توصیف ویژگی‌های ناپیوستگان به قرآن
کد خبر: 4015790
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۲

توصیف ویژگی‌های ناپیوستگان به قرآن

یک پژوهشگر قرآن با استناد به آیات الهی به توصیف ناپیوستگان از قرآن پرداخت و ویژگی‌هایی مانند فسق، ظلم، زیانکاری، تجاوز از حق و کفر را تشریح کرد.

احمدرضا بسیج رئیس بسیج اساتید چهارمحال و بختیاری

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، احمدرضا بسیج، رئیس بسیج اساتید استان و پژوهشگر قرآن شامگاه دوم آذرماه در جلسه هفتگی تدبر در قرآن با موضوع «توصیف خداوند از ناپیوستگان به قرآن کریم» که با همت بسیج اساتید و ویژه دانشگاهیان استان در بستر فضای مجازی برگزار شد، با اشاره به آیه 99 سوره بقره «وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ» و با تأکید بر اینکه آیات قرآن کریم روشن و واضح هستند، اظهار کرد: به تصریح آیه، کسی این آیات را نمی‌پوشاند مگر آنکه فاسق باشد، فسق در لغت به‌معنی خارج کردن هسته خرما و در واژگان قرآنی به‌معنی خارج شدن از فطرت الهی و ذاتی است، لذا فاسق کسی است که به‌دور از فطرت پاک و الهی، از مسیر خیر و صلاح خارج شده است.


بیشتر بخوانید:


وی با ذکر اینکه مسلمان فاسق هیچ التزامی به شرع ندارد، ادامه داد: چنین فردی دین را پذیرفته اما تکالیفی را که بر طبق شرع بر عهده دارد بر نمی‌تابد و انجام نمی‌دهد لذا فاسق یکی از صفاتی است که خداوند در توصیف ناپیوستگان به قرآن به‌کار برده است؛ کافر نیز از آنجا که از لوازم عقل و فطرت پاک دور و از حالت عبودیت و بندگی خداوند خارج شده فاسق است و چنین فردی خود را در حوزه سلطنت پروردگار قرار نمی‌دهد و با وجود نعمات الهی از آن‌ها بی‌بهره می‌ماند و به ضلالت و گمراهی دچار می‌شود، در مسیر قرار نمی‌گیرد و مشمول این گفته سعدی است که: هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست.

متجاوزان به حق و گناهکاران

این پژوهشگر و نویسنده دومین صفت ناپیوستگان به قرآن را به تصریح آیه ۱۲ سوره مبارکه مطففین «وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ»، تجاوز از حق عنوان کرد و توضیح داد: مُعتد کسی است از حق و عبودیت و بندگی الهی تجاوز می‌کند، لوازم عاقل بودن آن است که اوامر الهی را اطاعت کند و کسی که از عبودیت عدول می‌کند به لوازم بنده و مخلوق و ناقص بودن پایبند نیست و لذا به ضلالت و گمراهی مبتلا می‌شود. انسانی که در محضر پروردگار حد خود را نشناسد و نداند که عقل و علم و زیبایی و قدرتش محدود است و ادعا داشته باشد، مصداق معتد و گناهکار است.

بسیج تصریح کرد: مصداق معتد اثیم کسانی هستند که به‌ویژه در حوزه علوم دینی از حق تجاوز کنند و بدون علم داشتن بر چیزی در مورد آن اظهار نظر کنند، چنین افرادی که حقایق هستی و آیات الهی را تکذیب و تحریف می‌کنند ظالم به حق و گناهکار هستند و در زمره ناپیوستگان به قرآن قرار دارند، چنین افرادی زیانکارند چرا که روح و جانشان را به بهای اندک می‌فروشند و به‌تعبیر شاعر: «زیانکاران که جنس جان فروشند، عجب جنسی چنین ارزان فروشند.

وی با ذکر اینکه به‌تعبیر عرفا روح و جان ما یوسف است، ادامه داد: یوسف وجود ما گاهی در چاه گرفتار می‌شود و به‌قول حافظ: «يار مفروش به دنيا که بسی سود نکرد، آن که يوسف به زر ناسره بفروخته بود. اگر نتوانیم از چاه غفلت و خسارت و بی‌توجهی به آیات الهی و منیت‌ها و تکبر رهایی یابیم و به جاه برسیم جزو زیانکاران هستیم، لذا چنین افرادی به توصیه خداوند در قرآن کریم عمل نمی‌کنند که در آیه ۹۵ سوره مبارکه یونس می‌فرماید: «وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ.»

زیانکاران

بسیج زیان را شامل دو نوع زیان به سرمایه و زیان به سود دانست و بیان کرد: بر طبق قرآن و آیات سوره مبارکه العصر، انسان مستقر در ضرر و زیان است مگر آنکه خلافش ثابت شود و کسی ایمان بیاورد و عمل صالح پیشه کند؛ در واقع نازل شدن از خداوند و پایین آمدن به دنیا و مخلوق شدن فی‌نفسه ضرر و خسران است مگر آنکه به قدرت ایمان و عمل صالح دوباره راه بالا را پیش گیریم و به سمت تعالی حرکت کنیم.

وی با ذکر اینکه انسان تازه متولد شده در نقطه صفر قرار دارد، افزود: انسان این اختیار را دارد که می‌تواند راه بالا را پیش گیرد و مشمول رحمت شود و یا به پایین سقوط کند و به لعنت دچار شود. لذا انسان‌ها یا بتدریج و درجه و درجه به سمت خدا حرکت می‌کنند و هر چه بیشتر به صفات الهی نزدیک‌تر و مزین‌تر می‌شوند، رنگ‌آمیزی الهی به خود می‌گیرند و متخلق به اخلاق خداوندی می‌شوند و یا درکه به درکه نزول و درکات را طی می‌کنند و چنین فردی ملعون است و در سرازیری قرار می‌گیرد، کسی که از نقطه صفر به پایین حرکت کند، زیانکار است و مصداق خسران هستند.

ظالمان

بسیج با اشاره به آیه شریفه «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ۚ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ» (عنکبوت/۴۹)، تصریح کرد: به تعبیر این آیه، قرآن کریم آیات روشن الهی در سینه کسانی است که صاحب علم و اندیشه و فهم هستند، آيات قرآن بر دل اهل علم مى‌نشيند و اين گروه هستند كه حقانيت آن را با تمام وجود درک مى‌كنند لذا نشانه‌ علم واقعى، پذيرش آيات روشن الهى است و عالم به‌دنبال علمی می‌رود که دردی از خود و دیگران و زندگی دنیایی و اخروی دوا کند. عالم واقعی تواضع و خشیت دارد و علم انسان را به شگفتی‌های هستی آگاه می‌کند و او را به عبودیت و بندگی و فروتنی در محضر پروردگار می‌رساند.

عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان گفت: نمونه‌ روشن ظلم، ظلم فرهنگى و انكار نابجاست یعنی آنچه را كه انسان مى‌فهمد، اگر انكار كند مرتکب ظلم شده و از حدود و حریم حق تجاوز کرده است. هر ظلم و ستمی اولاً و بالذات ظلم به خود و ثانیا‌ً و بالعَرض، ظلم به دیگری است. لذا تمام ظالمان تاریخ اعم از قابیل و فرعون و مستکبران و داعشی‌ها و غیره بیش و پیش از هر کسی در حق خود ظلم روا داشته‌اند؛ همین حالت در مورد نیکویی یا بدی موضوعیت دارد و به‌تصریح آیه ۷ سوره مبارکه اسراء، «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا» یعنی اگر نیکی و احسان کردید به خود کرده‌اید و اگر بدی و ستم کردید باز به خود کرده‌اید. 

بسیج با تأکید بر اینکه قرآن نازل شد تا انسان صاعد شود، بیان کرد: اگر صعود اتفاق نیفتد عین ظلم است چرا که نزول بدون هدف و حکمت نیست بلکه برای صعود بوده و اگر صعود بنده به سوی خدا محقق نشود ظلم اتفاق افتاده است. لذا به تعبیر آیه ۱۷۷ سوره مبارکه اعراف، «سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ»، خداوند می‌فرماید مثل حال گروهی که آیات ما را تکذیب کردند و به خویش ستم می‌کردند بسیار بد مثلی است.

کافران به حق

وی با یادآوری اینکه کفر به‌معنای پوشاندن است و بر خلاف ظلم می‌تواند هم دارای معنی خوب و هم بد باشد، بیان کرد: اگر به بیان قرآن کفر به طاغوت اتفاق بیفتد ایمان به خدا عمیق می‌شود و اگر کفر بیشتر شود ایمان نیز افزایش می‌یابد و هرچقدر کفر شدیدتر، عمیق‌تر و وسیع‌تر شود، ایمان مثبت انسان نیز شدیدتر می‌شود که چنین انسانی به‌تعبیر آیه ۲۵۶ سوره مبارکه بقره، بی‌گمان به رشته محکم و استواری چنگ زده که هرگز نخواهد گسست. کفر منفی نیز ناظر به کافر شدن نسبت به خداوند و ملائکه و پیامبران و قیامت است که انسان را بر اساس آیه شریفه ۱۳۶ سوره نساء، دچار گمراهی و تباهی و دوری از سعادت می‌کند.

مدرس دانشگاه فرهنگیان استان بیان کرد: بر طبق آیه ۲۹ سوره مبارکه انفال «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ»، خداوند نیز گاه کافر است، انسان اگر از جسم و روح و عقل خویش محافظت کند مسیر تعالی را به روی خود باز می‌کند و به مقصد می‌رسد، و در چنین حالتی خداوند گناهان انسان گناهان را می‌پوشاند.

بسیج با ذکر اینکه کفر به‌معنی به‌کار بردن نعمت در غیر از جای خود است، ادامه داد: انسان اگر نتواند نعمات الهی اعم از چشم و گوش و پا و نیز قرآن، امامت، ولایت، سلامتی و عمر و غیره را در جای خود مورد استفاده قرار دهد دچار کفران الهی شده و مشمول مجازات است، همچنین اگر موفق شود از نعمات الهی به‌درستی بهره‌مند شود، شکر الهی را به جا آورده است. لذا کسی که سراغ قرآن نمی‌رود حتی اگر مسلمان است، باید او را کافر خواند چرا که به تعبیر قرآن در سوره ۱۵۰ سوره مبارکه نساء، آنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و خواهند که میان خدا و پیغمبرانش جدایی اندازند می‌گویند: ما به برخی (از انبیا) ایمان آورده و به پاره‌ای ایمان نیاوریم و خواهند که میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند.

این پژوهشگر قرآن با یادآوری اینکه ایمان و کفر حد و مرزی معین ندارند بلکه کاملاً در هم هستند، افزود: ایمان و کفر مثال نور و ظلمت است که در نسبت با یکدیگر کم و زیاد و محو و ظاهر می‌شوند و این در هم بودن ایمان و کفر بسیار مشهود است، برای نمونه گاه فردی نماز را انجام می‌دهد اما احکام مرجع تقلید را در مورد نماز نادیده می‌گیرند در این حالت بخشی از عمل مشمول ایمان و بخش دیگر مشمول کفر است.

انتهای پیام
captcha