تو شهیدی، شاهدی و قابل اطاعتی
دانه‌های دلت پیدا بود، پاک، زلال چونان آبی آسمان و سرخی شفق. تو رازی و نیازی و نیایشی! مایه عبرتی و غیرت تمامی! مرامی، تو خود یک مکتبی، ایمانی، غروری! شهیدی، شاهدی و قابل اطاعتی.
به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، نادعلی نصر، قاری و مدرس قرآن و فعال فرهنگی در استان دلنوشته‌ای را با موضوع «شهید» تهیه کرده و در اختیار ایکنا قرار داده است که با هم می‌خوانیم:
تو را همچون یک اثر خوانده‌ام، مثل یک شاهکار فهمیده‌ام، تو را گوش کرده‌ام چونان یک آیه و تو را فهمیده‌ام با فکر، با دل، با ادب، با احساس و با ذوق! و هم با شوق و با حرارت قلب، تو را حس کرده‌ام.
تو یک شاهکار هنری بزرگ. الهه‌ای در زمین و طبیعت الهه نجات، الهه آزادی تو را خوانده‌ام، فهمیده‌ام با اندیشه، با ذوق، با اشتیاق. نامت بر تارک تاریخ می‌درخشد. نزدت خورشید پاورچین طلوع می‌کند و ماه به شادی تو تاریکی را روشن می‌کند، قلب تاریخ تویی.
ای شمع فروزان قرون و اعصار بتاب! باز آسمان وطنم به خون تو محتاج است. رنگین شو، کمان شو، آرش شو! ظلمات را بشکاف باز عصا برگیر صدای اژدها بنشان آی قوّت قلب تاریخ، آی اسطوره بیداری! آی مایه نزول رحمت و آرزومند ظهور موعود و تالی دعای فرج... آی نسیم پر سرور موج دریاها و ساحل‌ها آی شهید شریک بیقراری‌های امت!
مسیح در سیاحت هم به انتظار توست، قلب وطن می‌تپد به خیالت! وطن هنر عشق ورزیدن را از تو آموخت تو تمام هنر عشق ورزیدنی و تمام فلسفه زندگی. تو را آفتاب و ماه می‌نوازند و هزاران دل در آرزوی تواند!
دانه‌های دلت پیدا بود، پاک، زلال چونان آبی آسمان و سرخی شفق. تو رازی و نیازی و نیایشی! مایه عبرتی وغیرت تمامی! مرامی، تو خود یک مکتبی، ایمانی، غروری! شهیدی، شاهدی و قابل اطاعتی.
تو خود عظمت و شوکت، شوری، شهامتی و نظر کردن به تو نظر به وجه‌الله است. ای وجهی از وجوه خدا... نگینی، گلی و گلخانه‌ای! آری تو شهیدی، تو شاهد شیعه‌ای! شیعه شاهد دارد.
شهیدان را مُرده نپندارید، نگویید این همه فریادها به کجا رسید؟ شیعه شاهد دارد، یک تن وارث خون خدا و این همه مدافع وطن و این همه مدافع حرم این همه شهید شاهد، این همه شهید ناظر، این همه شهید گمنام... این همه ثارالله. این همه مطیع ثارالله، این همه آزادگی، شیعه شاهد دارد... نامشان بر تارک تاریخ می‌درخشد.
نادعلی نصر
انتهای پیام
