به گزارش ایکنا، معصومه ظهیری، معاون فرهنگی حوزههای علمیه خواهران، شب گذشته، 14 اردیبهشتماه، در سلسله نشستهای تفسیر موضوعی و معارفی قرآن که به همت مؤسسه بینالمللی حکمت برگزار میشود، با موضوع «آثار فردی و اجتماعی عبادت در ماه رمضان» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
ماه رمضان بهار قرآن است و علاوه بر اینکه ماه رمضان، بهار عارفان است بهار قرآن نیز هست و بر سر سفره قرآن هستیم. حضرت امیر(ع) در روایتی دارند که فرصتها مانند ابر میگذرند و باید آنها را غنیمت شمرد. همان طور که فصلها میگذرند و تاریخ شناسنامهای ما تغییر میکند، زمان آنی برای ما نمیماند، اما انسان میتواند فرصت را مغتنم بداند. خداوند در آیه 56 سوره ذاریات فرمود: هستی گرد محور خوب بندگی کردن است. بندگی کردن ما از یوغ بردگی رهاشدن است و این تعالی باید از درون برای انسان حاصل شود. ماه رمضان فرصت این خوب بندگیکردن است و موجب میشود بندگی و صراط مستقیم را بشناسیم.
در آیه 183 سوره بقره نیز آمده است؛ برای اقوام قبل از شما نیز روزه بوده است، اما این مدل روزه برای این قرار داده شد تا انسان بتواند در سایه نخوردن و نیاشامیدن و کنترل نفس قوای خود را تسلیم امر رضای الهی کند. والا خدا با خوردن و آشامیدن ما کاری ندارد و در احکام فقهی داریم که اگر کسی حواسش نباشد و چیزی بخورد روزهاش باطل نیست، ولی اگر با علم باشد روزه باطل میشود و در طواف نیز به همین صورت است.
خداوند به اراده، تصمیم، انتخاب و عقل ما بها داده که مقام انسانیت انسان است؛ لذا خداوند یک فرصت ویژهای در ماه رمضان قرار داده است. بسیاری از عبادتهای ما براساس تمرین است که برای انسان رشد ایجاد میکند و در عالم بشریت نیز همین است و هیچ نقاشی با یکبار تمرین این کاره نمیشود، بقیه صنعتها، هنرها و ... نیز این طور است که دفعتاً مهارت در آنها حاصل نمیشود، اما گاهی خداوند در فرصتها، یک قدرتی به انسان افاضه میکند که این قوه میتواند به انسان سرعت بدهد. برات به سوی حرکت به سوی خدا در فرصتهایی دریافت میشود.
به همین دلیل است که در سوره حدید، آیه 16 آمده است که خیلیها با یک آن، منقلب میشوند و چشم دل آنها باز میشود و در سایهسار یقین، آن کار اصلی را میکنند؛ یقین سه مرحله دارد، اول علم یافتن است، دوم دیدن است، اما حقالیقین مرحله سوختن است که انسان با تمام وجود خود به ثبات و باور درونی میرسد.
تفسیر مفسرین از این سه مرحله یقین عبارت از دیدن دود، حس آتش از نزدیک و اثر گرما بر دست انسان و سوزش است. این حس سوزندگی، حقالیقین است. انسانها در رنج خلق شدهاند که به انسان تعالی میدهد و باوری میدهد که برای رفع آنها تلاش کند و آستانه تحمل انسان نیز بالا میرود تا تسلیم نفس نشود. اینکه بگوییم یک سفرهای هست که انسان هیچ مواجههای با بلا ندارد این طور نیست و دنیا حتی برای معصومین(ع) نیز خود را عرضه کرده است. در تمثیلی آمده است که دنیا به صورت زنی زیبا به علی(ع) عرضه شد و علی(ع) او را پس زد. این مدل کندهشدن نیاز به تمرین دارد.
ما چند مدل تغییر داریم؛ یک مدل گام برداشتن به جلوست که همین اعمال انسان است و با تکرار همراه است و یک نسخه واحدی هم نیست. گاهی اوقات برخی میگویند که وقتی امیال بر من غلبه میکند، صدقه زیاد میدهم یا گاهی انسان هجرت میکند یا کسی میگوید براساس عبادت تمرین میکنم. ماه مبارک رمضان و چلهنشیی در آن، تغییر عادتهای قدیم و ایجاد عادتهای جدید است. بنابراین ممکن است توفیقاتی نصیب انسان شود، اما نسوزاندن آن عمل بسیار مهم است. در اینجا دعا بسیار مهم است و میشود بیواسطه با خدا سخن گفت، هرچند که خداوند واسطههای فیضی نیز قرار داده است.
در سایهسار تقوا قدرت نگهداری در انسان بالا میرود و یاد میگیرد در مواجههها بتواند خودش را کنترل کند. گاهی اوقات نصیحت و موعظه و علم و به دنبال استاد رفتن، دست انسان را میگیرد اما اگر کسی قرار است با راهنمایی قله را فتح کند، او چند عامل بیرونی دارد؛ یکی از آنها طناب نگهدارنده است که اگر سُر خورد، سقوط نکند. معلم و راهنما و کسی که دارد راهبری میکند مسیر را یاد میدهد یا متذکر میشود که چطور باید از گردنهها عبور کند. اما اولین و آخرین کسی که قدم برمیدارد و سختی راه برای او آسان میشود یا یاد میگیرد چطور باید سختی را تحمل کند خود آن فرد است و هر وقت این فرد بخواهد به نگهدارندههای خودش توجه نکند یا امر معلم را گوش نکند، سقوط برای او حتمی است و از اینرو خدا، امام را برای ما نور قرار داد.
خدا چون ما را دوست داشت، اهل بیت(ع) را برای ما قرار داد و در سوره احزاب فرمود: خدا اهل بیت(ع) را به عنوان قابل اعتماد قرار داد که از رجس به دور هستند و میتوانیم به آنها اعتماد کنیم، اما الگو به جای من حرکت نمیکند و باید خودم را با او جفت کنم. یک شاگرد در کنار یک استاد بسیار میآموزد اما باید راه را نیز خودش طی کند.
نقل است که پدری دست پسر را در دست گرفته بود و راه میرفت. پسر یک نگاه تکریمی به پدر داشت و گفت دوست دارم مانند تو شوم، پدر دست پسر را رها کرد و گفت که تو فرد بزرگتری را در نظر بگیر. من میخواستم به مقام یک عالم بزرگ برسم ولی این شدم و تو باید فرد بزرگتری را در نظر بگیری که حداقل به مرتبه پایینتر برسی. گاهی اوقات انسان در سایهسار دریافت فیوضات میتواند بالاتر شود و شاگردانی بودهاند که از استاد جلو افتادهاند. بنابراین در روزه سعه وجودی و ظرفیتها ایجاد میشود. حضرت امیر(ع) فرمود دلهای شما مانند ظرفهاست و بهترین آنها جادارترین آنهاست و رمضان فرصتی برای جلا دادن و بزرگ کردن سعه وجودی است و باید دل خود را محل نزول معارف قرار دهیم.
در عبادات و اعمال خوب و اجرای فرامین الهی چند خاصیت وجود دارد؛ یکی اینکه اعمال فقط جنبه فردی ندارد، بلکه بعد اجتماعی نیز وجود دارد و نماز برای فرد و جامعه خیر دارد و روزه نیز به همین صورت است. یکی از آثار اجتماعی روزه معطر شدن فضا به حال خوب عبادت است که جرم را کم میکند. اثر دوم احکام این است که بدانیم در دنیا و آخرت اجر وجود دارد و این دنیا موقت و آن دنیا ماندگار است.
سومین اثر احکام الهی جلب منفعت و دفع ضرر است. روزه بسیاری از ضررهای پرخوری را از بین میبرد و از انسان غفلتزدایی میکند. یکی از منفعتهای روزه در ماه رمضان نوعدوستی و یاریگری است. امام علی(ع)، وقتی فرزندانشان مریض شدند، روزه گرفتند که هم عبادت است و هم توسل که برای هموار شدن مسیر به دعا و عبادت روی آورند. بنابراین سه روز روزه گرفتند تا بچهها خوب شوند، سپس دارد که اینها آنچه برای خود بود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند.
جلوهگری انسان در حرکت اجتماعی است. گاهی پیامبر(ص) در مسجد میآمدند و پس از نماز جماعت سوال میکردند ببینند کسی مشکلی دارد یا خیر. بنابراین، پُر کردن شکافهای اجتماعی انفاق است. این شکاف نیز ممکن است فرهنگی باشد و یکی از آثار ماه مبارک رمضان، پُر کردن این شکافهای فرهنگی است که ما مینشینیم و کنار یکدیگر قرآن را میخوانیم و زمینه را برای رساندن پیام قرآن مهیا میکنیم.
انتهای پیام