محمد میرزاپور، معلم پیشکسوت قرآن در چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا با اشاره به اینکه امروزه فضای مجازی شکل جدیدی از روابط اجتماعی را رقم زده است، اظهار کرد: با وجود عمر کوتاه این پدیده شاهدیم که در میان جوامع جا باز کرده و آنچنان در تمامی حوزههای زندگی رسوخ کرده که هیچ فردی نمیتواند در سبک زندگی روزمره مانند امور بانکی، اطلاع از اخبار، یافتن پاسخ پرسشها و غیره، خود را از فضای مجازی بینیاز بداند و دور نگه دارد. اکثر خانوادههای امروزی هیچ تصوری از دنیای بدون فضای مجازی ندارند و ارتباطی که از سنین پایین با این فضا ایجاد میشود دارای دو وجه سودمند و آسیبزاست؛ بنابراین نمیتوان خانوادهها و اجتماع را از دنیای مجازی منع و آنان را در این فضای بیکران رها کرد.
میرزاپور با ذکر اینکه در بسیاری از خانوادهها بزرگترهایی هستند که دوره دوگانگی را تجربه کردهاند، افزود: این افراد هم دوره بدون فضای مجازی را سپری کردهاند و هم امروزه در دورانی به سر میبرند که فضای مجازی همه ابعاد زندگی را تحت پوشش قرار داده و پدیدهای عالمگیر شده که همگان با آن خو گرفتهاند.
این مدرس قرآن با یادآوری اینکه فضای مجازی ساخته دست بشر است، بیان کرد: باید دانست که سازندگان این فضا ناگزیر نگاهی تربیتی و درمانجویانه به اختراع خود برای زندگی بشر نداشتهاند بلکه درآمدزایی و پولآوری هدف اصلی آنان بوده است. والدین باید در ارتباط با حضور فرزندان در فضای مجازی دو کلیدواژه «تربیت» و «رشد» را مد نظر قرار دهند؛ بنابراین در پاسخ به والدینی که میپرسند آیا فرزندان از فضای مجازی استفاده کنند یا خیر؟ باید گفت که اگر فضای مجازی باعث تربیت و رشد بهتر آنان میشود، استفاده از آن ضروری است.
وی مواجهه خانوادهها با فضای مجازی را به چند دسته تقسیم کرد و ادامه داد: برخی خانوادهها نگاهی کاملاً مثبت و خوشبینانه به فضای مجازی دارند و به فرزندان از سنین کودکی اجازه میدهند که در فضای مجازی حضور یابند و ابزار هوشمند شخصی در اختیارشان قرار میدهند، لذا فرزندان استقلال رسانهای دارند و آزادانه به فعالیت در آن میپردازند که خطرناک است و خانواده را در زمینه فرزندپروری صحیح دچار مشکل میکند، درست مثل این است که اتومبیلی را در اختیار یک نوجوان که دانش و صلاحیت رانندگی ندارد قرار دهیم تا در یک بزرگراه پرترافیک رانندگی کند.
میرزاپور ادامه داد: دسته دوم خانوادههایی هستند که نمیدانند فضای مجازی چیست و فرصتها و تهدیدات آنرا نمیشناسند؛ در اینجا بر نهادهای فرهنگی فرض است که طرز استفاده صحیح و ابعاد مثبت و منفی را به مردم آموزش دهند. دسته سوم خانوادهها نگاهی منفی و تهدیدمحور نسبت به رسانه و فضای مجازی دارند و چنین والدینی فرزندان خود را کاملاً از فضای مجازی منع میکنند اگرچه این والدین پس از مدتی، توجیه قانعکنندهای برای فرزندشان در خصوص منع از فضای مجازی ندارند. دسته دیگری از خانوادهها در پی توانمندسازی فرزندان برای استفاده از فضای مجازی هستند و معتقدند که از طریق آموزش میتوان فرزندان را از خطرات این فضا مصون نگه داشت. لذا در هفت سال اول زندگی فضایی را در سبک زندگی ایجاد میکنند که محصول آن، زیست سالم رسانهای فرزندان است؛ پایهریزی این مهم از طریق آموزشهای تدریجی کودک و نوجوان انجام میشود.
میرزاپور با پرداختن به تفاوتهای فضای مجازی و زندگی در دنیای حقیقی، تصریح کرد: در زندگی حقیقی، مکان و زمان تعریف شده است حال آنکه فضای مجازی مکان و زمان وابسته نیست و با کمترین هزینه در کسری از ثانیه میتوان نقل مکان کرد و مکانمند نبودن فضای مجازی میتواند یک فرصت باشد اما در عین حال، بیمکانی این فضا امکان کنترل را از انسان سلب میکند و حریم شخصی فرد در فضای مجازی ممکن است دچار چالش شود که میطلبد هم مسئولان و هم خانوادهها بر این تهدید واقف باشند و راهکارهایی برای کاهش آسیب ارائه دهند.
وی ادامه داد: فضای مجازی بیزمان است که این مسئله سبب اعتیاد و وابستگی کاربران میشود و سبک زندگی، ساعات خواب، غذا، ورزش، کار و ... بههم میریزد چرا که تعریفی از محدودهها و محدودیتهای زمانی در فضای مجازی وجود ندارد. در ادبیات اسلامی زمانبندی مشخصی در مورد امور گوناگون زندگی فردی و اجتماعی ارائه شده و میزان ساعات خواب، عبادت، کار و ... در سبک زندگی اسلامی بیان شده است حال آنکه در فضای مجازی این زمانبندی وجود ندارد.
میرزاپور با اشاره به ورود اجباری کودکان و نوجوانان به فضای مجازی و استفاده از آموزش مجازی به دنبال شیوع کرونا و آسیب بسیاری از آنان در استفاده بیرویه از این فضا، تأکید کرد: میطلبد که کارشناسان رسانه و جامعهشناسی و روانشناسی، متولیان دینی و مسئولان فرهنگی درباره راهکارهای کاهش وابستگی کودکان و نوجوانان به فضای مجازی بهویژه در دوران پسا کرونا چارهای بیندیشند.
وی خودکنترلی، فرهنگسازی و مدیریت فضای مجازی را از راهکارهای مهم مدیریت هوشمندانه این فضا عنوان کرد و افزود: کنترل زمانِ بهرهگیری از فضای مجازی یکی از معضلات جدی کاربران این فضا در مدارس و دانشگاههاست و مهارتهای لازم خودکنترلی در بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان وجود ندارد. میطلبد که مسئولان و تصمیمسازان راهکارهایی برای این معضل بیندیشند و از تجارب کشورهایی که در این زمینه موفق بودهاند استفاده کنند و کنترل زمان را به فرزندان این مرز و بوم آموزش دهند. در مباحث دینی و اخلاقی، خودکنترلی ذیل مبحث تقوا و پرهیزگاری مطرح است و عملیاتی درونی بهشمار میرود که بخش زیادی از آن به عقاید و گرایش دینی فرد وابسته است. بر این اساس، عموماً خانوادهای که اهل نماز و دعا و مناجات و نیز ارتباط قلبی با پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) باشد، با جنبه مخرب، آلوده و غیردینی فضای مجازی بیگانه است. برای افزایش بهرهگیری از کارکردهای مفید و فرصتهای فضای مجازی و پرهیز از آثار مخرب و تهدیدآمیز آن باید سیاستگذاریهایی در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی صورت گیرد که یکی از اقدامات برای نیل به اهداف مورد نظر، ارتقای سطح سواد رسانهای مردم است که ذیل مبحث فرهنگسازی مطرح میشود.
میرزاپور با طرح این پرسش که ارتقای سواد رسانهای مردم شامل چه مواردی است؟ گفت: همانطور که برای مداوای درد ابتدا باید آن را شناخت و مطابق با درد و شدت و ضعف آن، برای آن درمانجویی کرد؛ برای کمک به افراد در مواجهه با فضای مجازی نیز باید فرصتها و تهدیدات آنرا برای كاربر تبیین کرد. جهانی و فرامرزی بودن، دستیابی آسان به اطلاعات، جذابیت و تنوع، آزادی ارتباطات، کاهش هزینههای اقتصادی و اجتماعی، گسترش عدالت رسانهای، گسترش تعاملات و تبادل نظرات در کسری از ثانیه از جمله فرصتهای فضای مجازی هستند. در کنار قلههای رفیع فضای مجازی درههای عمیقی نیز وجود دارد که تفردگرایی و بیتوجهی به زیست اجتماعی، کمرنگ شدن ارزشهای مترقی و اصالتمند، تضعیف فرهنگهای کمحضور، تضعیف اعتقادات و گسترش شبهات فکری، گسترش اباحهگری عملی، رواج سطحینگری فکری، به خطر افتادن حقوق مادی و معنوی مؤلفان، گسترش محصولات فرهنگی فرهنگهای منحط، افسردگی، انزوا، اعتیاد به اینترنت، انحرافات اخلاقی، شکاف نسلها و ...از جمله تهدیدات این فضا در حوزههای فرهنگی و اجتماعی هستند.
میرزاپور با تأکید بر اینکه فرهنگ قرآنی در زمره فرهنگهای کمحضور در فضای مجازی قرار دارد، گفت: امروزه کانالها، صفحات و پایگاههای اطلاعرسانی قرآنیان از سه دسته خارج نیست یعنی یا برای اطلاعرسانی فعالیت میکنند و یا رویکردهای آموزشی و تبلیغی ـ ترویجی دارند و این امر سبب میشود که مخاطبان این رسانهها محدود باشد. سازندگان، کانالها، پایگاههای اطلاعرسانی و توليدكنندگان محتوا باید با سواد رسانهای بالا، مهارتهای آموزش و تبلیغ بهروز را داشته باشند تا بتوانند طیف گستردهای از مخاطبان را جذب کنند.
انتهای پیام