حمله به بنیادهای فکری باطل؛ روش درست پاسخگویی به شبهات
کد خبر: 3969539
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۳
آیت‌الله هادوی تهرانی:

حمله به بنیادهای فکری باطل؛ روش درست پاسخگویی به شبهات

استاد حوزه علمیه گفت: کسانی که در پاسخ به شبهات تلاش می‌کنند، به جای این همه انرژی برای این کار بگذارند، باید مطلب حق را طوری مطرح کنند که اجازه ندهند باطل طرح شود، ولی متاسفانه ما در این زمینه به شدت ضعیف هستیم.

ارسال/به گزارش ایکنا، آیت‌الله هادوی تهرانی، 15 اردیبهشت‌ماه در ادامه تفسیر سوره رعد به آیه 16 «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ » اشاره کرد و گفت: در اینجا خطاب به پیامبر است که تو خود را درگیر حرف‌های باطل دشمنان نکن و اجازه نده باطل مطرح شود که بعد بخواهی به آن پاسخ دهی؛ این روشی است که در محاجه با اهل باطل، نباید ابتدا اجازه دهیم آنها اباطیل را مطرح کنند و ما مجبور به پاسخ دادن باشیم، بلکه حق را باید اول بگویی و آنها با آن  درگیر شوند و دست و پا بزنند.

 وی افزود: ای پیامبر اجازه نده آنها به تو حمله کنند و بلافاصله به اینها هجوم ببر و بگو «... أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ...»؛ اجازه حمله کفار به اعتقادات را نده، بلکه بر اعتقاد آنها هجوم ببر و بگو: بگو پروردگار آسمان‌ها و زمين كيست، بگو خدا بگو پس آيا جز او سرپرستانى گرفته‌ايد كه اختيار سود و زيان خود را ندارند، بگو آيا نابينا و بينا يكسانند يا تاريكي‌ها و روشنايى برابرند. خداوند در این ایات نحوه محاجه پیامبر با دشمنان دین را مطرح فرمود.

هادوی تهرانی اظهار کرد: محور فکری هجوم پیامبر هم زیرسؤال بردن بت‌پرستی است، یعنی اینها بت‌هایی را برای پرستش در نظر گرفته‌اند که هیچ نفع و ضرری برای خود ندارند، حال چگونه قرار است نفعی برای دیگران داشته باشند. روش قرآن در این آیات استفاده از برهان و عقل است لذا فرموده به آنها بگو آیا بینا و نابینا یکسان است؛ در ادامه هم تاکید دارد که اینها در حالی برای خدا شریک قرار داده‌اند که خالق همه چیز خداوند است و این امر بر مشرکان و کفار مشتبه شده است.

شیوه صحیح محاجه با کفار

وی افزود: مشرکین به توحید خالقی معتقد بودند در براساس آیه 17 در مقام خلقت و آفرینش هم شریک قائل شده‌اند؛ شاید «خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ» برای این باشد که خدا بفرماید کسی که از نیستی و عدم موجود خلق کرده، او بر همه چیز سلطه دارد و اگر مشرکان می‌گویند بت‌ها ربوبیت دارند، یعنی خالقیت دارند؛ در حقیقت خدا محاجه کرده که شما نمی‌توانید توحید خالقی را بپذیرید، ولی منکر توحید ربوبی باشید.

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: خداوند فرموده اعتقاد به دستگاه مستقل و واحد در خلقت مستلزم وجود دستگاه واحد ربوبی است پس هیچ موجودی مستقل از خدا در اداره عالم نیست یعنی موجودی رب‌النوع ابر و دیگری رب‌النوع باد و ... باشد و کسی که این را باور ندارد، مفهوم آفرینش را نفهمیده است.

آیت الله هادوی تهرانی اضافه کرد: نظریه انواع ارباب از سوی ارسطو مطرح شد و در میان فلاسفه حتی اسلامی تا دوره ما هم طرفدارانی دارد و روایاتی برای آن به عنوان مؤید می‌آورند؛ از جمله نقل است که خروسی در آسمان‌ها وجود دارد که می‌خواند و بعد خروس‌های زمینی هم می‌خوانند و آن خروس آسمان رب النوع این است؛ البته تفسیر فلاسفه ما از ارباب انواع تابع همان توحید خالقی و ربوبی است نه تفسیری مشرکانه. البته کسانی مانند علامه طباطبایی با این نظریه مخالف هستند.

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: اعتقاد فلاسفه در این موضوع همانند عقیده شیعه در باور به واسطه بودن اهل بیت(ع) است، «بکم فتح الله و بکم یختم»؛ اعتقاد ما به معنای این نیست که اهل بیت و پیامبر قدرت مسقی از خدا دارند؛ وقتی پیامبر تیری انداخت آن تیر کار خداست و اگر شیعه معتقد است که ذوات مقدس اهل بیت(ع) در عالم تصرفاتی دارند به اذن الله است.

رئیس مؤسسه رواق حکمت تصریح کرد: آفریده جدا از آفریدگار نیست که بعد از خلق شدن روی پای خود بایستد؛ این تفکر هنوز هم در غرب بیان می‌شود و به آن نظریه خدای ساعت‌ساز و بازنشسته گفته می‌شود؛ وقتی عقل اندک باشد برخی جواب‌ها هم بچه‌گانه است، لذا برخی گفتند خدا عالم را خلق کرده، ولی هر چند وقت مشکلاتی در مسیر عالم رخ می‌دهد و خدا دوباره آن را تعمیر می‌کند و نظریه خدای ساعت‌ساز ناشی شکل گرفت ولی همه این تصورات غلط و ناشی از تشابه خلقت برای مشرکین است.

استاد حوزه علمیه گفت: کسانی که در پاسخ به شبهات تلاش می‌کنند به جای این همه انرژی برای این کار بگذارند، باید مطلب حق را طوری مطرح کنند که اجازه ندهند باطل طرح شود، ولی متاسفانه ما در این زمینه به شدت ضعیف هستیم.

وی با اشاره به مفهوم واحد بودن خدا اظهار کرد: ما از واحد مفهوم عددی برداشت می‌کنیم مانند یک مداد و دفتر و ... ولی برای خدا واحدبودن وحدتی است که واحد کثرت نیست و در حقیقت وحدت حقه حقیقیه است، یعنی اساساً دومی ندارد؛ شهید مطهری در این زمینه مثال زده که فرض کنید در عالم ماده چیزی وجود دارد  و می‌تواند در کنار آن هم چیز قرار بگیرد ولی اگر این چیز بزرگ و بزرگتر شد تا به بی‌نهایت رسید، آیا جا برای چیز دیگری باقی خواهد ماند؟ خدا بی نهایت است و جایی نیست که خدا آن را اشغال نکرده باشد. البته تصور همین مفهوم بی‌نهایت را که حد ندارد، باز برای ما دشوار است.

انتهای پیام
captcha