به گزارش ایکنا، دهمین دیدار با خانواده شهدای قرآنی عصر روز چهارشنبه، یازدهم آبان در منزل شهید محسن چینیفروشان برگزار شد.
این دیدار با حضور رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، دکتر ضرغام، نماینده مرکز قرآنی سازمان اوقاف و امور خیریه، استاد مهدی سیف، استاد کریمی، استاد ماهینی و جمعی از دوستان و همکاران وی برگزار شد.
ابتدای جلسه با تلاوتی از آیات کلامالله مجید آغاز شد و در ادامه مهدی سیف، همسایه شهید به بیان خاطراتی از وی پرداخت. وی در این رابطه گفت: ما سالیان سال همسایه دیوار به دیوار ایشان بودیم، ولی در حقشان مقصر هستیم و از حضور و خدمات ایشان غفلت کردیم. در همین جا از خانواده شهید عذرخواهی میکنم و امیدوارم خداوند ما را بیش از پیش با وظایف خود آشنا کند.
ترویج کتابخوانی
یکی از همکاران شهید در مهد قرآنی در این دیدار گفت: هنوز رفتن حاج محسن برایم قابل باور نیست. من و او مثل دو برادر بودیم و در بسیاری از مواقع با یکدیگر درد دل میکردیم. در بسیاری از مواقع، خاطرات جنگ و اسیری خود را برایم بازگو میکرد. از خصوصیات بارز و کمنظیر شهید، اخلاص و پاکی او بود. حقوق و دریافتی از موسسه قرآنی را صرف فعالیتهای فرهنگی در مناطق محروم قرچک میکرد.
وی ادامه داد: حاج محسن در طول سالهای اسارت خیلی سختی کشید، تحمل او در آن سالها مثالزدنی است. در دوره اول طرح اسوه، ایشان استاد مفاهیم بود. بعد از پایان دوره مطابق رسم معمول، از ایشان شماره حسابشان را خواستیم تا حقالزحمه کلاس و حضورشان را پرداخت کنیم. ایشان در ابتدا نپذیرفت و مقاومت شدیدی داشت، در نهایت گفتند مبلغ مورد نظر را صرف خرید کتاب سلام بر ابراهیم(زندگینامه شهید ابراهیم هادی) و اهدای آن به شرکتکنندگان در این طرح کنید.
جانبازی که دنبال حقوق نبود
یکی دیگر از دوستان شهید چینیفروشان گفت: در بسیاری از مواقع دریافتی و حقوقی از مراکز قرآنی دریافت نمیکرد و تمام وقتگذاری وی بدون هیچ توقع و چشمداشت صورت میگرفت. وی موضوع جانبازی خود را هیچگاه پیگیری نکرد و تا زمان شهادت بسیاری غیر از دوستان نزدیک نمیدانستند که ایشان جانباز جنگ است.
یکی دیگر از همکاران شهید گفت: او از السابقون مهد قرآن بود و در زمان تصدی مدیریت ایشان، این نهاد فعالترین روزهای خود را میگذراند.
ماهینی، از دیگر همکاران این شهید گفت: از سال 79 افتخار همکاری با شهید را داشتم. هیچگاه متوجه نشدم که ایشان رزمنده و بسیجی است. از جمله جوانانی بود که در 15 سالگی احساس تکلیف کرد و به جبهه رفت. با وجود اینکه زمینههای تحصیلی وی فراهم بود ولی حضور در جنگ را ترجیح داد. شورای قرآن استان تهران هرگاه از ایشان دعوت میکرد خالصانه میپذیرفت. امیدوارم ابعاد شخصیتی شهدای قرانی و همه شهدا بصورت کتاب جمعآوری شود.
تلاوت قرآن با صدای بلند
در پایان، محمد مهدی چینیفروشان، فرزند شهید به بیان خاطراتی از پدرش پرداخت و گفت: پدرم به عنوان بسیجی داوطلب از مسجد سلمان محله خراسان به جبهه اعزام شد. در تمام این سالها هیچ اقدامی در جهت ثبت نام خود در بنیاد شهید نکرد و تمام هزینههای درمان و تامین معاش زندگی را بدون دریافت تسهیلات مربوط به خانواده جانبازان پیش برد. رابطه من با پدرم مثل دو دوست صمیمی و قدیمی بود و هیچگاه رابطه تحکمی بالا به پایین یا پدر و پسری را تجربه نکردم.
در ادامه همسر شهید گفت: ایشان قرآن را در تمام شئون زندگی خود به کار میبست. بسیاری از جوانانی که اهل تقید به واجبات دینی نبودند پس از مجاورت و همنشینی با حاج محسن به این اصول مقید میشدند. در اواخر عمر خود در مناطق محروم زابل فعالیتهای جدی داشت و در بسیاری از حوادث طبیعی که باعث خسارات جانی و مالی به هموطنان میشد حضور مییافت. با وجود شرایط مطلوب مالی، علاقهای به زندگی تجملاتی نداشت و خانواده نیز به این روند اعتراضی نمیکردند. همیشه به قرائت قرآن با صدای بلند در خانه تاکید میکرد تا افرادی که در خانه هستند نیز صدای تلاوت قرآن را بشنوند.
پس از پایان سخنان همسر شهید، توسل کوتاهی به امام حسین(ع) انجام و در نهایت لوح تقدیری به خانواده این شهید والامقام اهدا شد.
انتهای پیام