جمالالدین خدابخشی، متولد ۱۳۶۹ در سورشجان از توابع شهرستان شهرکرد است که سابقه بیش از یک دهه اجرای برنامههای حوزه دفاع مقدس و روایتگری سیره شهدا از او چهرهای شاخص و شناخته شده در کشور ساخته است. خدابخشی که کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را بهترتیب در رشتههای مهندسی کامپیوتر و مدیریت IT اخذ کرده است، میگوید جرقه روایتگری سیره شهدا از یک سفر راهیان نور و برخورد حسنه خادمان شهدا ایجاد شد که او را به خادمی برای شهدا علاقهمند میکند. این راوی شناخته شده چهارمحالی همچنین فعالیت پررنگی در زمینه پاسداشت و ترویج سیره شهدای مدافع حرم استان و کشور دارد. بهبهانه قرار داشتن در هفته دفاع مقدس، گفتوگوی ایکنا را با این روایتگر جوان دفاع مقدس میخوانیم که عمق حقایق جنگ و رشادتهای رزمندگان اسلام را از طریق مطالعه و پژوهش و نیز نشستن پای صحبت پدران و مادران، همسران و همرزمان شهدای والامقام، با چشم دل دیده و درک کرده است.
ایکنا- از آغاز کارتان در روایتگری جنگ بگویید.
حدوداً هجده ساله بودم که عازم سفر معنوی راهیان نور شدم و آنچه مرا بیش از هر چیز جذب موضوع کرد، خُلق نیکو و برخورد خوب خادمان شهدا بود و همانجا این تصمیم را گرفتم که خادم شهدا باشم و این کار را در منطقه شلمچه آغاز کردم. در همان برهه سفری به قم داشتم و خدمت استادی در حوزه روایتگری رسیدم تا مرا در این مسیر راهنمایی کند و جملهای کلیدی از این استاد که گفت «روایتگری کار دل است» در ذهنم برای همیشه حک و ماندگار شد بنابراین بنده هم این کار دلی را پی گرفتم. از آن زمان تا کنون، همواره پای صحبتها و درد و دلهای نزدیکان شهدا مینشینم و این اسناد شفاهی جمعآوری شده را با مطالعات و آموختههای خودم از کتابها و متون دفاع مقدس تلفیق و برای مردم با زبانی روایی و ساده بازگو میکنم.
ایکنا- تولد شما همزمان با پایان جنگ بود، آیا ممکن است کسی که جنگ را به چشم ندیده و آلام و مصائب آنرا درک نکرده است بتواند راوی خوبی باشد؟
هیچیک از ما عاشورا را ندیدهایم و در کربلا نبودیم تا عمق مصیبت را به چشم ببینیم و درک کنیم اما به مدد سخنرانیها و مقتلخوانیها و مطالعه صحنههای واقعه کربلا خون در رگمان به جوش میآید و قلبمان آکنده از درد و رنج برای امام حسین(ع) و اصحاب و اهلبیت(ع) آن حضرت میشود، جنگ تحمیلی نیز در امتداد عاشورا و مصداقی از فراز معروف «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است. هشت سال دفاع مقدس را اگرچه ندیدیم اما وقتی از آنروزها میخوانیم و در فیلمها میبینیم و از دیگران میشنویم، آن صحنهها برایمان زنده میشوند و برایمان حرف دارند. شهدا افرادی از میان خود مردم و هممحلهای و همشهری ما بودند بنابراین رشادتها و ایثار و جانفشانی آنان برایمان باورپذیر است؛ آنان به لطف کارهای زیبایی که بر روی زمین انجام دادند خداوند خریدارشان شد و به سوی آسمان پرواز کردند بنابراین باور اتفاقاتی که در جبهه برایمان تعریف میکنند چندان دشوار نیست، نمونه همین از جان گذشتن در راه خدا را در رفقای خودمان میبینیم که مدافعان حرم هستند و تعدادی از آنان به خیل شهدا میپیوندند، زندگی و سیره رفتاری شهدای مدافع حرم پیش روی چشمان ما است و مسیری که انتخاب و طی کردند کاملاً برایمان ملموس است، آنان ادامهدهندگان راه شهدای دفاع مقدس و احیاگر قیام امام حسین(ع) هستند.
ایکنا- از اهمیت روایتگری بگویید و اینکه بازگویی و ضبط و ثبت وقایع دفاع مقدس از زبان شاهدان عینی چقدر اهمیت دارد؟
نمیتوان منکر شد که شاهدان و نقشآفرینان جنگ و همرزمان شهدا وارثان گنجینهای هستند که باید سینه به سینه منتقل شود و این شاهدان عینی باید این گنجینه را تحویل جوانان دهند تا نسلهای بعدی قهرمانان واقعی را بشناسند و بدانند که برای حفظ ارزشهای اسلامی چه خونهایی داده شده و چه زحمات و کارهای بزرگی رقم خورده است، چند صد هزار شهید انقلاب و دفاع مقدس تقدیم شد تا اسلام حفظ شود و یک وجب از خاک مملکت به دست دشمن نیفتد.
ایکنا- گاه در روایت و بازنمایی وقایع جنگ اغراق و بزرگنماییهایی را شاهد هستیم که ممکن است آسیبهایی را بر باور نسل جوان نسبت به جنگ تحمیل کند، برای بیان واقعیات و پرهیز از تحریف در رویدادهای دفاع مقدس چه باید کرد؟
دفاع مقدس دارای ساحتهای گوناگونی است که برای همه ابعاد زندگی ما حرف دارد، هنر راوی دفاع مقدس و سیره شهدا بیش و پیش از هر چیز این است که باید مخاطبشناسی کند تا با توجه به سلیقه و نیاز و تشنگی مخاطب محتوای مناسبی را ارائه داده و مخاطب را اقناع کند؛ نکته بعدی استفاده از منبع موثق برای بازنمایی حقایق دفاع مقدس است که بنده نیز در روایتگری سیره شهدا یا از نقل قول نزدیکان و خانواده شهیدان بهره میگیرم و یا از محتوای کتابهای معتبری استفاده میکنم که بزرگان آنها را تأیید کردهاند. بهعنوان نمونه کتاب «خاکهای نرم کوشک» که مورد تأیید رهبر معظم انقلاب است و یا کتاب «راز تپه جاویدی» درباره شهید مرتضی جاویدی که شهید صیاد شیرازی آنرا مؤثرترین کتاب دفاع مقدس دانسته است. دانشگاه دفاع مقدس به خودی خود بهقدری عظیم و باشکوه است که هیچ نیازی به بزرگنمایی در بازنمایی وقایع آن نیست، چرا باید سخنانی گفته شود که باور مخاطب را دچار آسیب کند. روایتگر دفاع مقدس باید بر آنچه میگوید ایمان و اعتقاد قلبی داشته باشد تا سخنش منشأ تأثیر بر مخاطب قرار گیرد.
ایکنا- حال و هوای گفتوگوهای خودتان با مادران شهدا را قدری توصیف کنید.
هر بار که پای صحبتهای یک مادر شهید مینشینم غمی بزرگ بر قلبم مینشیند اما این غم از سر افسردگی و ناامیدی نیست بلکه غمی سازنده و سرزنده است و هر بار این نکته برایم یادآوری میشود که شهدا انسانهایی با حیات و ممات الهی بودند؛ این غم شاید از روی حسرت باشد به حال شهدایی که خداگونه زیستند و به سوی خدا شتافتند و اینکه آیا ما هم میتوانیم سیره آنان را دنبال کنیم؟
یکی از صحنههای ناب مادران شهدا زمانی بود که مادر شهید علی عسگری در مراسم تشییع شهید گمنام در آموزشکده فنی دختران شهرکرد بر سر مزار شهید گمنام لالایی میخواند و این پیام را داشت که اگرچه شهیدمان گمنام است اما مادر شهید علی عسگری هست که برایش مادری کند و لالایی بخواند.
وقتی از مادر شهید مدافع حرم حمید قاسمپور اهل آباده پرسیدم آیا حاضرید فرزندان دیگرتان را برای دفاع از حرم بفرستید، پاسخ داد: اگر اجازه میدادند خودم هم لباس رزم میپوشیدم و جانم را فدای حضرت زینب(س) میکردم.
مادر شهید بهروز اسماعیلزاده را در گلزار شهدای شهرکرد ملاقات کردم که به زیبایی و شیوایی کلام از مهربانیهای پسرش میگفت و اینکه این شهید چقدر دلسوز و دستگیر نیازمندان بود که بهنظرم پاسخ این مهربانیها را با پر کشیدن به سوی خدا دریافت کرد و به مصداق «عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» (آلعمران/ ۱۶۹) نزد پروردگار روزی میگیرد.
با مادر شهید مدافع حرم منصور عباسی هفشجانی و شهید دفاع مقدس آیتالله عباسی هفشجانی که همکلام شدم میگفت شرمندهام از اینکه فرزندان بیشتری نداشتم تا در راه اسلام تقدیم کنم.
ایکنا- معاشرت با شهدا و ارتباط با خانوادههای شهدا چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
بنده هر چه دارم از دعای خیر مادران شهدا است، در هر شهری در سراسر ایران که حاضر شوم قطعاً به سراغ مادران شهدا هم میروم و پای صحبتهایشان مینشینم. همه بگو بخندها، صحبتها، قهر و آشتیهایم با رفقای شهیدم است. شهدا بهترین رفقای بنده هستند که چون خدایی هستند انسان را خدایی بار میآورند. باور دارم که شهدا به مصداق آیه ۱۶۹ سوره مبارکه آلعمران زنده و حاضر و شاهد هستند و حضور آنان را در زندگی حس میکنم که چقدر یاریام میکنند و اگر هم خطایی داشته باشم از رفاقت دست نکشیدهاند.
ایکنا- کلام پایانی ...
از راویان دفاع مقدس انتظار میرود که حتما مخاطب خود را بشناسند و با زبان حال مخاطب به بازنمایی وقایع بپردازند، با زبان ساده بهدور از اغراق و بزرگنمایی و یا مغلقگویی به روایت جنگ بپردازند. از مسئولان نیز همچنان که در برنامههای گوناگون بارها تکرار کردهام این مطالبه وجود دارد که بستری فراهم کنند تا وقایع و صحنههای دفاع مقدس با زبان هنر برای نسل جدید بازنمایی و بازگویی شوند تا شاهد تأثیرگذاری بیشتر باشیم.
فیلمی از روایتگری جمالالدین خدابخشی در مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) حُسن ختام این گفتوگو است.
انتهای پیام