به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد نوروزی، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، امروز چهارم مهرماه در همایش سیره سیاسی امام رضا(ع)، که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد، به موضوع «فلسفه سیاسی در احادیث امام رضا(ع)» پرداخت و با اشاره به مفهوم فلسفه سیاسی و ابعاد آن از منظر امام رضا(ع)، گفت: وقتی در فلسفه سیاسی تأمل میکنیم، به معنای تبیین مسائل بنیادین و اساسی سیاسی با محوریت تأمل عقلانی است. لذا در تعریف دقیقتر، فلسفه سیاسی دانشی است که به مسائل پایه و بنیادین سیاست میپردازد و متکفل تبیین پرسشهای اصلی حوزه سیاست است.
وی افزود: اولین پرسش بایستگی و ضرورت وجود حکومت است و دومین پرسش این است که مشروعیت حکومت به چیست و شاخصهای مطلوب حاکم چیست؟ بنیانهای هستیشناختی و معرفتشناسی آن چیست؟ روایات امام رضا(ع) به خصوص در عیون اخبارالرضا(ع) مشحون از مباحث سیاسی و نگاه بنیادین به مسائل سیاسی است که به آن فلسفه سیاسی گفته میشود. در تحلیل مباحث مرتبط با فلسفه سیاسی در احادیث امام رضا(ع) یک رویکرد سلبی وجود دارد که ناظر به نقد فلسفه سیاسی موجود و متعرض نقد نظام سیاسی و حاکم عصر خویش است و یک رویکرد هم ایجابی است و امام از منظر ایجابی به تبیین فلسفه سیاسی مطلوب پرداختهاند.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه فلسفه سیاسی مدنظر امام رضا(ع) همان نظریه امامت است، گفت: در این نظریه موضوعات مختلفی مانند جایگاه امامت، ضرورت حکومت برای حفظ دین و مشروعیت به عنوان هسته مهم مباحث فلسفه سیاسی مطرح است.
استاد حوزه علمیه گفت: بعد از اینکه ما مبنای مشروعیت و ضرورت حکومت را تبیین کردیم، باید شاخصهای حاکم مطلوب را هم تعیین کنیم. همچنین نکته دیگر نحوه و ساختار حکومت است که در دوره امام رضا(ع) ملهم از تجربه نبوی و علوی بود و فلسفه سیاسی امام رضا(ع) بر پایه توحیدمحوری و غایتشناختی است.
نوروزی افزود: در حدیث معروف سلسلة الذهب، امام(ع) توحید را به امامت متصل کرد و در نقطه مقابل هم همینطور است، یعنی تلاش شد تا از امامت پل به توحید زده شود. فضل بن شاذان بنابر یک روایت از امام رضا(ع) پرسید؛ چرا اولیالامر قرار داده شده و مردم امر به اطاعت از او شدهاند. امام فرمودهاند به دلایل متعدد و از جمله اینکه نمیتوانیم هیچ فرقه و ملتی را بیابیم که بقا و استمرار حیات داشته باشند مگر اینکه رئیس و قیمی دارد. امام علی(ع) هم فرمودند که چارهای برای مردم نیست مگر اینکه امیری داشته باشند.
وی ادامه داد: سخن دیگری از امام رضا(ع) تاکید میکند که نظام سیاسی اسلام طوری است که حاکم آن باید دینشناس باشد و علم و عصمت داشته باشد، زیرا فلسفه وجودی حاکم این است که دین از بین نرود و سنن و احکام تغییر نیابد. پس فلسفه وجودی حکومت، بقای احکام دین است. یعنی نظریه امامت صیانت از منظومه فکری نبوت و پیامبر و نیز مهمترین مسئله در نظریه امامت، ساختار حکومت است و فلسفه حکومت هم بقای دین محسوب میشود. به تعبیری ما در نظام سیاسی اسلامی به دنبال اقامه دین هستیم.
نوروزی با اشاره به مشروعیت حکومت اسلامی، بیان کرد: امام(ع) فرمودند امر امامت باعث اتمام و اکمال دین است؛ این فرمایش اشاره به آیه اکمال دین در سوره مبارکه مائده دارد، در حقیقت آنچه را امت در فرایند خود به سمت تکامل نیاز دارد از سوی امام مشخص میشود. امام رضا(ع) در ادامه روایت فرمودهاند که آیا جایگاه و منزلت امامت از جانب امت شناخته میشود که آنها امام را انتخاب کنند؟ مثلا مانند بیعت و انتخابات؟ امام رضا(ع) فرمودند که امامت یک جایگاه رفیع و منزلت بسیار بزرگ و شأن عظیم و مکانت بسیار بالایی دارد که عقول شهروندان قدرت درک آن را ندارند. لذا امامت منصب الهی است که خدا میداند در کجا باید مستقر شود. امام رضا(ع) در ادامه به آیه امامت حضرت ابراهیم(ع) اشاره فرمودند و تاکید کردند که حضرت ابراهیم بعد از امتحانات فراوان و در سن کهولت، منصب امامت را دریافت کردند و ایشان وقتی از خدا پرسید که آیا به ذریه من هم میرسد خدا فرمود که به ظالمین نخواهد رسید.
نوروزی تصریح کرد: ما وقتی در مورد مشروعیت حکومت و حاکم بحث میکنیم، این مشروعیت از نگاه امام رضا(ع)، اولا انتصابی است و ثانیا دست و اندیشه هر کسی به آن نمیرسد. مامون از امام رضا(ع) پرسید من تو را برای خلافت شایستهتر از خودم میدانم و میخواهم خود را عزل و شما را منصوب کنم؛ امام رضا(ع) در پاسخ فرمودند که من به عبادت الهی افتخار میکنم و با زهد از شرور دنیا در امان هستم و در ادامه پاسخ دندانشکن دیگری به او داده و فرمودند که اگر این خلافت حق توست و خدا برای تو قرار داده است، جایز نیست که این جایگاه را به دیگری بسپاری و اگر خلافت برای تو نیست، جایز نیست چیزی را که نداری به من بدهی. در این روایت شریف دو بعد سلبی و ایجابی مشروعیت مورد تاکید قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه در نظریه امامت، فرد شایسته برای مسند اداره جامعه چند ویژگی عمده باید داشته باشد، گفت: اول، ویژگی علمی است، زیرا فلسفه وجودی حکومت، اقامه و بقای دین دانسته میشود و حاکم اسلامی باید اعلم افراد جامعه در زمینه دینی باشد. دومین ویژگی، شایستگی اخلاقی یعنی عصمت است و سومین ویژگی کارآمدی و توانمندی است و چون عصمت برای ولی فقیه ممکن نیست او باید به صورت تنزل یافته این ویژگیها را داشته باشد.
نوروزی بیان کرد: امام رضا(ع) فرمودند یکی از شاخصهای رهبری جامعه، شرح صدر است که در سوره انشراح مورد اشاره قرار گرفته است؛ ویژگی دیگر وجود چشمههای حکمت در قلب او و الهام به علم است و چنین فردی دارای عصمت و تایید و توفیق الهی و آمن از خطا و کاستیهاست. امام رضا(ع) در نامه به فضل بن سهل فرمودند که در دین ائمه(ع) ورع و عفت و صدق و صلاح و اجتهاد، ادای امانت به بر و فاجر، طول سجود و قیام در شب و تهجد وجود دارد.
وی ادامه داد: بنابراین فلسفه سیاسی دانشی است که به پرسشهای اساسی در سیاست پاسخ میدهد. لذا در فرمایشات امام رضا(ع) هم پاسخ سلبی و هم ایجابی وجود دارد و مبتنی بر توحید و غایتمحوری و بقای دین است. غایت حکومت و دولت، اقامه دین است و اینکه وقتی حکومت تشکیل شد چه کسی باید حاکم شود و اینکه آیا مبنای مشروعیت آن به انتخاب مردم برگشت دارد یا انتصابی از ناحیه خداوند است. طبیعتا جواب ما این است که حاکمان، ائمه(ع) هستند و مبنای مشروعیت نصب الهی است و در دوره غیبت ولی فقیهی که تلاش کرده تا این ویژگیها را داشته باشد میتواند حاکم شود.
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی تصریح کرد: پیشفرض هر نوع حکومت دینی، پیوستگی دین و سیاست است. همه حکومتها هدف مشترکی مانند تامین امنیت و معیشت دارند، ولی حکومت دینی علاوه بر این دو باید بستر رشد و تعالی معنوی انسانها را هم فراهم کند. بنابراین بهترین دولت دینی، دولتی است که امنیت روح و روان و جسم و اخلاق مردم را تامین میکند و در کنار آن به معیشت مردم توجه دارد و رشد و تعالی مردم را فراهم میکند، برخلاف مسیحیت که رویکرد انزواگرایانه دارد. ما به دنبال احیای تمدن نوین اسلامی هستیم که باید در آن همه این ابعاد یعنی معاش و معاد و امنیت جسمی و روحی و تعالی و کمال معنوی و مادی مردم را مد نظر داشته باشیم.
وی با بیان اینکه ما معتقدیم نظریه امامت و در تداوم آن ولایت فقیه عقلانیترین نظریه در عرصه سیاسی و ضامن ایجاد تمدن اسلامی است، گفت: واژه امام هم بر امام حق و هم بر امام باطل اطلاق میشود و براساس قرآن، حکومت میتواند الهی یا طاغوتی باشد و حکومت طاغوتی میتواند فردی، جمعی، پادشاهی، انتخابی و... باشد.
انتهای پیام