امام صادق (ع)، پرچمدار اسلام ناب، تبیینکننده فرهنگ تشیع و احیاگر حیات اسلام بودند که توانستند با استفاده از ضعف حکومتها و تشنگی حاصل از نیازهای بیپاسخ جامعه، عرصه نوینی برای ارائه معارف دینی ایجاد کنند. حضرت به منظور گسترش و نهادینهسازی اندیشه مهدویت و فرهنگ انتظار و آگاه ساختن شیعیان و پیروان خط امامت، فعالیت چشمگیری را آغاز کرده و نقش ویژهای در این مسیر داشتند.
امام جعفر صادق (ع) نشانهها و حوادث عصر ظهور منجی موعود (عج) را به پیروان خود متذکر شده و ظهور و قیام مهدی (عج) را سرآغاز تحولات چشمگیری در جهان هستی دانستهاند. پیشوای ششم ویژگیهای حکومت مهدوی را بیان فرموده و سرنوشت ملت اسلام و جوامع بشری را در هنگام ظهور تشریح کردهاند که این تلاش گسترده و زحمات فراوان باعث شد تا باور و اعتقاد به حضرت مهدی (عج) یکصد سال پیش از ولادت آن حضرت در اذهان مردم جای بگیرد؛ در ادامه، به برخی محورهای سخنان امام صادق (ع) درباره آموزههای مهدویت اشاره میشود.
حضرت امام صادق (ع) در بیانات خود، مهدی (عج) را ششمین فرزند خویش معرفی و نام مهدی (عج)، پدر و جد ایشان را ذکر کرده اند. حضرت همچنین، مهدی (عج) را با عنوان فرزند سرور کنیزان عالم ذکر کردهاند که این سخن امام (ع) از جایگاه پاکی خبر میدهد که امام زمان (عج) در آن رشد یافته و نیز تأکید مجددی بر بیپایه بودن اندیشههای نژادپرستانه به شمار میرود.
امام صادق (ع) در کلامی دیگر مهدی (عج) را منتقم خون حسین (ع) میخوانند و جنبه سلبی این سخن همه کسانی را دربر میگیرد که با ادعای خونخواهی و انتقام خون امام حسین (ع) به پاخاستند و مردم را به سوی خود دعوت کردند؛ درواقع، عباسیان در برابر بنیامیه و مدعیانی از آل علی (ع) در برابر عباسیان با چنین دستآویزهایی قیام کردند.
برخی توصیفات امام صادق (ع) از امام مهدی (عج)، ما را با ابعاد تازهای از زندگی ایشان آشنا میکند از جمله اینکه ایشان مهدی هستند، چون راهنمای مردم به همه امور پنهان و دعوتکننده همگان به راهی هستند که توجهی بدان وجود نداشت؛ ایشان قائم هستند، چون به حق قیام میکنند و حکومتی عظیم برپا میسازند. همچنین، مقایسه عمر مهدی (عج) با عمر نوح از سوی امام صادق (ع)، ذهنها را آماده پذیرش عمر طولانی مهدی (ع) میکند.
تأکید بر وقوع غیبت را در سخنان امام صادق (ع) فراوان میتوان مشاهده کرد و دلیل این میزان تأکید ایشان، یکی آن است که امام حاضر حتی در شرایط حصر و حبس و غیبت، تکیهگاهی مهم برای شیعیان است و از دست رفتن این تکیهگاه مـیتواند به از دست رفتن تعادل اجتماعی و فکری منجر شود لذا تأکید بر این حقیقت از یک قرن پیش از غیبت میتواند آسیبها را به حداقل برساند. دلایل غیبت در بیانات امام صادق (ع) همچنین تأکیدی ویژه بر وجود حکمتی پنهان برای غیبت دیده میشود و به این نکته اشاره دارند که غیبت نشانهای از وجود ظرفیتی خاص در یاران دین خداست.
ایشان امتحان شیعه را یکی از دلایل غیبت میدانند، امتحان شیعه ضرورتی است تا سامانه اجتماعی فراهم شده از سوی ائمه (ع) در کوران حوادث آبدیده و آمادگی لازم برای شکلگیری حکومت مهدوی فراهم شود. جامعه شیعه پس از امام عسکری (ع) به حدی از بلوغ و پختگی رسید که توانست با مدیریت پنهان مهدی (عج) به حیات و شکوفایی خود ادامه دهد لذا غیبت نشانهای بـر وجود این ظرفیت در شیعیان است.
مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت در خصوص امتحان شیعیان فرمودند: «اَما وَاللّهِ لَیَغِیبَنَّ اِمامُکُمْ سِنِینا مِنْ دَهْرِکُمْ وَلَتُمَحَّصُنَّ حَتّی یُقالَ ماتَ قُتِلَ هَلَکَ بِأَیِّ وادٍ سَلَکَ وَلَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَلَتُکْفَؤُنَّ کَما تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی اَمْواجِ الْبَحْرِ؛ به خدا سوگند! امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت کند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا که گفته شود: او مرده [یا]کشته [و یا]هلاک شده [و]به کدام وادی رفته است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید، چنانکه کشتیها در امواج دریا واژگون شوند». ایشان ادامه میدهند: «فَلا یَنْجُوا اِلاَّ مَنْ اَخَذَ اللّهُ مِیثاقَهُ وَکَتَبَ فِی قَلْبِهِ الاِْیمانَ وَاَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اِثْنَتا عَشْرَةَ رایَةً مُشْتَبِهَةً لا یُدْری اَیٌّ مِنْ اَیٍّ قالَ فَبَکَیْتُ؛ و نجات نیابد [از این امتحان]، مگر کسی که خدا از او پیمان گرفته و در قلبش ایمان را نقش کرده و او را با روحی از جانب خود مؤید کرده باشد و دوازده پرچم مشتبه بر افراشته شود که هیچیک از دیگری باز شناخته نشود».
از بررسی روایات امام صادق (ع) چنین بر میآید که حضور امام زمان (عج) در میان مردم بسیار اثرگذار است. مردم همواره از ایشان همانند خورشیدی که در پشت ابر پنهان است، اما نور و گرمایش به زمین میرسد، بهره میبرند. همچنان که خورشید از پشت ابر هدایتگر و روشنیبخش است و گرما، رشد، رویش و آفتزدایی را به زمینیان هدیه میکند، امام غایب نیز تمامی وظایف و شئون امام ظاهر و اثربخشی و هدایتگری را دارد. این توضیحات امام صادق (ع) باعث میشود که شیعیان تعبیر امام غایب را نوعی تناقض تلقی نکرده و ندیدن را با نبودن یکی نگیرند، بلکه این باور را در خود تقویت کنند که مهدی (عج) حاضر، پرتلاش و پراثر هستند حتی اگر نگاه کوتاه و ذهن ناتوان ما حضور ایشان را با حواس ظاهری لمس نکنند.
در سخن امام صادق (ع) آنچه میتواند شیعه را از میان فسادهای گـسترده آخـرالزمان عبور داده و به نجات واصل کند آن است که از فسادها بر حذر باشد و به درگاه پروردگار پناه ببرد. کسی که از سلاح حذر برخوردار و از پناه حق بهرهمند است، حتی اگر در میان قومی فاسد گرفتار و بر ایشان عذاب و مرگ نازل شود، از مرگ بهره گرفته و به رحمت حق واصل خواهد شد. راهکار دیگری که امام صادق (ع) به گرفتاران عصر غیبت توصیه میکنند، مداومت بر دعاست که ایشان در یکی از سخنان نورانی خود دعای غریق را در نجات انسان و حفظ ایمان در میان فتنههای پرشمار عصر غیبت توصیه کردهاند. نقل است که عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) روایت کرد که فرمود: به زودی گرفتار شبهه شده و بدون امام حاضر میمانید و در آن زمان نجات نمییابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند، گفتم دعای غریق چگونه است؟ فرمودند بگوید: یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک.
منقولات حضرت امام صادق (ع) سرشار از دعا و عرض ارادت بـه مهدی (عج) است که ایشان در این دعاها به امامت مهدی (عج) شهادت میدهند و سلام و دعا برای همراهی با حضرت، درخواست تعجیل فرج، توسل و شفاعت به محضر مهد (ع) و دعا برای درک ایام ظهور دارند. امام (ع) در این ادعیه با ذکر اوصاف آن حضرت ما را با شخصیت و فضایل ایشان بیشتر آشنا کردهاند. همچنین این ادعیه فضای ذهن و دل را لبریز از یاد ایشان کـرده، پیوندی وثیق میان شیعه و امام غایب (عج) ایجاد میکند که این سخنان در راستای زمینهسازی برای آمادگی شیعیان و فراهم شدن شـرایط قیام مهدی موعود (عج) است.
شیعه هنگامی که ریشههای معرفتی خود را بازیافت و دل را بـه پناه خدا سپرد، میتواند عبد خدا بـاشد، به مرحله تقوا و عمل پای بگذارد و با چنگ زدن به آموختههای دینی از غیبت لطمه نبیند. عبادت پنهان شیعه همراه با امامی که در پس پرده غیبت است با تنهایی، غربت و ترسهایی همراه است و همین ارزش کار را بسیار فراتر از تلاش در رکاب، ولی ظاهر و آشکار میکند.
امام صادق (ع) در روایتی مرگ در این حالت را همانند شهادت در معیت رسول خدا (ص) دانستهاند. رسیدن انسان به سطحی از ایمان و اعتقاد که برای حکومت معصومین (ع) بکوشد و دغدغه اهلبیت (ع) و مظلومیت ایشان را داشته باشد، همان انتظار فرج است. رسیدن به چنین بلوغی بزرگترین پیروزی است و کسی کـه چنین اندیشهای دارد، در هر شرایطی از همراهان قائم (عج) به شمار میرود و نباید او را به سبب مرزهای زمانی و مکانی جدا از صف منتظران و یاران حضرت دانست.
امام صادق (ع) در خصوص انتظار فرج و اهمیت و فضیلت آن نیز بیانات روشنی دارند از جمله اینکه به ابابصیر فرمودند: «طُوبی لِشِیعَةِ قائِمِنا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَالْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ اُولئِکَ اوْلِیاءُ اللّهِ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ خوشا به حال شیعیان قائم ما؛ کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند. آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند». همچنین علاء بن سیابه از امام صادق (ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمودند: «مَنْ ماتَ مِنْکُمْ عَلی هذا الاَْمْرِ مُنْتَظِرا کانَ کَمَنْ هُوَ فِی الْفُسْطاطِ الَّذِی لِلْقائِمِ؛ کسی که از شما بر این امر در حال انتظار بمیرد، مانند کسی است که در خیمه متعلق به قائم باشد.»
منبع: مقاله «طرح اندیشه مهدویت از سوی امام صادق(ع)»، امیر غنوی، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، شماره ۲۹.
انتهای پیام