عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد / مولانا؛ خداوندگار رمضان‌ستایی
کد خبر: 3900647
تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۱:۱۸

عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد / مولانا؛ خداوندگار رمضان‌ستایی

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی از جمله شاعرانی است که عید فطر را مبارک دانسته و نسبت به دیگر شاعران در رمضان‌ستایی در اوج قرار می‌گیرد.

یکشنبه****عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد/ مولانا؛ خداوندگار رمضان‌ستاییبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ گذری کوتاه بر اشعار گذشتگان می‌تواند ما را به این منزل رهنمون کند که در هر دوره از ادبیات فارسی، شاعران چه مواجهه‌ای با رمضان و عید فطر داشته‌اند. بسیاری از شاعران کهن به پیشواز عید فطر رفته‌اند که از این گونه در ادب فارسی فراوان به چشم می‌خورد و سخنوران هر یک از دریچه‌ای متفاوت به این عید نگریسته‌اند. برخی از شاعران در مقام تبریک و تهنیت این مناسبت بر آمده و گروهی دیگر با غم و اندوه از سپری شدن رمضان یاد کرده‌اند و برخی بر بی‌خبری و غفلت از این فرصت‌ها تاخته و بر بهره‌گیری از فرصت‌های این ماه تأکید کرده‌اند.
 
در این نوشتار نگاهی بر کتاب «شرح شرحه‌شرحه» داریم که تجلی و بررسی اجمالی رمضان در ادوار شعر پارسی را دربرگرفته و به قلم مرتضی امیری اسفندقه به نگارش درآمده است. نگارنده کتاب را با این عناوین سامان داده است؛ سبک خراسانی، خیام فیلسوفی شاعر، عرفان و تصوف، سبک عراقی، سبک هندی و عناوینی از این قبیل. از جمله شاعرانی که در این اثر سروده‌ای از آن‌ها نقل شده عبارتند از؛ فرخی سیستانی، امیرمعزی، خیام، ناصرخسرو، حافظ شیرازی، انوری و جلال‌الدین محمد بلخی. 
 
البته در این کتاب هم شاعران رمضان‌ستا و هم رمضان‌گریز مورد توجه بوده است. البته ستایندگان رمضان در این اثر بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. از جمله ستایندگان ماه مبارک رمضان امیر معزی نیشابوری است که در ابتدا به عنوان یکی از شاعران اهل ستیز با ماه رمضان شناخته می‌شده، اما بعد از توبه در پیشگاه خداوند، یکی از ستایندگان این ماه در سبک خراسانی می‌شود. ناصر خسرو قبادیانی با اندیشه و حکمت بالایی که دارد، در زمره ستایندگان ماه رمضان است و از همه این‌ها مهم‌تر مولانا بیشترین سهم را در ستایش ماه مبارک رمضان دارد، به طوری که وی را پدر رمضان‌ستایی عنوان داده‌اند.
 
در این کتاب آمده است که؛ «شاعران در تمام قالب‌ها از جمله قصیده، غزل، رباعی، قطعه و مثنوی به ستایش ماه مبارک رمضان پرداخته‌اند و ماه مبارک رمضان در اشعار فارسی از جایگاهی ویژه و والایی برخوردار است و مهم‌ترین عنصر در اشعار مربوط به ماه رمضان که شعرا به آن پرداخته‌اند، پالایش اخلاق از رذیلت‌ها و رسیدن به فضیلت‌هاست.»
 
نویسنده در این کتاب معتقد است: ریزترین و ظریف‌ترین ظرفیت‌های ماه مبارک نیز از تیررس نگاه مولانا دور نمانده است. او هم در سلام رمضان شعر‌های منحصربه‌فرد دارد و هم در وداع با رمضان. اسراری که مولانا در اثنای رمضان‌سروده‌ها، از جان رمضان بیرون کشیده، قابل اهمیت است. مولانا (همانند ناصر خسرو) ماه‌های مبارک رجب و شعبان را نیز در شعر آورده است: 
 
نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بیند
وزسوختگان ره، گرمی و طلب بیند 
 
و یا؛
رجب بیرون شد و شعبان درآمد
برون شد جان زتن، جانان درآمد
 
لقب خداوندگار رمضان‌ستایی به حق برازنده مولانا جلال‌الدین محمد بلخی است. مولانا برخلاف دیگر شاعران که رمضان را به سوگ می‌نشستند، آن را جشن می‌گرفت و اینک در عید فطر هم به جشن می‌نشیند، اما نه از آن‌روی که روزه تمام شده است، بلکه از آن رو که یک حیات جدید در جهانی جدید و جانی جدید آغاز شده است.
 
این روز در کلام مولوی روز مشاهده و رؤیت است و ماه فائق آمدن بر تضادها. عید فطر روز اجابت است و شگفتا از شگفتی دریافت‌های مولوی در این روز.
 
بگذشت مه روزه، عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
 
عید مولانا به‌راستی با رؤیت ماه رمضان، حلول می‌کند و «بخت سعید» وی با طلوع آفتاب عشق در افق رمضان است که بر وی می‌خندد؛ از این‌روست که مولانا این‌چنین در طرب آمده، پای‌کوبان زیباترین شعر‌ها را در ستایش رمضان می‌سراید؛ چرا که ما «مو می‌بینیم» و مولانا «پیچش مو»، گویا او در این ماه بی‌واسطه، بی‌حضور جسم مهمان خداست، جان در مقابل جانان و عاشق بی‌پرده در برابر معشوق و کدامین عاشق راستین است که بر این عیانی جان نبازد.
 
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل می‌زن کان ماه پدید آمد
 
عید آمد‌ای مجنون، غلغل شنواز گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
 
عید آمد ره جویان، رقصان و غزل گویان
کان قیصر مه‌رویان زان "قصر مشید" آمد
 
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بی مثل و ندید آمد
 
زان قدرت پیوستن، داوود نبی مستش
تا موم کند دستش، گر سنگ و حدید آمد
 
عید آمد و ما بی او عیدیم بیا تا ما
برعید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد؟
 
زو زهر شکر گردد، زو ابر قمر گردد
زو تازه و‌تر گردد هر جا که قدیم آمد
 
برخیز و به میدان رو، در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
 
غم‌هاش همه شادی، بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی، صد باغ مزید آمد
 
من بنده آن شرقم، در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
 
بربند لب و تن زن، چون غنچه و، چون سوسن
رو صبرکن از گفتن، چون صبر کلید آمد
 
یادآور می‌شود؛ کتاب «شرح شرحه شرحه» تجلی و بررسی اجمالی رمضان در ادوار شعر پارسی است که به قلم مرتضی امیری اسفندقه به نگارش درآمده و انتشارات سفیر صبح آن را منتشر کرده است.
انتهای پیام
captcha