احمدرضا عرب، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با ایکنا از چهارمحال و بختیاری اظهار کرد: َتربیت فرزند و فرزندپروری میتواند رضایتبخشترین یا ناکامکنندهترین تجربه در زندگی ما باشد، والدین در درجه نخست مسئول رشد اعتماد به نفس، احساس مسئولیت و سلامت عاطفی و جسمانی فرزندان و همچنین مسئول نیازهای اقتصادی و اجتماعی آنها هستند.
وی افزود: متأسفانه با وجود مسئولیتهای بسیار در مورد فرزندپروری، خانوادهها آموزشهای اندک دیدهاند یا اصلاً آموزشی ندیدهاند. لازم است فرزندان خود را برای پدر و مادر شدن آماده کنیم و پیش از فرزندآوری، آموزشهای ویژه برای آنها تدارک ببینیم، والدین در بهدست آوردن مهارتهای فرزندپروری و آشنایی با شیوههای صحیح تربیت فرزندان تلاش کنند و از منابع مختلف آموزش بگیرند.
این روانشناس و مشاور خانواده بیان کرد: نخستین وظیفه والدین در تربیت فرزند و فرزندپروری شناخت پیدا کردن از عوامل رشد انسان است، به ویژه مراحل کودکی و نوجوانی که به عنوان مراحل سرنوشتساز در شخصیت فرزندان هستند.
وی گفت: تربیت فرزند و فرزندپروری به عنوان کار مردمی شناخته میشود، یعنی فرزندپروری تعامل مشترک در تمامی ابعاد رشد فرزند است و بر پایه این اصل قرار دارد که تعهد و از خودگذشتگی والدین برای پرورش فرزند ضروری است، قطعاً همکاری و نقش پدر در تربیت فرزند بسیار سرنوشتساز است که متأسفانه پدران خود را کنار میکشند و نقش کمتری را ایفا میکنند.
عرب اضافه کرد: معمولاً وقتی والدین درگیر تربیت فرزند میشوند از توجه کردن به یکدیگر غفلت میکنند و علاوه بر مشارکت در تربیت فرزند، باید به یکدیگر توجه لازم را داشته و برای یکدیگر وقت بگذارند که نتیجه آن بر تربیت فرزند تأثیرگذار است.
وی افزود: متأسفانه بسیاری از والدین در مورد شیوه انضباطی و تربیتی فرزندان با یکدیگر توافق ندارند و فرزندان نیز به سرعت این تفاوت را متوجه میشوند که ممکن است والدین را بازی دهند و به نفع خود سوءاستفاده کنند، بنابراین لازم است والدین در روشهای انضباطی توافق و هماهنگی بیشتری داشته باشند.
این روانشناس و مشاور خانواده بیان کرد: در فرزندپروری و تربیت فرزند بایستی به عوامل مؤثر بر تربیت توجه کرد، یعنی بدانیم که علاوه بر عوامل ارثی، عوامل محیطی و اجتماعی در تربیت و رشد شخصیت فرزند نقش دارد و والدین باید به این زمینهها توجه داشته باشند، همچنین تفاوت میان فرزندان را مد نظر قرار دهند.
وی با اشاره به اینکه شیوهها و سبکهای متنوع و متعددی از تربیت و فرزندپروری ارائه شده است، تصریح کرد: برای نمونه در سبک خودکامه و استبدادی والدین قوانین و انتظارات خشکی را وضع میکنند و آنها را به شدت اعمال میکنند، یعنی این والدین از فرزندان خود انتظار و توقع اطاعت دارند که نتیجه این سبک تربیت فرزندان غیر دوستانه، متعارض، تحریکپذیر و بیثبات است.
عرب تصریح کرد: در سبک تساهلی والدین اجازه میدهند امیال فرزندان مقدم بر ایدهآلهای آنها قرار بگیرد و والدین نسبت به فرزندان بسیار آسانگیر هستند، فرزندان این سبک تربیت، اغلب رفتارهای تکانهای و پرخاشگری نشان میدهند و اغلب سرکش، سلطهجو با پیشرفت اندک هستند.
وی یادآور شد: در سبک طردکننده والدین توجه بسیاری به نیازهای فرزند ندارند و از آنها مراقبت نمیکنند، اما والدین انتظار اطاعت از آنها را دارند که فرزندان این خانوادهها اغلب رشد نایافته و ناپخته درگیر مشکلات روانشناختی هستند.
این روانشناس و مشاور خانواده تأکید کرد: در سبک غیر درگیر اغلب والدین فرزندان را نادیده میگیرند، به تمایلات فرزندان تا جایی که تمایلات والدین تداخل نکند میدان میدهند که این شیوه برای فرزندان مشکلآفرین است، زیرا آنها بدون هیچ حمایت عاطفی و بدون قوانین و انتظارات پایدار و باثبات به حال خود رها میشوند، نتیجه این سبک، فرزندان منزوی با پیشرفت کم هستند.
وی گفت: در سبک دموکراتیک و آزادمنش که بهترین سبک شناخته میشود، در این روش والدین قوانین و انتظارات روشنی را برای فرزندان وضع و با فرزند خود راجع به آن صحبت میکنند، گرچه آنها دیدگاه فرزند را در نظر میگیرند و از منطق قدرت برای اعمال چارچوبهای منطقی استفاده میکنند.
عرب ادامه داد: فرزندان این سبک تربیت از سلامت عاطفی، شادابی و موفقیت بیشتری در زندگی و مدرسه برخور دارند، همچنین از عزت نفس و اعتماد به نفس بالاتر برخور دارند و روابط صمیمانهای با والدین دارند و احساس آرامش بیشتری میکنند و کمتر در معرض آسیبهای اجتماعی و روانی قرار دارند.
این روانشناس و مشاور خانواده در پایان گفت: خانوادهای آرامشبخش، امنیتبخش، محافظت کننده، حمایتگر، محبتآفرین، تشویقکننده و قانونمند برای یکدیگر باشیم تا علاوه بر تربیت صحیح فرزندان، احساس رضایت از خانواده حاصل شود.
انتهای پیام