تکثر، تحمل، تعامل؛ شرط تعالی و گذر از بحران
کد خبر: 4088921
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۴

تکثر، تحمل، تعامل؛ شرط تعالی و گذر از بحران

گویی جامعه ایران دچار بلای بزرگِ «نارواداری» است. منصه ظهور این شکاف و نارواداری و امتناع گفت‌وگو فراوان است؛ بین‌ نسل جوان و نسل‌های پیشین، بین نیروهای تغییرخواه فمینست و آنها که عیار زنانه‌نگری‌شان پایین است، بین چپ‌های عدالتخواه و راست‌های آزادی‌خواه، حتی در میان طیف‌های نواندیشی و روشنفکری دینی و غیردینی.

به گزارش ایکنا، اردشیر منصوری، استاد فلسفه یادداشتی در تحلیل وقایع اخیر کشور نوشته است و در کانال شخصی خود منتشر کرده که متن آن را در ادامه می‌خوانید؛

یکم) بیان مسئله؛ علت‌العلل این وضعیتِ نامطلوب چیست؟ برای گذر از بحران باید بر کدام نکته ناب اما مغفول تمرکز کرد؟

دوم) خودحق‌پنداری، وحدت‌انگاری و غفلت از کثرت‌گرایی (پلورالیزم)؛ این است ام‌المشکلات ما. غفلت از کثرت در عرصه‌های گوناگون فرهنگ ما، از خانواده و سیاست تا مباحث تخصصی‌ترِ معرفتی مشهود است. «میل به یکپارچگی» در میان تصمیم‌گیران و زمامداران ایران، و عدمِ‌تحمل هر صدای مخالف و انتقادی، و عزم به یکسان‌سازی باورها و حتی سبک زندگی را می‌توان از خطاهای بنیادینی دانست که عاملِ وضعیت انسدادی و سپس اعتراض‌های انفجاری و خیزش‌های اخیر در ایران شده است. یکسان‌خواهی عدمِ‌تحمل می‌آورد، عدمِ‌تحمل به غلیان عواطف منفی می‌گراید و مواجهه عاقلانه را به تعلیق می‌اندازد و خشونت و نفی در پی دارد، بدین‌سان زنجیره نزاع‌ها تشکیل می‌شود!

سوم) میل به تک‌صدایی و تحمیل الگوی واحد در جهان‌نگری و تصمیم‌گیری، گویی فقط بلای دامن‌گیر حاکمان نیست؛ با ناخرسندی فراوان، در میان طیف گسترده‌ای از منتقدان و مخالفانِ وضعیت سیاسی موجود هم مصیبتی قابل مشاهده است. گویی جامعه ایران دچار بلای بزرگِ «نارواداری» است. منصه ظهور این شکاف و نارواداری و امتناع گفت‌وگو فراوان است؛ بین‌ نسل جوان و نسل‌های پیشین، بین نیروهای تغییرخواه فمینست و آنها که عیار زنانه‌نگری‌شان پایین است، بین چپ‌های عدالتخواه و راست‌های آزادی‌خواه، حتی در میان طیف‌های نواندیشی و روشنفکری دینی و غیردینی.

چهارم) بصیرت و عبرت؛ پذیرشِ تنوع و تکثر و آموختن تعامل بین صداهای مختلف، موجب هم‌افزایی دانش و مهارت و تجربه نیروهای خلاق یک جامعه می‌شود. در مقابل، میل به یکسان‌سازی، جامعه را به سوی افول می‌برد. از نکات جالب در یافته‌های دانش زیست‌شناسی، کشف این دقیقه است که سلامت فرزندان و نسل جدید، در میان جانوران، از جمله انسان، با نزدیکیِ زیاد در خویشاوندی والدین نسبت عکس دارد. هر چه دو والد از نظر خانوادگی به هم نزدیک‌تر و به‌اصطلاح همخون باشند، احتمال نقصان و نارسایی و بیماری در فرزند بیشتر است؛ و هر چه دو والد از نظر تبار از هم دور باشند، احتمال برخورداری‌شان از فرزند سالم و توانمند بیشتر خواهد بود. به نظر می‌رسد وضعیت جامعه نیز مشابه است. جامعه‌ای که از افکار و اندیشه‌های متنوع برخوردار است، البته اگر گفتگو و تعاملِ سازنده در میان این طیف متنوع برقرار باشد؛ آن جامعه پویاتر و پرتوان‌تر است. هزار حیف که غلبه تعصبات گوناگون، اعم از تعصبات قومی-نژادی یا مذهبی یا صنفی گاه مانعِ همزیستی سلیقه‌های مختلف می‌شود؛ و نتیجه گاه به صورت فرار نخبگان، و گاه حذف متقابل نیروهای یک جامعه بروز می‌کند.

کاش دست‌کم منتقدان وضعیت انسدادی کنونی خود به درد آنچه به تغییر آن قد علَم کرده‌اند گرفتار نیایند. کاش دو «د»/(D) کارساز و شگفتی‌آفرین همواره در یاد نسلِ عزیزِ معترضِ تغییرخواه باشد: «Diversity» (دیگرگونگی/ تنوع) و «Dialogue» (دیالوگ/ گفت‌وگو/تعامل).

پیروزی بدون «ائتلاف» نیروها ممکن نیست. «تکثرگرایی» و «رواداری» بستر ائتلاف‌های سنجیده است. بین «تنافر کلی» و «اتحاد و یکسانی» راه میانه‌ای وجود دارد که «تکثرگرایی» (پلورالیزم) است. آموختن تکثرگرایی اجتماعی، سیاسی و حتی معرفتی، و ترویج «پلورالیزم» و مهارت‌های «گفت‌وگو در عین اختلاف‌نظر» فریضۀ جامعه نخبگانی ما و رمز پیروزی است.

انتهای پیام
captcha