محمد میرزاپور، مدرس پیشکسوت قرآن در چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا از چهارمحالوبختیاری با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت مبنی بر ضرورت بازسازی ساختار فرهنگی در کشور، اظهار کرد: ایشان فرمودند: «به گمان بنده ساختار فرهنگی کشور نیاز به بازسازی انقلابی دارد، ما مشکل داریم، در ساختار فرهنگی کشور یک حرکت انقلابی لازم است». در تبیین چرایی ضرورت بازسازی انقلابی فرهنگ باید دانست که هر حرکت بنیادین به سوی پیشرفت فراگیر و پایدار از مسیر فرهنگ عبور میکند.
وی با ذکر اینکه برای بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ در وهله نخست باید فرهنگ را بهخوبی بشناسیم، ادامه داد: فرهنگ در ایجاد تحول در ساماندهی سیاسی، اقتصادی و مناسبات اجتماعی نقشآفرین است، چالشهایی در مسیر فرهنگ پیش آمده که سد راه تأثیر فرهنگ بر موارد یاد شده است که از جمله میتوان به مواردی نظیر ناکامی فرآوردههای فرهنگی، سیاسی شدن فرهنگ، ناآشنایی با ظرفیتهای فرهنگی جامعه، ورود مداوم مسائل نوپدید در عرصه فرهنگ نظیر جشنها، فرقههای نوظهور، آیینها و غیره، نگاه سوداگرانه به موضوعاتی که کارکرد فرهنگی دارد مانند پوشاک، متکی بودن برنامههای فرهنگی به مدیران و مسئولان اجرایی، موازیکاریها در نهادهای فرهنگی، تهاجم فرهنگی و غیره اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
میرزاپور با اشاره به اینکه تعاریف بسیاری برای فرهنگ وجود دارد، بیان کرد: «فرهنگ» واژهای مرکب از دو بخش «فر» و «هنگ» است که اولی به معنای شکوه، بزرگی، درخشندگی و نیروی معنوی و دومی به معنای سنگینی و وقار و نیز تعلیم و تربیت است؛ فرهنگ گاه معادل مفاهیمی چون هوش، عقل، تربیت صحیح، قوه تمیز خوب و بد و مجموعه صفات پسندیده، آرایش جان، مایه آراستگی روح و هر آنچه موجب سرور و اقبال است استفاده میشود.
این کارشناس فرهنگی در استان تعریف دیگر فرهنگ را ناظر به نظام ارزشها و باورها، قوانین، حقوق، اخلاقیات، سنتها، آداب و رسوم، هنر، فناوری، سبک زندگی و عادتهای اکتسابی انسان در اجتماع دانست و افزود: برخیها قائل به این هستند که مبانی و مبادی فرهنگ مجموعهای از اصول و ارزشهای نظری هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی، ارزششناسی و گرایشها و کششهای وجودی هستند که فرهنگ از آنها بهره میبرد.
میرزاپور تأکید کرد: فرهنگ وجهتمایز زندگی انسانی از زیست حیوانی است، فرهنگ رابطه میان انسان و جهان است که میان این دو تعادل ایجاد میکند، انسان از طریق فرهنگ میتواند تأثیرات مثبت یا منفی بر جامعه خود داشته باشد که بر این اساس از فرهنگ خوب و فرهنگ بد سخن به میان میآید. فرهنگی که جهتگیری آن ارزشی و والا باشد و مفاهیمی چون صلح و دوستی و مهربانی، قناعت، اعتدال، صداقت، علمآموزی و غیره را دنبال کند، هدایت و تعالی جامعه را باعث خواهد شد. اما فرهنگی که ضد ارزشهای پست مانند دشمنی، پرخاشگری، ستیزه، جاهطلبی، ضدیت با دانش و آگاهی و غیره را پررنگ کند، سقوط و انحطاط جامعه را در پی خواهد داشت؛ لذا جهتگیری ارزشی فرهنگ تاثیر مستقیمی در شیوه نگرش و نحوه رفتار اعضای جامعه دارد.
وی با طرح این پرسش که معادل مفهوم فرهنگ در قرآن و روایات چیست، تصریح کرد: امروز واژه فرهنگ در زبان عربی با واژه «الثقافة» تعبیر میشود که در آیات و روایات این واژه نوظهور وجود ندارد اما واژگان معادلی هستند که مفهوم فرهنگ را در خود دارند که واژه «سنت» از جمله آنهاست. در آیه شریفه قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ (آلعمران/۱۳۷)، به واژه سنن اشاره دارد که به،معنی طریقهها و روشهای زندگی است.
مدرس پیشکسوت قرآن در استان بیان کرد: در روایات پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز به مفهوم واژه سنت که دقیقاً معادل استفاده ما از مفهوم فرهنگ است اشارات زیادی وجود دارد، از جمله در حدیث نبوی داریم که: «مَن سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً کانَ لَهُ اجرُها وَ اجرُ مَن عَمِلَ بِها الی یَومِ القِیامَةِ، وَ مَن سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةً کانَ عَلیهِ وِزرُهُ وَ وِزرُ مَن عَمِلَ بِها الی یَومِ القِیامَةِ؛ هر کس روشی شایسته بنیان نهد، پاداش آن و پاداش هر کس که تا روز قیامت بِدان عمل کند، نصیب وی خواهد شد و هر کس روشی ناپسند بنیان نهد، جزای آن و عقاب هر کس که تا روز قیامت بِدان عمل کند، بر عهده او خواهد بود.» در فرمودهای از امام علی(ع) نیز به فرهنگ ظلم و جور اشاره شده است: «أَظْلَم النَّاسِ مَنْ سَنَ سُنَنَ الْجَوْرِ وَ مَحَا سُنَنَ الْعَدْل؛ ستمگرترین مردم کسى است که راه و رسم یا فرهنگ ستمگرى را پدید آورد و راه و رسم یا فرهنگ عدالت را از میان بردارد و محو کند.»
میرزاپور با تأکید بر اینکه در جهانبینی قرآنی والاترین مبنای ارزش جامعه تقوا و پرهیزگاری است، گفت: این عامل سبب برتری افراد و جوامع نزد خداوند است و اگر فرهنگ جامعه بر مبنای ارزشهای معنوی و خویشتندارانه شکل گیرد، طبیعی است که هدایت و تعالی جامعه را تضمین خواهد کرد. فرهنگ قرآنی بر شالوده وحی و مصالح الهی شکل گرفته و با کنترل غرایز پست و تجلی ویژگیهای فطری و آرمانهای اخلاقی و کمال روح آدمی و جامعه پیوند دارد.
وی ادامه داد: از دیدگاه قرآن فرهنگ مطلوب بر نظام شناختها و باورهای متعالی و پیشرو مبتنی است و باید بتواند ارزشها را به جامعه انسانی نشان دهد و افراد را جذب کند؛ قرآن دغدغه حق داشتن را عامل خروج انسان از خسران و زیان میداند و فرهنگ آدمی باید بر مبنا و مدار حق شکل گیرد. همچنان که در سوره مبارکه عصر، انسان دستخوش زیان است مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دهند و دغدغه حق داشته باشند و همدیگر را به حق و شکیبایی دعوت و توصیه کنند. فرهنگ در صورتی میتواند راه تعالی را طی کند که در نظام باورها و ارزشها دغدغه حق را داشته باشد.
میرزاپور تصریح کرد: عموم قرآنیان بر این باورند که فرهنگی که بر مبنای دین و ارزشهای قرآنی و روایی شکل گیرد، مصداق عینی فرهنگ مطلوب است. قرآن و دین بهعنوان جریانی با نفوذ تمامی ساحتهای زندگی و اجزای فرهنگی را جهتدهی میکنند که مباحث سبک زندگی قرآنی و اسلامی ناظر به این موضوع است. قرآن و دین دارای نظام شناختها، باورها و ارزشها و رفتارهاست که اگر اکثریت آنرا بپذیرند تعلیمات دینی و قرآنی درونی خواهد شد و در تمام شئون زندگی اجتماعی جاری و ساری میشود و لذا فرهنگ قرآنی در جامعه تبلور مییابد.
مدرس پیشکسوت قرآن در استان با تأکید بر اینکه اشاعه فرهنگ اسلامی و قرآنی در جامعه جز با آموزش و تعلیم میسر نیست، بیان کرد: نقش مراکز آموزشی در این امر بیبدیل است چرا که آموزش مهمترین گذرگاه فرهنگ از نسلی به نسل دیگر میباشد. آگاهی از دیدگاههای قرآن و اسلام بهعنوان دین جامع و خاتم، اولین گام برای تحقق فرهنگ مطلوب است.
میرزاپور بیان کرد: اگر اولویتبخشی به ترویج فرهنگ قرآنی در مهندسی فرهنگ کشور تجلی یابد و در نظام آموزش به این مقوله توجه جدی شود، خواهیم دید که چه انقلاب بزرگی در عرصه فرهنگی روی خواهد داد. قرآن کریم و عترت(ع) را باید بهعنوان کتابهای صامت و ناطق مد نظر قرار بدهیم.
مدرس پیشکسوت قرآن در استان بیان کرد: پرسش اینجاست که چرا با داشتن چنین فرهنگ غنی و سعادتبخش جامعه امروز از آن غافل و کمبهره است؟ که میتوان از دلایل و آسیبهایی چون تلاش و برنامهریزی دشمنان و تهاجم فرهنگی برای تسلط بر حیات فکری و اخلاقی نوجوانان و جوانان، موازیکاری و عملکرد ضعیف نهادهای فرهنگی، متکی بودن برنامههای فرهنگی بر نوع نگرش مدیران و مسئولان اجرایی، تغییر سریع و مداوم مدیران فرهنگی، جاذبههای پدیدههای نوظهور فرهنگی مانند مسلکها و آیینهای جدید و غیره نام برد.
انتهای پیام