به گزارش ایکنا، نشست «افقهای آینده انقلاب اسلامی با تاکید بر بیانیه گام دوم انقلاب» با سخنرانی رجبعلی اسفندیار، استاد پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ظهر امروز 18 بهمنماه در محل پژوهشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
انقلاب اسلامی از پشتوانه نظری محکمی برخوردار است و این پیشفرض ما است. بر این اساس میتوان مراحل پیشرفت یک جامعه دینی را پایهگذاری کرد چراکه بنیانگذار این نظام سیاسی یک اسلامشناس بوده که الگوی جامعی از اسلام را برای یک نظام سیاسی ارائه کرده است. امام خمینی برای پیروزی انقلاب اسلامی با تغییر و دگرگونی در دو مفهوم اساسی جامعه اسلامی یعنی تقیه و انتظار که باعث رکود و درجا زدن جامعه شده بود، زمینه تحول جامعه را فراهم کرد. به عبارتی با توسعه این دو مفهوم کلیدی و سایر مفاهیمی که مرتبط با جامعه دینی است این انقلاب عظیم را مدیریت کرد.
در نگاه حضرت امام انتظار به معنای کنارهگیری از مسائل سیاسی و اجتماعی نیست بلکه به معنای نارضایتی از وضع موجود است. در آن دوره بخشی از تفکرات رایج در جامعه این بود که منتظر بمانیم تا امام زمان بیاید. امام این معنا را رد میکند و انتظار را نارضایتی معنا میکند. همچنین از نظر ایشان تقیه فرار نیست بلکه استراتژی برای هدفی فراتر است و آن حفظ اسلام است. پیروان حضرت امام به خوبی این پیام را دریافت کردند و با یک حرکت جهادی زمینه پیروزی انقلاب را فراهم میکنند. انقلاب بر یکسری گفتمانهای اصلی مبتنی است که بر پایه آن تحولات چهار دهه انقلاب رقم خورد.
بدون شک توسعه مفهومی مفاهیم و گفتمان اصلی انقلاب یکی از دستاوردهای مهم این انقلاب است. تحول علوم انسانی در همین راستا معنا میشود و تاکید رهبری بر اینکه علوم انسانی را زنده نگه داریم و علوم انسانی باید به داد جامعه برسد از همین رو است. مفاهیم و ارزشهای پایهای که انقلاب بر اساس آنها شکل گرفته و تداوم یافته عبارت است از اسلامخواهی، آزادیخواهی، مردمسالاری دینی، وحدت اسلامی، کرامت و حقوق بشر اسلامی، ولایت فقیه، استکبارستیزی، استقلالطلبی و رشد و پیشرفت همهجانبه در کشور.
ایده اصلی که در این بحث ارائه خواهیم کرد بیان برخی توفیقات انقلاب و افقگشایی از آینده انقلاب در حوزه مفاهیم و مولفههای اساسی انقلاب است. مقام معظم رهبری هم در بیانیه گام دوم به این مفاهیم اساسی اشاره داشتند و افقهای آینده انقلاب را ترسیم کردند. ما با بهرهگیری از بیانیه گام دوم به برخی از این مفاهیم میپردازیم و افقهای آینده را تبیین خواهیم کرد.
یکی از مولفههای اصلی انقلاب اسلامی، اسلامگرایی است. اسلامگرایی کلیت جریان اسلامی را در برمیگیرد و به معنای بازگشت به اسلام اصیل و التزام به مبانی و اصول و ارزشهای آن است. در عرصه عمل و برای تحقق عملی اسلام ناب نیاز است مراحلی طی شود و این مراحل از انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی شروع میشود و با احیای ولایت و رهبری بیداری اسلامی و تشکیل دولت اسلامی به ایجاد تمدن اسلامی میرسد. در این مسیر انقلاب اسلامی با چالشهایی برای تحقق اسلام ناب مواجه بوده است از جمله تفرقهافکنی، تهاجم فرهنگی، زورگویی منافقان، سکولارها، اشراف و سازشکاران. اینها مهمترین آسیبهایی بوده که انقلاب با آن مواجه بوده است.
برای مقابله با چالشها و آسیبها، انقلاب اسلامی مسیر خود را با محوریت عدالتخواهی و دفاع از مستضعفان طی میکند و به توفیقاتی در این زمینه دست پیدا کرده است. انقلاب اسلامی توانسته آرمانی انقلابی برخواسته از اسلام ناب را ترویج کند و با توسعه و غلبه گفتمانی ارزشهای انقلاب را به نسل بعدی خودش منتقل کند.
انقلاب با عرضه مدل حاکمیت دینی به ملتهای منطقه و جهان سبب بیداری آنها برای مبارزه با طاغوتها و سلاطین شده است. ما بهار عربی را مشاهده کردیم. اینکه این جریانات توفیق نیافتند علل مختلفی دارد. یکی از عمدهترین دلایل نداشتن رهبری بوده است. انقلاب اسلامی با احیای اسلام کارآمد و پویا که با نیازهای روز جامعه منطبق بوده پاسخگوی نیازهای امت اسلامی است و حمایت از مستضعفان در برابر مستکبران را از اهداف خودش میداند و با این حمایت توانسته در مسیر اهداف انقلاب گام بردارد. اسلام کارآمد برخلاف اسلام سازشکار و منفعل با بنیان قوی و ساخت محکم به رویارویی با نظام سلطه پرداخته و در مواجهه با دشمنی غرب ایستادگی عزتمندانه را در پیش گرفته است. اینکه در برجام ایستادگی ملت را مشاهده میکنیم این مقاومت یک مقاومت عزتمندانه است.
با پیروزی انقلاب مفهوم اطاعت از حاکمان ظالم که تا پیش از انقلاب توسط آخوندهای درباری ترویج میشده به کنار میرود و معنای حاکمیت دین و تفکر اسلام ناب جایگزین میشود. از جهت افقگشایی در چشمانداز اسلام ناب برای تحقق اسلام اصیل، انقلاب در سطح داخل با تحقق دولت اسلامی و حرکت به سوی تحقق جامعه اسلامی در حرکت است. ما در مرحله جامعهسازی هستیم و در این مرحله ارزشهای اسلامی محقق میشود. در این مرحله دشمن هم برای شکل نگرفتن جامعه اسلامی برنامهریزی کرده است. مقابله با حجاب یکی از حربههای دشمن برای مقابله با جامعه اسلامی است. برای آنها اهمیت ندارد زنان مسلمان با لباس باشند یا بدون لباس. اینکه با حجاب مقابله میکنند نوعی مقابله با جامعهسازی در انقلاب اسلامی است.
در راستای ایجاد جامعه اسلامی تمامی قوا باید بسیج شود تا جامعهسازی محقق شود. در کنار آن باید تحقق عدالت، آزادی، مردمسالاری دینی، پیشرفت همهجانبه به عنوان هدف میانمدت مورد نظر قرار گیرد. پس ما یک اهداف میانی داریم و یک اهداف بلندمدت که همان رشد انسانها در جهت تحقق ارزشهای دینی است.
ما برای رسیدن به عدالت راه طولانی در پیش داریم و تا اجرای کامل عدالت فاصله داریم. من چند راهبرد را در این زمینه مطرح میکنم؛ راهبرد اول اینکه در تمام برنامهریزیها باید عدالت و توزیع عادلانه ثروت در جامعه در نظر گرفته شود چراکه در غیر این صورت عدالت و تقسیم و توزیع ثروت میان همه مردم که از آرزوهای بزرگ نظام اسلامی است و برای آن تلاش کرده موفق نمیشود.
عدالت باید به گفتمان نخبگانی تبدیل شود و نخبگان این مطالبه را در مجامع مختلف به گفتوگو بگذارند. سوم اینکه به اقتضای اوضاع فرهنگی تاریخی یک مدل کاملا بومی و مختص ملت ایران در زمینه زدودن فقر و محرومیت از کشور فراهم شود. چهارمین راهبرد این است که همه قوا در کنار هم و با هم فعالیت کنند. پنجمین راهبرد این است که موفقیت نهایی در زمینه احیای عدالت زمانی حاصل میشود که بتوانیم معنویت، دین و اخلاق و عدالت و معرفت و سواد و تواناییهای گوناگون را در میان جامعه مستقر کنیم.
انتهای پیام