حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل رئیسی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیامنور چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا از استان با تبریک دهه امامت و ولایت و میلاد امام هادی(ع) و عید سعید غدیر خم در پاسخ به پرسشی در خصوص چرایی شهرت امام دهم شیعیان به «هادی الائمه»، اظهار کرد: نام امام علیالنقی(ع) همانطور که پیداست، علی است و القاب متعددی در کتب مختلف از ایشان مانند هادی، مرتضی، امین، معتمَد، نقی و فقیه عسکری ذکر کردهاند که دو لقب هادی و نقی، از شهرت بیشتری برخوردار است.
رئیسی ادامه داد: در جستوجو میان کتب مربوط به ائمه اطهار(ع)، اشارهای به لقب هادیالائمه نشده اما اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام(ع) گویای آن است که به هر حال نحلهها و افکاری در عصر امام جریان داشته است. قاعدتاً با توجه به رسالت روشنگری و هدایت خاص و عام گمراهان فکری و اعتقادی، لقب همه امامان هادی هست اما حضرت با توجه به اینکه در بیشترین فشار و خفقان از سوی دستگاه عباسی به نسبت ائمه گذشته قرار داشتند اما دست از هدایت و روشنگری مردم به لحاظ فکری، سیاسی و اجتماعی بر نداشتند، لذا جنبه هدایتگری ایشان در آن عصر نمایان بود و مثل خورشید میدرخشید و بیانگر نقش حضرت در هدایت تشریعی، اجتماعی و سیاسی ايشان بود.
این مدرس حوزه و دانشگاه در استان با بیان اینکه مدت امامت امام هادی(ع) 33 سال و چند ماه از 220 تا 254 هجری قمری بود و ایشان در سن هشت سالگی به امامت و در 41 سالگی به فوز شهادت رسیدند، گفت: حضرت در این مدت به نشر احکام ناب اسلامی و مکتب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب پرداختند و امام هادی(ع) در دنباله تلاش ائمه، گامهای بلندی برداشتند. حضرت در مدینه از فرهنگ اسلامی حراست میکردند و لحظهای از هدایت مردم نسبت به حقایق الهی و معارف اسلامی آسودهخاطر نبودند و نیز، از مبارزه پنهانی و علنی با خلفای وقت در راستای نشر احکام دین و فرهنگ اعتقادی اهل بیت(ع) دریغ نمیکردند.
وی با تأکید بر گامهای بلند امام علیالنقی(ع) در نشر معارف دینی با وجود دشمنی و کینه والی مدینه نسبت به اهلبیت(ع)، ادامه داد: والی مدینه در نامهای به متوکل، تهمتهای ناروایی را به امام هادی(ع) نسبت داد و امام را به مرکز فتنهانگیزی و ستمگری علیه حاکم وقت معرفی کرد؛ همچنین امام جماعت مکه و مدینه در نامهای برای اظهار طرفداری و وفاداری به متوکل نوشت که اگر متوکل نیاز به مکه و مدینه دارد، باید علی بن محمد(ع) را از این سرزمین خارج کند زیرا غالب مردم در این ناحیه مطیع امر امام هستند. این نامهها نشان میدهد که دستگاه حکومتی و اطرافیان از نفوذ معنوی امام هادی(ع) خوف داشتند حال آنکه ایشان حرکت نا بهجا و خلافی انجام نداده بودند اما عظمت معنوی ایشان در مسیر مبارزه با دستگاه عباسی و روشنگری، عرصه را برای آنها تا حدودی تنگ کرده بود.
رئیسی تأکید کرد: دانشگاه علمی، فرهنگی و فکری که توسط امام باقر(ع) و امام صادق(ع) رونق یافت و تا زمان امام هادی(ع) نگهبانی شد، توسط حضرت با تمام وجود در جهت هدایت و روشنگری تداوم یافت که این امر خوشایند حکومت ستمگر نبود، زیرا برای تداوم خود از جهل و غفلت مردم سوء استفاده میکرد، لذا حاکمان زمان نمیتوانستند چنین درخششی را از ناحیه امام و مردم تحمل کنند. درواقع هر چقدر مردم از حیث فکری و فرهنگی آگاهتر میشدند، قاعدتاً دستگاه عرصه را بر خود تنگتر میدید و نمیتوانست با آزادی عمل جولان دهد.
وی ادامه داد: دوستداران اهل بیت(ع) برای رفع گرفتاریهای دنیوی و اخروی و حل مسائل دینی و اعتقادی، هیچگاه خود را از سرچشمه علم و حکمت و بصیرت محروم نمیکنند. قطعاً حضور ائمه و یاوران ایشان در هر جامعهای که تحت ولایت حاکمان جور باشد، قابل پذیرش نیست. بنابراین دستگاه حاکم از موضع فرهنگی و سیاسی مردم و هدایتگریهای ائمه معصومین(ع) بهویژه امام هادی(ع) در این عصر همواره هراس داشتند که نکند از اطاعت خلیفه سر باز زنند و مطیع امر امام شوند. چنین شد که حضرت را در محل زندگی خودش آرام نگذاشتند و با دستور متوکل عباسی امام(ع) را از سرزمین خود تبعید کردند.
این کارشناس مذهبی در استان با بیان اینکه متوکل با توسل به نیرنگ میخواست امام(ع) را در کنار خودش داشته باشد، توضیح داد: متوکل با طرح نقشهای یک نامه برای حضرت نوشت و با تمجید از ایشان، حاکم مدینه را از بابت کوتاهی در حق ایشان عزل کرد و از امام(ع) خواست که در کنار خودش باشد اما حضرت از نیت او باخبر بود، به همین جهت حضرت را به سامراء انتقال داده و در منطقه نظامی زندانی کرد.
وی در ادامه تأکید کرد: درجه معنوی و نفوذ قلبی و الهی امام در نزد متوکل، درباریان و مردم باعث نگرانی دستگاه بود و از موقعیت امام در میان مردم و بهویژه شیعیان بسیار بیم داشتند. متوکل از دشمنان سرسخت آل علی(ع) بود و حتی به دستور او آب بر قبر شریف حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بستند و مانع زیارت زوار شدند. او با همه وجود از موقعیت امام هادی(ع) بیمناک بود. حضرت با شش خلیفه زمانه خود همعصر بودند ولی از میان آنها، متوکل سرسختترین دشمن اهل بیت و خلیفه بود و امام را با آوردن به سامراء تحت نظارت داشت تا خطر بزرگی برای حکومت و حاکم وقت از سوی امام جریان پیدا نکند.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیامنور شهرکرد در خصوص چرایی حذف فیزیکی امام هادی(ع) با وجود کنترل شدید از سوی حکومت، افزود: متوکل در کینهورزی، خشونت و اجحاف به خاندان علوی گوی سبقت را از سایر خلفای عباسی ربوده بود، لذا حضرت امام هادی(ع) فعالیتهای خود را بهصورت نهانی انجام میدادند و با وجود شرایط بحرانی در زمان خلفای عباسی، امام(ع) یک شبکه ارتباطی وکالت تشکیل دادند و نمایندگان و کارگزارانی را به نواحی مختلف اعزام کردند تا با شیعیان و دوستداران ارتباط برقرار کنند.
وی تصریح کرد: در ظاهر این نمایندگان برای جمعآوری هدایای مردم به امام هادی(ع) اعزام میشدند اما در حقیقت، پاسخگویی امام(ع) به سؤالات فقهی، عقیدتی و توجیهات سیاسی توسط ایشان به وکلا میرسید و وکلا مطالب را به شیعیان منتقل میکردند که بیشتر در زمینه سیاسی بود تا مردم بتوانند در برخورد با مسائل، کنش صحیح سیاسی داشته باشند.
رئیسی با ذکر اینکه متوکل و دستگاه عباسی با وجود نظارت بر رفتار و اعمال امام هادی(ع) نتوانست به مقصود خود برسد، گفت: به مدد این شبکه ارتباطی، نفوذ ظاهری و باطنی امام(ع) در بین مردم توسعه یافته بود و حتی در شرایط تبعید و نظارت مستقیمی که دستگاه حکومتی در پادگان نظامی بر امام اعمال کرده بود، بُعد معنوی و هدایتگری امام نه تنها راکد نشد، بلکه توسعه روزافزونی پیدا کرد.
وی تأکيد کرد: دستگاه حکومتی فکر میکرد که اگر امام هادی(ع) تحت نظارت شدید حکومت باشند، تعداد مریدان و شیعیان کمتر میشود و حضرت دیگر نمیتوانند با اصحاب خود ارتباط برقرار کنند اما این تحلیل اشتباه از سوی بنیالعباس، نتیجهای معکوس را برای آنها داشت.
این مدرس حوزه و دانشگاه در استان با بیان اینکه امروز نیز هر چه اسلام را در تنگنا و فشار قرار دهند رشد آن متوقف نخواهد شد، افزود: صهیونیسم و دشمنان اسلام و تشیع با مانعتراشی، اسلامستیزی و ایرانستیزی، به نبرد رسانهای پرداختند اما روز به روز رغبت بیشتری به سمت اسلام بهویژه تشیع در مغربزمین پیدا میشود لذا برای مقابله با پیشرفت روزافزون اسلام دست به اقداماتی از قبیل کشیدن کاریکاتور پیامبر اکرم(ص)، سوزاندن قرآن کریم و مبارزه با حجاب زدند که این سختیها در زمان حضرت هم وجود داشت. چه بسیار افراد و اصحاب نزدیک به آن حضرت را به بند کشیده یا به شهادت رساندند و اگر متوکل میفهمید کسی محب اهلبیت(ع) است، نخست اموال او را مصادره میکرد و سپس او را به قتل میرساند.
وی در ادامه گفت: دستگاه حاکم آن وقت، نه تنها به نتیجه دلخواه از تبعید و نظارت امام هادی(ع) نرسید بلکه هدایت و نشر معارف اسلام فراگیر و شایعتر شد. حضور امام(ع) در سامراء در قلب دستگاه حکومتی، نفوذ معنوی و هدایتگری امام را بیشتر کرد که حتی این نفوذ به خانواده متوکل بهویژه مادرش نیز رسید.
این کارشناس مذهبی در استان با یادآوری ماجرای نفوذ امام دهم در خانواده متوکل، تأکید کرد: وقتی متوکل جراحت برداشت و دُمل چرکینی دامنگیر او شد، مادر متوکل نذر کرد که اگر پسرش به طبابت امام هادی(ع) شفا یابد، چند هزار دینار پیشکش کند. با طبابت مختصر آن حضرت متوکل سلامت خود را بازیافت و مادر متوکل، کیسههای طلا را مُهر کرده نزد امام هادی(ع) فرستاد اما مأموران حکومتی با داخل شدن به خانه حضرت، آن کیسههای مهر شده را ثبت و ضبط کردند. این ماجرا بیانگر نفوذ سریع معنوی و هدایتگری امام(ع) در منطقه سامراء بود و این منطقه روز به روز رونق میگرفت و متوکل احساس امنیت از این بابت نمیکرد.
رئیسی ادامه داد: متوکل وقتی توسط پسرش منتَصِر با همدستی فتح بن خاقان کشته شد، در زمان خلافت منتصر، فعالیت امام هادی(ع) گستردهتر از قبل شد به گونهای که مبارزه تشکیلاتی را هدایتگری و به شیعیان بیشتر رسیدگی میکردند تا اینکه زندگی حضرت تا زمان خلافت معتَز ادامه پیدا کرد و توسط این خلیفه با مسمومیت به شهادت رسیدند. این نفوذ و درخشش امام در امر هدایت در منطقه سامراء آنهم در فضای خفقان دستگاه حکومتی و فرماندهان نظامی برای آنان نگرانی ایجاد میکرد لذا دستگاه بنیالعباس به حذف فیزیکی امام(ع) اقدام کرد.
این مدرس حوزه و دانشگاه در استان با پاسخ به این پرسش که علت نیاز بیشتر به جریان ارتباطی وکالت در زمان امام هادی(ع) نسبت به ائمه قبلی چه بود، تصریح کرد: شبکه ارتباطی از طریق وکلا در زمان امام رضا(ع) احیا شد و تداوم پیدا کرد و در زمان امام هادی و امام حسن عسکری(ع) به اوج رسید. امام هادی(ع) چون نمیتوانستند بهطور مستقیم با مردم و شیعیان ارتباط داشته باشند و به امورشان رسیدگی کنند، نمایندگانی را در نواحی مختلف تعیین کردند که بسیاری از این نمایندگان در زمان ائمه گذشته نیز ایفای نقش داشتند.
وی در ادامه بیان کرد: این نمایندگان با جمعآوری واجبات مالی در این زمینه به امام دهم کمک میکردند تا حضرت بتوانند به امور شیعیان و حمایت مالی آنان بپردازند زیرا شیعیان تحت خفقان دستگاه حکومتی، در فقر و محرومیت به سر میبردند.
رئیسی یکی از کارهای اساسی امام هادی(ع) را انتقال بینش و بصیرت سیاسی به مردم از طریق شبکه وکالت مطرح کرد و گفت: امام(ع) به وکلا دستور میدادند که مردم در برخورد با قضایا اقدام و تصمیم درست و بههنگام داشته باشند و از این طریق به مردم بینش سیاسی میدادند. کار شبکه ارتباطی وکالت اگرچه پنهانی و زیرزمینی اما در حقیقت آماده کردن مردم برای قیام هم از لحاظ مالی و هم از جهت فراهمسازی ادوات جنگی بود و این توسعه شبکه به گونهای بود که افراد هم از حیث مبانی فکری و اعتقادی و هم به لحاظ توانمندیهای ابزاری تقویت شوند تا بتوانند علیه جور قیام کرده و حکومت اسلامی را بر سر کار آورند.
وی افزود: امام برای تحقق هدف الهی و دینی یعنی تشکیل حکومت اسلامی و نشر معارف ناب، مبارزه سیاسی و اجتماعی با دستگاه حکومت میکردند لذا خفقان در این زمان بیشتر از گذشته بود ولی در هر صورت امام میخواستند مردم و امت را برای قیام و بهویژه جریان ظهور آماده کنند که اگر موفق میشدند چه بسا جریان ظهور، محقق میشد.
این کارشناس مذهبی با توضیح این مطلب که برخی زیارتها مخصوصه هستند و برخی دیگر از جمله جامعه کبیره جنبه عمومی دارند، بیان کرد: ویژگی زیارتهای مخصوصه و مأثوره این است که میتوان با الفاظ خاصی به مدح یک امام(ع) پرداخت اما برخی زیارتها جنبه عمومی دارند نه خصوصی؛ یعنی هر امام بزرگواری را میتوانیم با آن الفاظ زیارت کنیم و مورد تمجید قرار دهیم که از جمله این زیارتها، میتوان زیارت جامعه کبیره و زیارت امینالله را نام برد.
وی در ادامه تصریح کرد: محتوای جامعه کبیره ناظر بر زندگینامه، خصوصیات فردی، سیره رفتاری، بینش فکری، فرهنگی و سیاسی هر امام معصوم(ع) است و یک شناختنامه واقعی نسبت به ائمه معصومین(ع) است که توسط امام معصوم(ع) نقل شده است.
رئیسی با تأکید بر اینکه محبت و ولایتمداری ما به اهلبیت(ع) و ائمه اطهار(ع) مبتنی بر معرفت و شناخت است، توضیح داد: اگر این شناخت و معرفت نباشد، تولی و تبری ما واقعی نخواهد بود. این محبت و ولایتمداری باید در پرتو معرفت باشد و اینجاست که امام هادی(ع) هر انسان عاشق و دلدادهای را با این زیارت و مرامنامه، ویژگیهای فردی و خلقی و بینش فرهنگی و سیاسی امام معصوم آشنا میکند. وقتی محبت حاصل شد، اطاعت به همراه آن خواهد آمد و در خطبه اول نهجالبلاغه در این خصوص داریم أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ. جامعه کبیره خلاصهای از صدها روایت در شأن و مجد و عظمت امام معصوم و از طرفی، حدود 300 آیه قرآن درباره شأن و جایگاه امام معصوم(ع) است.
وی در ادامه بیان کرد: در مورد امام معصوم و خلیفه پیغمبر اکرم(ص) قائل به دو کلیدواژه علم و عدالت هستیم که اگر کسی این دو ویژگی را داشته باشد، جایگاه و اهلیت مقام نبوت را میتواند داشته باشد و جانشین پیغمبر شود. کسی که علمش انسانی نبوده بلکه لدنی و دامنهاش به قدری وسیع باشد که بتواند حلال مشکلات مردم باشد و نیز عدالت و عصمت داشته باشد، لیاقت جانشینی پیغمبر را خواهد یافت؛ چنین فردی نه تنها گناه نمیکند بلکه خطا هم ندارد و فکر گناه به ذهن او خطور نمیکند. این انسان میتواند جانشین پیغمبر و زعیم سیاسی و اجتماعی مردم باشد، جامعه کبیره درواقع معرفی کننده علم و عصمت امام معصوم(ع) است.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیامنور شهرکرد در پاسخ به پرسشی مبنی بر مهمترین درس آموزنده سیاسی و اجتماعی از سیره نقوی، تصریح کرد: آنچه از سیره ائمه معصومین و بهویژه امام هادی(ع) فهمیده میشود، دین را همان سیاست و سیاست را عین دین میدانستند. اگر کسی ادعا کرد که من عامل به دین هستم ولی با سیاست و مسائل روز کاری ندارم، او دیندار نیست زیرا غالب مسائل دین از جمله حج، نماز جماعت و جمعه، نماز فطر و قربان، امر به معروف و نهی ازمنکر، احقاق حقوق، مسائل قصاص و دیات و حتی خمس و زکات در زمره مسائل سیاسی هستند؛ امام هادی(ع) با جمعآوری خمس، به تقویت مبانی دینی و قوای مبارزاتی مردم میپرداختند.
وی در پایان گفت: از سیره چهارده معصوم فهمیده میشود که ایشان همواره مردم را از مسائل روز جامعه مطلع میکردند مخصوصاً با این آگاهیبخشی که هرکسی لایق حکومت بر مردم نیست بلکه کسی میتواند ولی مردم باشد که از حیث علم، عصمت، اخلاق و رفتار و بینش فکری و سیاسی، انسان ترازی باشد که اگر انسان معصوم نبود، حداقل شخص عادل و عالم به مسائل دین باشد. امروز نیز نباید در این شرایط از مسائل سیاسی و اجتماعی غافل باشیم بلکه باید حامی حکومت اسلامی و ولایت فقیه باشیم و آنرا از چنگال ظلم و ستم دشمنان در امان بداریم.
انتهای پیام