نحوه عملکرد رسانه به ویژه در شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی، یکی از موضوعات مهمی است که در نهایت بر روی جذب مخاطب بیشتر و حفظ آن اثرگذار خواهد بود. برخی از اساتید و پیشکسوتان قرآنی کشور بر این باورند که عملکرد شبکههای تخصصی قرآنی رسانه ملی در حوزه جذب مخاطب ضعیف بوده است، اما مدیران این شبکهها با ارائه برخی آمارها از میزان توجه خوب مخاطبان میگویند.
شفیع آقامحمدیان، از کارگردانان باسابقه رسانه ملی و سینمای کشور و یکی از عناصر فعال در حوزه تولید برنامههای معارفی است. در ادامه مشروح گفتوگو با این کارگردان را با موضوع مدیریت شبکههای تخصصی قرآنی میخوانید؛
ایکنا ـ طی دهههای اخیر انبوهی از شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی به دنبال جذب و اثرگذاری طولانیمدت بر روی مخاطب هستند و رقیبی جدی برای رسانه ملی محسوب میشوند. آیا صداوسیما به ویژه شبکههای تخصصی، که به دنبال ترویج ارزشها و تعمیق باورهای دینی هستند، در جذب مخاطب موفق بودهاند؟
اگر بنا باشد که مفاهیم ارزشی و دینی را به جامعه منتقل کنیم، باید حتماً از ابزار رسانه، که امروز طیف وسیعی همچون رسانه ملی، شبکههای مجازی و ماهوارهای و ... را شامل میشود، استفاده کنیم. با توجه به شرایط موجود، فقط رسانه ملی نمیتواند پاسخگوی نیاز جامعه در برابر این هجمه فرهنگی باشد، بلکه باید تمام رسانههای جمعی و گروهی دست به دست هم دهند تا این اتفاق رخ دهد؛ چراکه وسعت هجمه رسانهای امروز چنان زیاد است که نیاز به همت ملی برای مقابله با آن وجود دارد که این همت ملی باید خود را در رسانههای گروهی فعال از جمله رسانه ملی، شبکههای مجازی و ... نشان دهد.
باید اذعان کنیم که رسانه ملی در چند سال اخیر موفق به مقابله همهجانبه با این هجمه رسانهای نشده است. البته در برخی موارد از جمله در رابطه با نگاه سیاسی به ندرت این اتفاق رخ داده ولی در عرصه انتقال مفاهیم دینی به خوبی عمل نشده است که این امر نیز به شالوده و قوانین حاکم بر رسانه ملی بازمیگردد. بسیاری از قوانین موجود در رسانه ملی مربوط به چهل سال پیش یا حتی پیش از آن است که باید بازنگری شود تا بتوانیم برای مقابله با هجمه رسانههای غرب تصمیمی جدی بگیریم.
باید ابتدا شکست خود در رابطه با مسائل فرهنگی را بپذیریم تا بتوانیم به فکر درمان و مقابله با این مسئله بپردازیم و تا زمانی که این شکست را نپذیریم، راه به جایی نخواهیم برد. برای مثال در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... معدود افراد صاحبنظری وجود دارند که تفکر ایشان برگرفته از آموزههای اخلاقی و اسلامی است و اغلب متفکران تفکراتی برگرفته از آرا و نظرات غربیها دارند.
امروز در حوزه سینما بسیاری از افراد و چهرههای تأثیرگذار و به قولی سلبریتیهای جامعه دوتابعیتی هستند. البته صرف رفتوآمد به خارج و زندگی کردن در جوامع دیگر مقولهای منفی نیست، اما این افراد خواسته یا ناخواسته فرهنگ بیگانه در عرصه سینما و دیگر رسانهها را به کشور منتقل میکنند. چندین سال پیش بنده قصد تولید یک فیلم سینمایی داشتم و از یک بازیگر مطرح سینمای کشور برای بازی در این فیلم دعوت کردم. این فرد به من گفت که اگر قرار است من در برابر دوربین وضو بگیریم، بازی نخواهم کرد.
دلیل چنین اتفاقاتی این است که هیچگونه قانونی در این زمینه حاکم نیست. امروز وقتی مقام معظم رهبری از جنگ نرم صحبت میکنند، باید به این سخنان توجه کنیم. به نظرم کودتای فرهنگی در کشور رخ داده است که باید آن را بپذیریم. وقتی برخی فیلمهای داخلی خالی از مفاهیم دینی و فرهنگی باشد و حتی گاه در برخی از آنها به ارزشهای دینی توهین میشود، معنی آن چیست؟ متأسفانه این فیلمها به جشنوارههای خارجی نیز راه مییابند و حتی جایزه نیز دریافت میکنند.
رسانه ملی تلاش زیادی میکند که در برابر این هجمه فرهنگی بایستد، اما به دلیل قوانین حاکم، نمیتواند خیلی عرض اندام کند. برای مثال هنگامی که برای تولید برنامه و فیلم وارد شبکه قرآن و معارف سیما میشویم، با قوانین بسیار دست و پاگیر مواجه میشویم که فعالیتها را محدود میکند. یکی از وظایف بسیار مهم شبکههای قرآنی و معارفی کشور تولید آثار نمایشی است و حتی رسانه ملی نیز باید به این شبکهها در رابطه با تولید برنامههای نمایشی در قیاس با شبکههای دیگر بیشتر بها دهد.
امروز علاوه بر مشکلات موجود، با مشکلات مدیریتی نیز روبهرو هستیم که بخشی از آن به خود مدیران و بخشی دیگر نیز به قوانین سختگیرانه بازمیگردد. وقتی شبکههای قرآنی را در این موضوع خلاصه و تعریف میکنیم که تنها برنامههای آنتن پرکن تولید کنند، دیگر این شبکهها تأثیرگذار نخواهند بود. مردم در برابر هجمههای سنگین رسانهای دوست ندارند که فقط از یک شبکه سخنرانی مشاهده کنند. بنابراین برنامههای شبکههای قرآنی و معارفی باید با استفاده از ابزار هنر ارائه شود.
ایکنا ـ در رسانه ملی چند شبکه تخصصی ویژه قرآن و مباحث معارفی راهاندازی شده است. برخی با وجود گذشت چند دهه از فعالیت این شبکهها، هنوز از این سخن میگویند که نیازی به این تفکیک نبود و باید همه شبکهها به این مقولهها بپردازند. نظر شما در اینباره چیست؟
اگر کل ساختار رسانه ملی نیز به قرآن و معارف بپردازد، باز کم است. البته چگونگی پرداختن به این مقوله مهم است که در این رابطه باید حتماً از عنصر هنر و داستان برای انتقال مفاهیم بهره گرفت. متأسفانه شیوه انتقال مفاهیم در شبکههای قرآنی معارفی صحیح نیست، چراکه یا از شیوههای هنری برای تأثیرگذاری استفاده نمیکنیم یا اگر استفاده میکنیم، فعالیت ما بسیار محدود و کم است.
اگر به دقت به فعالیت غربیها در مورد انتقال مفاهیمی که در نظر دارند، توجه کنیم، مشاهده میکنیم که آنها تمام تلاش خود را به کار میبرند تا اعتقادات و مبانی دینی را با استفاده از همین ابزار هنر و تولید فیلمهای نمایشی زیر سؤال ببرند. غول رسانهای غرب در سال در حدود 70 تا 80 فیلم در این رابطه تولید میکند تا بتواند به خواستههای خود دست یابد و تأثیر فرهنگی خود را القا کند، اما آیا ما توانستهایم در این زمینه با ایشان مقابله کنیم و حداقل به اندازه آنها در تولید آثار تأثیرگذار فرهنگی اقدام کنیم؟
بنابراین با کوتاهی جدی در این زمینه مواجه هستیم که بخشی از آن به مدیریت و بخشی دیگر به برنامهریزیهای نادرست بازمیگردد. عدم اجرای قوانین، مشکل دیگری است. برای مثال قوانینی برای رعایت حد و حدود مسائل شرعی در تولید برنامههای مختلف وجود دارد، اما این قوانین اجرا نمیشود که این مورد نیز به عرصه مدیریت مربوط میشود. مدیران یا در جایی که باید باشند، نیستند و یا قوانین را نمیشناسند تا آنها را اجرا کنند. تولید برنامههای معارفی و قرآنی لازم و ضروری است، اما مسئله مهمتر چگونگی تولید این آثار است که اگر نحوه تولید این آثار نادرست باشد، نه تنها تأثیرگذار نبوده، بلکه گاهی نتیجه مخربی نیز داشته و مخاطبان را از خود دور خواهد کرد. یکی از وظایف مهم شبکههای قرآنی و معارفی کشور تولید سریالها و حتی تلهفیلمهای و تلهتئاترهای تأثیرگذار است.
یکی دیگر از مشکلات این است که متأسفانه برخی رفتارها در سطح جریانات فرهنگی، سلیقهای است. بارها با این موضوع مواجه شدیم که یک مدیر فعالیتهای خوبی انجام میدهد، اما مدیر بعدی شاید دغدغه او را نداشته باشد و آثاری را که پیش از او انجام شده دنبال نمیکند.
ایکنا ـ آیا رسانه ملی در تولید برنامههای قرآنی و معارفی درصدد این است که تنها قشر مذهبی را قانع کند یا قصد دارد که مخاطب عام را نیز جذب کند؟
رسانه ملی باید برای جذب مخاطب عام تلاش کند، چراکه تولید برنامههای تخصصی تنها عده قلیلی را مخاطب قرار میدهد. رسانه ملی و تمامی رسانههای کشور باید به سمت تولید برنامههای عامهپسند حرکت کنند. هدف اصلی جذب مخاطب عام است تا بتوانیم مفاهیم قرآنی و معارفی را به بطن جامعه منتقل کنیم.
نگاه رسانه ملی باید شعاع دید خود را گسترده کند تا همگان به سمت برنامههای مختلف بهویژه برنامههای معارفی جذب شوند. بسیاری از برنامهها در شبکههای تخصصی قرآنی محدود به پخش تلاوتها، سخنرانی و این قبیل از برنامهها شده که صرف پرداختن به این تولیدات، نه تنها مخاطب را جذب نمیکند، بلکه تأثیر معکوس نیز داشته است.
شبکههای تخصصی رسانه ملی باید با بکارگیری متخصصان امر به ویژه متخصصان حوزه هنری برای تأثیرگذاری بیشتر اقدام فوری کنند. رسانههای غربی تفکرات مدنظر خود را در قالب هنر و با تولید فیلمهای مهیج، ذره ذره به مخاطب القا میکنند که این اندیشه در درازمدت در ذهن ایشان نهادینه میشود. حال این سؤال مطرح میشود که آیا ما برای انتقال مفاهیم الهی، دینی و قرآنی خود که در مسیر حق، جاری هستند، از چنین ابزاری به خوبی استفاده کردهایم یا خیر؟
ایکنا ـ برخی کارشناسان به تقبیح برنامههای گفتوگومحور میپردازند، در حالی که رسانههای خارجی برنامههای گفتوگومحور تولید میکنند که مخاطبان فراوانی دارد. اشکال کار را در کجا باید جستوجو کرد؟
اگر برنامه گفتوگومحور جذابیت خاص خود را داشته باشد، قطعاً تأثیرگذار خواهد بود. برنامههای فراوانی در این گونه تولید شدهاند که شاید سالیان سال تداوم داشته و مخاطبان فراوانی را جذب کردهاند. جذابیت این برنامهها به دلیل استفاده از مقولههای هنری و ابداعات مختلف است.
بسیاری از برنامههای گفتوگومحوری که در شبکههای مختلف داخلی تولید میشوند، بیرمق و دور از جذابیت بصری است که هیچگونه تأثیری در مخاطبان ندارند. تولیدکنندگان اینگونه برنامهها باید بدانند که صرفاً تغییر دکور برنامه نمیتواند در جذب مخاطب تأثیرگذار باشد. مهم آن محتوایی است که داخل یک گفتوگو ارائه میشود. یکی از اصول هنری در این برنامهها این است که ذهن مخاطب پریشان نشود و مفاهیم مد نظر طوری ارائه شود که مخاطبان را شیفته خود کند.
در آثار تصویری به ویژه در تلویزیون مقوله عرضه و تقاضا بسیار مهم است. اگر عرضه خوبی انجام شود، متقاضی نیز فراوان خواهد بود که متأسفانه توجه چندانی به این بخش نمیشود. از طرف دیگر از متخصصان امر نیز در تولید برنامههای گفتوگومحور تأثیرگذار استفاده نمیشود که این مسئله نیز معضل بزرگی در مورد تأثیر نداشتن این برنامههاست.
ایکنا ـ از جذابیت در برنامههای معارفی و قرآنی گفتید. روشن و ملموستر مؤلفههای آن را بیان کنید.
شاید یکی از دلایلی که باعث شده تا شبکههای معارفی و قرآنی رادیو، از تلویزیون موفقتر باشند، این است که برنامهسازان در رادیو درگیر مسائل فنی تصویری نمیشوند. اما در تلویزیون پای تصویر و مسائل فنی مربوط به آن و نیز بهرهگیری مناسب از این امکان به میان میآید. با کمال تعجب برخی برنامهها در شبکههای مختلف تولید میشوند که حتی مخاطبان اذعان میکنند، این برنامهها بیشتر رادیویی هستند تا تلویزیونی، یعنی از امکانات تصویری بهره مناسب نبردهاند که این اتفاق به ویژه در شبکههای قرآنی و معارفی سیما بیشتر رخ میدهد.
کار تلویزیونی به صورتی است که اگر یک برنامه هر روز به یک شکل و بدون جذابیت اجرا شود، تأثیرگذاری خود را از دست میدهد. باید مد نظر داشته باشیم که همیشه نگاه نمایشگونه و هنری که درون کار وجود دارد، برنامه را از جهت جذابیت و مخاطب حفظ میکند. هر یک از هنرمندان ما نگاه متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند و چون این نگاه یکسان نیست، باعث ایجاد جذابیت میشود. وظیفه شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی این است که از 24 ساعت برنامه در طول روز تنها دو ساعت را به برنامههای گفتوگومحور، سخنرانی و ... اختصاص دهند و 22 ساعت دیگر را به تولید و پخش برنامههای هنری و نمایشی بپردازند.
مبانی اعتقادی و قرآنی را میتوان به خوبی و سادگی از طریق قصه و داستان به مخاطبان انتقال داد. همانطور که خداوند متعال در قرآن کریم از طریق قصه به ارائه آموزههای الهی میپردازد، ما نیز باید از این شیوه برای انتقال این مفاهیم به مخاطبان استفاده کنیم. تولید و پخش برنامههایی همچون سخنرانی، گفتوگومحور و ... از مستحبات و تولید برنامههای هنری برای تأثیر بر مخاطبان از واجبات است. تا زمانی که نتوانیم تولیدات نمایشی و هنری را به مخاطبان ارائه دهیم، نمیتوانیم در جنگ نرمی که با دشمنان داریم، موفق باشیم. اگر قصد مقابله با تهاجمات فرهنگی را داریم باید در حد بالایی در این مسیر حرکت کنیم. امروز بهرهگیری از مقوله هنر در تولیدات قرآنی و معارفی جهت تأثیرگذاری بر مخاطبان از نان شب واجبتر است.
ایکنا ـ نگاه مسئولان رسانه ملی در زمینه اختصاص بودجه به شبکههای تخصصی معارفی و قرآنی چگونه است؟ چرا بودجه این شبکهها از شبکههای عام کمتر است؟
مسئله کمبود بودجه یکی از معضلاتی است که همواره گریبانگیر شبکههای مختلف به ویژه شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی بوده است. البته مدیران این شبکهها باید مقداری جسارت داشته و متوجه تأثیر برنامههای نمایشی باشند تا بتوانند برای تولید این برنامهها بودجه کافی را به هر نحوی که شده دریافت کنند. البته وقتی که تصمیم جمعی برای تولید این آثار گرفته میشود و به قول معروف همه پای کار هستند، بسیاری از مشکلات موجود بهویژه مشکل کمبود بودجه حل شدنی است، چرا که میتوان با تعامل با شبکههای مختلف و یا مؤسسات سرمایهگذار در این زمینه اقدام کرده و بودجه مورد نظر را به نحوی تأمین کرد.
در بحث بودجه و نگاه مسئولان بالادستی به تخصیص آن به شبکههای قرآنی و معارفی نیازمند نوعی بازنگری هستیم. یکی از محسنات سازمان صداوسیما این است که اگر یک شبکه برنامهریزی صحیحی داشته باشد، بودجه آن را تأمین کرده و اختصاص میدهند، اما متأسفانه این برنامهریزی صحیح به خوبی در شبکههای تخصصی انجام نمیشود. البته مسئولان نیز به برنامههای قرآنی و معارفی کملطف شدهاند و ممکن است که این مسئله منجر به اختصاص بودجه کمتر به شبکههای تخصصی شود. نکته دیگر این است که مدیران شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی میتوانند از ظرفیت سازمانها و نهادهای مختلف قرآنی کشور نیز برای تأمین بودجه استفاده کنند و میتوانند از طریق تعامل با این نهادها در این راستا گام بردارند.
ایکنا ـ علاقهای به تولید فیلمهای مختلف در ژانرهای مختلف قرآنی و دینی از جمله فیلمهای دفاع مقدس دارید؟ آیا با موانعی در این راه مواجه بودهاید؟
پنج تلهفیلم در حوزه دفاع مقدس دارم. برای مثال فیلمی با عنوان «آخرین روز خدا» در دهه 70 تولید شد که در آن یک سرباز مسیحی در کنار دیگر رزمندگان مبارزه میکرد. همانطور که میدانید حوزه دفاع مقدس سرشار از مبانی دینی و قرآنی است که به خوبی میتوان در قالب هنر و به ویژه هنر سینما بدان پرداخت.
بسیار علاقهمند به تولید فیلمها و حتی سریالهای حوزههای معارفی و دفاع مقدس هستم، اما یکی از موانعی که تاکنون بر سر راه بنده وجود داشته این است که روی خوشی از سوی مجموعه مدیران و مسئولان نمیبینم. متأسفانه برخی برخوردها موجب دلسردی شده و مانع از پرداختن به این آثار میشود. البته در حال حاضر در حوزه جشنواره سینمای مقاومت در حال دنبال کردن سینمای سامری هستم که از مسائل بسیار اساسی و قابل بررسی است.
علاقه فراوانی به شبکه قرآن و معارف سیما دارم، چراکه آنجا را خانه خود میدانم و سالها در آن فعالیت داشتهام. امیدوارم که بتوانم در آینده نیز تعامل خوبی با این شبکه داشته باشم و شبکه قرآن بتواند با تولید آثار تأثیرگذار هنری و نمایشی گامهای بلندی را برای جذب مخاطبان بردارد.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام