کتاب «لذتگرایی یا سعادتطلبی (بررسی تطبیقی دیدگاههای ارسطو، ملاصدرا و اپیکور» یک اثر تألیفی است که به همت حجتالاسلام والمسلمین ولی غیبی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه شهرکرد در 198 صفحه در قطع رقعی، تألیف و توسط شعبه سازمان انتشارات جهاددانشگاهی چهارمحالوبختیاری وارد بازار نشر شده است.
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: «با توجه به اینکه لذتگرایی به صورت مدرن در تمدن جدید غربی نفوذ زیادی یافته است و به تبع آن در فرهنگهای دیگر هم رو به گسترش است، پرداختن به «جایگاه لذت در سعادت آدمی» و اینکه آیا سعادت منحصراً در جستوجوی لذت خلاصه میشود یا بدون آن که در جستوجوی لذت باشیم میتوانیم سعادتمند باشیم، از اهمیت زیادی برخوردار است. مسئله این است که آیا لذت همان سعادت است یا بین آن دو تفاوت وجود دارد. باتوجه به اینکه معروف است که اپیکور سعادت را همان لذت میداند اما ارسطو سعادت را فعالیت عقلانی منطبق بر فضیلت میداند که لزوماً همراه لذت نیست، بررسی نوع رابطه آنها میان این دو متفکر یونان باستان مهم است. در این میان اندیشههای ملاصدرا که علاوه بر میراث تفکر یونانی، از اندیشههای اسلامی نیز بهرهور است، میتواند به روشنی مسئله بیفزاید». برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره این کتاب گفتوگوی ایکنای چهارمحال و بختیاری با مؤلف را در ادامه میخوانیم.
حجتالاسلام والمسلمین ولی غیبی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد در گفتوگو با ایکنا از چهارمحالوبختیاری با اشاره به اینکه بشر دو هدف اصلی یعنی کسب لذت و دفع رنج و الم تا نیل به سعادت و خوشبختی را در انجام فعالیتها دنبال میکند، اظهار کرد: در خصوص جایگاه لذت در حصول سعادت باید گفت که فلاسفه با دیدگاههای گوناگون اختلاف نظراتی دارند که در کتاب «لذتگرایی یا سعادتطلبی(بررسی تطبیقی دیدگاههای ارسطو، ملاصدرا و اپیکور»، با رویکردی تطبیقی، نگاه سه فیلسوف بزرگ یعنی اپیکور، ارسطو و ملاصدرا به مبحث لذت و رابطه آن با سعادت مورد واکاوی و قیاس قرار گرفته است.
وی با ذکر اینکه امروزه لذتگرایی بیش از هر زمان دیگر رواج یافته و مورد استقبال نوع بشر قرار گرفته است، ادامه داد: اگر انسان رشد را تجربه کند میتواند به این تشخیص برسد که آیا لذت همان سعادت است یا میان این دو تفاوت وجود دارد؟ بسیاری از مردم به دلیل عدم شناخت از ابعاد وجودی انسان، تفاوتی میان لذت و سعادت قائل نیستند و تصور میکنند هر فردی که پول و ثروت بیشتری داشته باشد، یقیناً خوشبخت و سعادتمند است.
غیبی محدود دانستن سعادت به دنیای مادی را یکی از وجوه اساسی تفاوت میان نوع نگاهها در خصوص لذت و سعادت دانست و توضیح داد: آنچه دیدگاه ملاصدرا بهعنوان اندیشمند فلسفه اسلامی از سایر دیدگاههای ناظر به لذتگرایی و سعادتطلبی متمایز میکند، نگاه دنیوی و اخروی به مبحث لذت و سعادت و رابطه آنان است. بسیاری از آدمها به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که چه کنیم تا در دنیا خوشبخت باشیم، حال آنکه از سعادت اخروی که ابدی و ماندگار است، غفلت میکنند. درواقع آنان لذت و سعادت جسم را جستوجو میکنند حال آنکه جسم میرا و نادوام است و بُعد حقیقی و باقی انسان همان روح است و لذت ماندگار را باید برای روح جستوجو کرد.
این مدرس حوزه و دانشگاه در استان بیان کرد: ملاصدرا با داشتن یک نگاه جامع نسبت به انسان که ملهم از آموزههای اسلامی است، سعادت حقیقی را در گرو سعادت انسان در دنیا و آخرت میداند و این مهم در گرو خودشناسی حاصل میشود، یعنی انسان باید قدر و جایگاه خود را بشناسد و درک کند که حقیقت انسان در روح اوست. لذا در این نگاه فلسفی اسلامی، سعادت انسان در گرو ایمان و عمل صالح و خداشناسی است و ملاصدرا معرفتالله را که جامع تمام لذات است، ضامن خوشبختی دنیوی و اخروی میداند.
غیبی با تصریح اینکه در دیدگاه سعادتطلبی غربی انسان در جستوجوی کسب لذتهای جسمانی و سعادت دنیایی است، گفت: اخلاق و فلسفه اسلامی اما از سعادت جامع سخن میگوید که هم سعادت دنیوی و هم سعادت اخروی را شامل میشود. طبیعت دنیا این است که عرصه طیف وسیعی از مشکلات اعم از جنگ، خشکسالی، سیل، زلزله، بیماری، پیری و غیره بوده لذا قطعاً نمیتواند تضمینکننده سعادت انسان باشد و خواسته طبیعی انسان را که میخواهد همیشه خوشبخت باشد، برآورده نمیکند چرا که هیچ انسانی نمیتواند در این دنیا سعادت حقیقی را تجربه کند.
وی با اشاره به آیه شریفه أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد/۲۸)، بیان کرد: انسان برای نیل به سعادت و خوشبختی باید مسیر خداشناسی را در پیش گیرد چرا که فطرت انسان در طلب آرامش است و آرامش حقیقی تنها در پرتو خداشناسی و ذکر و یاد خدا حاصل میشود، چنین انسانی هم در دنیا و هم در آخرت خوشبخت خواهد بود.
غیبی در خصوص سرفصلهای کتابش، تصریح کرد: در این کتاب ابتدا به تعریف لذت و سعادت از دیدگاه اپیکور بهعنوان سردسته لذتگرایان پرداخته شده و این حکیم یونانی معتقد است که غایت زندگی انسان لذت است و آدمی باید برای رسیدن به لذت باید تلاش کند. در فصل دوم دیدگاه ارسطو مطرح میشود و این فیلسوف حکیم مسئله تعقل و لذت عقلی را مطرح میکند. ارسطو به توانایی انسان در خصوص تعقل اشاره میکند و میگوید که اگر انسان در طول زندگیاش از عقل بهخوبی استفاده کند سعادتمند است. در فصل سوم نیز نظریه ملاصدرا بهعنوان نماینده اندیشه اسلامی در خصوص لذت و سعادت مورد واکاوی قرار میگیرد.
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه شهرکرد افزود: اپیکور در تعریف لذت قائل به این نکته است که لذت همتراز سعادت به معنی لذات دم دستی حسی مانند شهوات و میگساری و قمار و غیره نیست، بلکه لذت به معنی فقدان رنج است. این حکیم یونانی معتقد است لذات که عامه مردم در جستوجوی آن هستند پیامدهای بسیار ناگواری دارد و به دنبال این دست لذتها نرفتن و مصون ماندن از تبعات ناگوار آن، خود یک لذت است. مثلاً فرد معتاد لذت را در لحظاتی تجربه میکند اما پیامدهای بعدی این لذت ناگوار است.
غیبی با تصریح اینکه از دیدگاه اپیکور لذتها به سه قسم تقسیمبندی میشوند، ادامه داد: برخی لذتها طبیعی و ضروری هستند مانند خوردن و آشامیدن و خوابیدن، برخی لذتها نیز طبیعی هستند اما ضروری نیستند، مثلاً داشتن یک منزل مجلل یا پوشیدن لباسهای گرانقیمت نیازهای طبیعی را رفع میکنند اما ضروری نیستند و انسان میتواند با یک زیست ساده نیز زندگی کند. دسته سوم لذتها که منشأ بسیاری از گرفتاریهاست، لذات غیرطبیعی و غیرضروری هستند، مثلاً شهرت یا قدرتطلبی از مصادیق این لذتهای خیالی هستند که بسیاری از انسانها برای تجربه این لذات دست به هر کاری میزنند و هر رنج و گرفتاری را متحمل میشوند، قتل و غارت میکنند و آرامش خود و دیگران را سلب میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد تأکید کرد: باید به این تشخیص برسیم که هر لذتی سعادتآفرین نیست و چه بسیار رنجها و سختیها که لذت و سعادت بلندمدت و دایمی را برای انسان به ارمغان میآورند. انسان نباید برای برخورداری از لذت از هر رنجی فرار کند چرا که برخی رنجها عین لذت هستند، مثلاً جهاد در راه خدا رحمت و رضای الهی را در پی دارد و لذت ابدی انسان را تضمین میکند؛ در اینجا عقل باید قاضی شود و تشخیص دهد که کدام رنجها لذتبخش و سعادتآفرین هستند.
غیبی گفت: هم کمیت و هم کیفیت در لذت باید مورد توجه قرار گیرد. بر طبق آیات ۱۶ و ۱۷ سوره مبارکه اعلی، خداوند میفرماید که انسان حیات دنیا را عزیز میدارد و ترجیح میدهد حال آنکه اگر بداند و آگاه باشد، الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى یعنی آخرت هم بهتر و هم ماندگارتر است. لذا آخرت هم از حیث کیفیت در واژه خَيْرٌ و هم از حیث کمیت در واژه أَبْقى بر حیات در دنیا رجحان و برتری دارد و لذات باقی و ماندگار اخروی در سنخ قیاس با لذات زودگذر و همراه با رنج دنیوی نیستند.
انتهای پیام