
به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، در پی شهادت پرافتخار و جانسوز رئیسجمهور محبوب آیتالله سیدابراهیم رئیسی و هیئت همراه، شاعران چهارمحالوبختیاری اشعار خود را در سوگ این مصیبت بزرگ، تقدیم ارواح طیبه شهدای خدمت کردند.
اشعاری از احمد رفیعی وردنجانی، مهدی طهماسبی و سیدمرتضی هاشمی شیخشبانی تقدیم مخاطبان گرامی ایکنا میشود.
احمد رفیعی وردنجانی
خداحافظای سَید پاک و مظلوم
خداحافظای هرنفس یارِ محروم
خداحافظای جمعهها فارغ از خواب
برای غم خلق، همواره بیتاب
خداحافظای فارغ از شیشه دودی
تویی که اسیر تکبر نبودی
خداحافظای فارغ از مکر و تزویر
سه سالی شدن قدر سی سالهای پیر
خداحافظای جلوه صدق و پاکی
عبا و قبا و سر و رویِ خاکی
خدا حافظای بر لبت اِتقوا الله
برای خدا مانده مردانه در راه
خداحافظای مرد همراهِ مردم
خداحافظای محرمِ آهِ مردم
خداحافظای زخمی از تیر تخریب
خداحافظای هر نفس فکر تقریب
خداحافظای خادمِ بیگلایه
جفادیده از طعنه، تهمت، کنایه
خداحافظای در ره حق فدایی
خداحافظای از تبارِ رجایی
خداحافظای مردِ دلسوزِ کشور
برای تو تحسین و تمجید رهبر
خداحافظای یار و غمخوار رهبر
غمِ تو به چشمان خونبارِ رهبر
خداحافظای در ره حق مقاوم
به پیشانیات بوسه حاج قاسم
خداحافظای داغ بر دل نشسته
شده خستگی از تلاش تو خسته
خداحافظای هر نفس در سفرها
خبر دار از غصه بیخبرها
خداحافظای مرد ده کوره گردی
به پای پیاده دهستان نوردی
خداحافظای مرد بگذشته از جان
دعاگوی تو بیکسان، دردمندان
خداحافظای شادیِ کارگرها
خداحافظای شیر مردِ خطرها
خداحافظای مردِ احیایِ صنعت
محقق ز تو هرچه رویایِ صنعت
توای مردِ از میزها دل بریده
خداحافظای تا خدا پر کشیده
خداحافظای هرنفس با شهیدان
توای همچو قاسم شده مرد میدان
خداحافظای آرزویت شهادت
فداکارِ جان داده در راهِ خدمت
خداحافظای خادمِ ساحتِ عشق
قدمهای تو یکبهیک در خط عشق
خداحافظای در ره حق مهاجر
به هر جا غمی بود در لحظه حاضر
خداحافظای دردمند از یتیمی
خداحافظای با یتیمان صمیمی
خداحافظای جلوه بیریایی
به کار و کلامت شمیمی خدایی
خداحافظای عاشق رسته از بند
تلاشت برایِ رضایِ خداوند
خداحافظای آسمانی خصالت
به یاد همه لفظِ رایِ حلالت
خداحافظای چاره درد مردم
همیشه به لبهای پاکت تبسم
خداحافظای وقف خدمتگزاری
جدا بودن از حرفهای شعاری
نخندیدن از غصه جان مردم
خداحافظای هستیات آنِ مردم
خداحافظای هر نفس یار محروم
پیِ چاره بر مشکل و کارِ محروم
خداحافظای مایه فخر ایران
گرفته شهادت ز شاهِ خراسان
خداحافظای هر نفس با شهادت
به درد و غمت شد مداوا شهادت
خداحافظای دوست، مسئول محبوب
بدر کن کمی خستگی اینک ای خوب
نرفتی در این سالها خواب راحت
بیاسا که شد موقعِ استراحت
***
در این حرم خدمتگزاری محترم بود
از خادمانِ سینه چاکِ این حرم بود
در همت و عزمی که بودش بهر خدمت
از بهر این کشور وجودش «مغتنم» بود
بر دردِ ما مانند بعضیها نخندید
از غصه ما در دلش همواره غم بود
دلبستهی دستور و فرمایش نمیماند
هر جا که مشکل بود خود صاحبقدم بود
تنها نه سرباز غیور رهبرش بود
غمخوار هر اندوه خلقالله هم بود
عرض تلاش او به پهنایِ وطن بود
هر چند طول فرصتش بسیار کم بود
آخر به یاران شهید خویش پیوست
او که تمام هستیاش از این رقم بود
مهدی طهماسبی
باز میگردد به تهران آخرین دیدار هاست
این سفر پایان سرخ زندگی و کارهاست
شهر تبریز است اینجا میزبان سید است
جمعیت افزونتر از اندیشه هر بارهاست
روی دوش شهر تابوت شهیدان غریب
یادگار عزت عزت سربازها سردارهاست
آخرین مأموریت پرواز تا سمت خدا
آخرین ادراکها در دیدن دلدارهاست
سید سبز خراسانی مرام باصفا
در مسیر بردن مردانه آزارهاست
میرود گویا رئیسی تا حریم آسمان
بازمیگردد به تهران آخرین دیدارهاست
***
طلوع صبح شهادت به وقت پایانی
مسیر، پر مه و غمدیده است و بارانی
سکوت مانده به دلها غریبه و غمگین
شهید میشود آن آشنای نورانی
شهید خدمت و ایمان شهید عزت دوران
شهید خادم ملت، امید ایرانی
شهید عاشق ایران غیور و دریادل
پناه مملکت و حس و حال قرآنی
خلل به کار نیاید اگرچه سید رفت
که هست بر سر ما سید خراسانی
چه داغ سخت مهیبی شکسته قامت ما
سرود سرخ فراقم بخوان به حیرانی
بیا دلا به تلاطم ز غصه شو مواج
به اشک دیده غمگین به گاه طوفانی
تمام قامت کشور به اشک و غم، نالهست
طلوع صبح شهادت به وقت پایانی
سیدمرتضی هاشمی شیخشبانی
او از خدا و دین گفت ما از دلار گفتیم
آهسته و متین گفت ما با هوار گفتیم
چون بلبلان شیدا نجوا به گوش گل داشت
ما، چون کلاغِ رسوا با قارقار گفتیم
با نیش و با کنایه! با طعن و تهمت او را
هم ناگوار گفتیم! هم بیشمار گفتیم
گفتیم او بلد نیست، چون ما زبان دنیا
بهتان شش کلاسی، چون نیش مار گفتیم
هر خدمتی که میکرد، روی مدار تخریب
نا چیز میشمردیم بیاعتبار گفتیم
پاسخ به ما نمیداد نیش و کنایهها را
میگفت گفتنیها با کردگار گفتیم
***
وقتی که پا به عرصه میدان گذاشتی
در سفرههای خالی ما نان گذاشتی
بستی کمر به خدمت ایران و عاقبت
در راه اعتلای وطن جان گذاشتی
انتهای پیام