به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه دارالحدیث، 11 مردادماه، در نشست علمی «چالشهای فقهی مسئله حجاب» در مؤسسه مفتاح کرامت که به صورت مجازی برگزار شد، گفت: حجاب به معنای پوشش تنها نیست و مسائل حوزه روابط زن و مرد مانند ارتباط زن و مرد، اختلاط و ... هم مشمول این مسئله میشود. کسی که میخواهد در مورد حجاب تحقیق کند باید تلقی خودش را از زن مشخص کند، باید به نتیجه برسد که تصویر دین از زن چگونه است.
وی افزود: مثلاً در مباحث عامیانه دیده میشود که زن و مرد مانند پنبه و آتش هستند؛ لذا اگر این تلقی را قبول داشته باشیم باید به شدت از همدیگر فاصله بگیرند، ولی اگر این تصویر را داشته باشیم که زن و مرد انسان هستند، روح الهی در آنان است، میتوانند تفکر کنند، بفهمند، تعقل کنند و جنسیت امری عارضی است در این صورت نگاه کاملاً متفاوت خواهد شد. در نگاهی که زن را فتنه و فتنهانگیز میداند و برای اثبات آن به برخی روایات تمسک میکنند که باید در آن دقت لازم صورت بگیرد و بازبینی کنیم. یک برخورد صورت میگیرد، ولی اگر او را انسانی بدانیم که حجاب هم یکی از مسائل آنان است، نوع نگاه تغییر خواهد کرد.
مهریزی تصریح کرد: آنچه از آموزههای دینی میفهمم این است که خداوند انسان آفرید و برای بقای نسل، آنها را زن و مرد کرد و تمام جنبههای وجودی انسانی در زن و مرد وجود دارد؛ لذا نباید تلقی ما از حجاب طوری باشد که هم مرد و هم زن زیر سؤال برود؛ مثلاً تا یک نوع بدحجابی در زن وجود داشت مرد سریعاً در دام میافتد و منحرف میشود؛ در این تلقی هم به زن و هم به مرد توهین میشود؛ یعنی مردی که تعقل و تفکر ندارد و زنی که همه وجودش در فتنهانگیزی محصور شده است. در این نگاه، همه وجود زن و مرد، غریزه جنسی است و گویا همه چیز در دنیا تأمین این غریزه است و همه برنامهها به این نیاز منتهی میشود؛ این تصویر کوچکی از انسان به عنوان خلیفةالله است، البته این به معنای نادیده گرفتن حجاب و بیارزشی آن نیست.
مهریزی با بیان اینکه نباید به صورت خام به این موضوع بنگریم، اظهار کرد: وقتی وارد بحث حجاب شدیم اولین پرسش این است که آیا حجاب امری دینی یا سیاسی و اجتماعی است؟ اهل سنت مطالعات بیشتری در این بحث نسبت به شیعه داشته و آثار متعددی نوشتهاند؛ تلقی بیشتر این افراد هم بُعد سیاسی و اجتماعی بوده است و نه دینی؛ یعنی پوشش نماد سیاسی و اجتماعی و نه امری دینی است که رعایت آن انسان را به رشد و کمال میرساند.
وی با بیان اینکه باید مشخص کنیم که حجاب ذاتاً ارزش دینی است یا نماد سیاسی، اضافه کرد: اگر بپذیریم حجاب امر دینی است؛ باید جایگاه آن را در میان ارزشهای دیگر روشن کنیم، در گناهان، کبیره و صغیره و در اعتقادات، فروع و اصول داریم، باید روشن کنیم که ارزش دینی حجاب چه میزان است؟ چون ما مقدار محدودی انرژی و ظرفیت داریم که باید اولویتبندی کنیم. مسائل اعتقادی، اخلاقی و ... در دین، رتبهبندی شدهاند؛ لذا باید از این منظر هم به بحث حجاب و پوشش پرداخته شود. چون در این صورت میتوانیم برنامهریزی کنیم که آیا باید تلاش کنیم که جامعه ما راستگو، امانتدار و حساس نسبت به دروغ باشد یا به امر پوشش بپردازیم. آیا باید همه تلاش ما متمرکز بر بالابردن خیرخواهی و درستکاری انسانها باشد یا اینکه حجاب اولویت دارد.
استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: با سلیقههای فردی نمیتوانیم درباره این موضوعات حرف بزنیم؛ مثلاً گفته شده که گناهانی که در قرآن مستقیماً وعده عذاب به آن داده شده کبیره است و در مورد حجاب هم باید براساس همان روش اولویتبندی کنیم. بارها دیدهایم که در وقت تشرف به حرمهای مطهر، به دفعات از بلندگو اعلام میشود که زائران محترم، حجاب واجب و زیارت مستحب است؛ این یک نوع نگاه است، در حالی که نگاه دیگری هم وجود دارد که چرا فکر میکنیم، زائرانی از آن طرف دنیا، از اقصی نقاط کشور به این مکان مقدس مشرف میشوند که به نامحرم نگاه کنند و یا به بدحجابی در مکانهای مقدس مبادرت داشته باشند؟
مهریزی با طرح این سؤال که پوشش امر حکومتی است یا فردی؟ اضافه کرد: برخی تصور میکنند کسانی که میگویند حجاب، حکومتی نیست مرادشان آن است که هر کسی هر طوری که دوست دارد میتواند پوشش داشته باشد، یا حجاب امری شخصی، آزاد و دلبخواهی است که خواست اجرا کند یا نکند. کسانی که در مورد حکومتی بودن مسئله حجاب صحبت کردهاند ادله مستقیمی ندارند، در کتب فقهی هم چندان مطرح نبوده و عمدتاً از ادلههایی مانند اختیارات حاکم، امر به معروف، نهی از منکر و ... استفاده کردهاند، لذا باید این مقوله بیشتر مورد مطالعه قرار بگیرد و باید مشخص کنیم که حوزه اختیار حکومتها چقدر است و چه میزان میتوان از ابزار اجبار استفاده کرد.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به حد پوشش، ادامه داد: چهار رأی در این زمینه وجود دارد؛ رأی مشهور آن است که زن باید همه بدن خود را از مرد نامحرم بپوشاند و فقط صورت و دست تا مچ استثنا میشود؛ رأی دیگر آن است که حتی پوشاندن صورت و دست را هم لازم میدانند که البته این رای طرفداران اندکی دارد. قول سوم نظری است که از محمدباقر بهبودی، (کسی که کل بحارالانوار را تصحیح کرده و بر آن حاشیه زده است) در یکی از مجلات دفتر تبلیغات اسلامی نقل شده است؛ بهبودی شواهد متعدد و ادلههایی آورده است که نپوشاندن دست زن تا آرنج هم ایرادی ندارد. از جمله اینکه لباسها در آن زمان دکمه نداشت و زنان نمیتوانستند حجابشان را رعایت کنند.
مهریزی با بیان اینکه نظر چهارم هم این است که اگر زن حجاب کامل داشته باشد، نپوشاندن موی سر ایراد و مشکلی ندارد، اظهار کرد: بنابراین تعیین مقدار پوشش واجب یکی از مطالعاتی است که باید صورت بگیرد و جای پژوهش جدی در این زمینه داریم که ممکن است نظر مشهور تقویت و روایات دیگر نقد شود.
وی افزود: مسئله دیگر در این زمینه تعیین حریم ارتباط و اختلاط، معاشرت، رفتوآمد و ... است؛ اینکه آیا اسم زن و دختر را جلوی مرد نامحرم ببریم ایرادی دارد؟ یا آیا پذیرایی زن و دختر از مهمان با رعایت حدود شرعی اشکال دارد؟ برخی روایات گفتهاند که سلام کردن به دختر جوان درست نیست و یا حرف زدن با نامحرم نهی شده است. یا گفته میشود که زن یا با مرد نامحرم حرف نزند و یا اگر زد، باید طوری صدایش را عوض کند که مفسده نداشته باشد.
مهریزی با اشاره به تعبیر قرآنی «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» گفت: خداوند نفرموده که با نامحرم حرف نزنید بلکه فرموده طوری حرف بزنید که تهییجکننده و عشوهگری در آن نباشد. نکته دیگر در مطالعات دینی حجاب تحلیل برخی مقولات مانند کسانی است که از رعایت حجاب مستثنی شدهاند؛ اهل کتاب، کنیزان، قواعد من النساء، زنان بادیهنشین، و نگاه به زنان بی مبالات از جمله این موارد است که باید تحقیقات بیشتری روی آن صورت بگیرد. به خصوص این موضوع از آنجا مهم است که مثلاً ما که احکام دینی را مطابق بر مصالح انسانی و در جهت رشد و کمال انسان میدانیم؛ لذا این استثناها برای چیست؟ مثلاً کنیز بودن امری اعتباری است و همه کنیزان مسن و از آفریقا و سیاه چهره و نازیبا نیستند، یا اهل کتاب وقتی مستثنی میشوند فیزیک و بدن آنان که با بقیه زنان فرقی ندارد و میتواند تحریککننده باشد.
این استاد حوزه علمیه با ذکر اینکه نمیتوانیم این موارد را تحلیل نکنیم و در مورد پوشش و ارتباط نظر جامعی بدهیم، اضافه کرد: نکته دیگر در مطالعات دینی حجاب، جایگاه غریزه جنسی در زن و مرد است؛ اینکه از منظر دینی، چگونه باید با این غریزه مواجه شویم؛ آیا میزان این غریزه در زن و مرد متفاوت است و در یکی بیشتر و کمتر؟ متون دینی ما در این زمینه چندان روشن نیست و مطالعات جدی دینشناسانه هم در این مورد نداریم. از برخی منابع استفاده میشود که غریزه جنسی در مردان بیشتر است، لذا زن همیشه باید برای همسرش آمادگی داشته باشد در صورتی که مردان مثلاً چهار ماه یکبار هم کافی است؛ از طرف دیگر در کیفر محصن و غیرمحصن در فقه، طوری تعریف میشود که گویا غریزه جنسی زن و مرد یکسان است. در برخی روایات داریم که غریزه جنسی زنان 9 برابر مردان است، ولی شرم و حیای آنان بیشتر است.
وی در پایان بیان کرد: اینکه ارضای غریزه جنسی چه تأثیری در زندگی فردی و اجتماعی و روحیه و روان افراد دارد مقوله مهم دیگر قابل تحقیق است؛ چون گاهی بیان شده که مرد هر مقدار که بخواهد از طریق حلال ارضا شود بهتر است یا اینکه در همان مسئله هم باید حد نگه دارد؛ لذا باید تکلیف این مسائل را در پژوهشها روشن کنیم.
انتهای پیام