه مرجعیت به مخالفت با آن پرداختند. به گونهای که مخالفت مستمر امام با شاه، ایشان را به مخالف سیاسی شاه تبدیل کرد. (مبانی نظری رهبری سیاسی امام خمینی (ره)، ص96)
از دیگر سو، مردم به مرجعیت امام(ره) اعتماد داشته و از دستورات ایشان اطاعت میکردند و ایشان هم با احساس اطمینان از اطاعت مردم، هر روز مسائل سیاسی عمدهای را مطرح میکردند و عملاً تصور عدم دخالت روحانیان در سیاست را باطل کردند. در آن زمان، امام(ره) خطر نفوذ اقتصادی صهیونیسم و قبضه کردن تمام مملکت را از همین طریق به مردم گوشزد کردند.
صریحاللهجه بودن امام(ره) باعث شد که تقیه را حرام اعلام کنند زیرا اگر حیثیت اسلام در معرض خطر باشد، تقیه دیگر جایز نیست؛ ایشان همچنین با عدم پذیرش تسلیم و انفعال، تفسیر جدیدی از مبانی امر به معروف و نهی از منکر ارائه دادند و روحیه مبارزهطلبی را در بین افراد احیا کردند.
در پاسخ به این پرسش که پیروزی انقلاب اسلامی چگونه میسر شد، یک قاعده کلی این است که پیروزی یک انقلاب، برپایه اصول و مبانی و براساس ایدئولوژیها صورت میپذیرد و نه مصادیق و فروعات بیبنیان. علت شکست طرحهای براندازی در همین سالهای اخیر نیز مبتنی بر این است که انطباق فکری و عملی در تحقق این انقلابهای خاموش وجود ندارد. امام(ره) اما میدانستند که اصل کلی این انقلاب، همان حفظ اسلام و یا خطر ضربه به اسلام بود که ایشان دغدغه آن را داشتند.
امام(ره) که مبارزات سیاسی خود را از راه مرجعیت دینی پیگیری میکردند، خوانشی جدید را از مرجعیت ارائه دادند به نحوی که مردم علاوه بر کسب تکلیف دینی، نسبت به امور سیاسی نیز دستورات ایشان را دریافت میکردند. برای نمونه فتوای تحریمی ایشان در خصوص شرکت در حزب رستاخیز ملت ایران بود که در پاسخ به استفتائی فرمودند: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت، حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن روشنترین موارد نهی از منکر است. (صحیفه نور، ج اول پیشین، ص355)
امام خمینی(ره) فقط با استفاده از پایگاه مرجعیت شیعه میتوانستند رژیم پهلوی را غیرمشروع بدانند و جمهوری اسلامی را بهعنوان طرح جایگزین عرضه کنند. (مبانی نظری رهبری سیاسی امام خمینی (ره)، ص105)
در کتاب فرهنگ سیاسی شیعه و انقلاب اسلامی از یدالله هنری لطیفپور به این موضوع توجه شده که ظهور امام خمینی (ره) تحول اساسی در فقه سیاسی شیعه ایجاد و گفتمان انقلابیگری را غالب کرد: «نخست اینکه امام(ره) با ارائه تفسیر و قرائت جدید از مفاهیمی مانند انتظار و تقیه و شهادت و زدودن زنگار تسلیم طلبی و انزواگرایی از چهرهی این مفاهیم، زمینه تفکر و ذهنیت انقلابی را مهیا ساخت و در شکل دوم، ایشان به دلیل برخوردار بودن از موقعیت ممتاز مرجعیت دینی و پایگاه مردمیاش موجب مشروعیت یافتن و فراگیر شدن برداشتهای جدید ارائه شده از سوی روشنفکران دینی شدند».
بنابراین مشروعیت رهبری امام خمینی (ره) نه صرفاً بهخاطر صفات شخصی، بلکه به مدد برخورداری از جایگاه ممتاز دینی بود و همچنین مرجعیت باعث میشد که مردم از ایشان حرفشنوی داشته باشند؛ بنابراین وقتی عوامل رژیم ستمشاهی ایشان را در خرداد 1342 دستگیر کردند، مردم برای آزادی مرجع تقلید خود قیام کردند و همین اتفاق، اولین جرقه مبارزه با حکومت پهلوی تا شکلگیری انقلاب اسلامی شد.
منابع
- مبانی رهبری سیاسی امام خمینی (ره)، اشرفی، اکبر، 1387، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- فرهنگ سیاسی شیعه و انقلاب اسلامی، هنری لطیفپور، یدالله، 1379
- صحیفه امام خمینی (ره)، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام خمینی، تهران، 1378
محمد سهرابی، کارشناس فقه و مبانی حقوق و فعال فرهنگی در چهارمحالوبختیاری
انتهای پیام