زهره بهروزینیا، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، در گفتوگو با ایکنا ویژگیهای هنر مطلوب را چنین برشمرد: هنر مطلوب باید بتواند پیام را متناسب با خواست و سلیقه جامعه به مخاطب منتقل کند و هنر در هر دورهای باید بتواند سطح فکری و ذائقه جامعه را ارتقا دهد و آثار کیفی میتوانند این نقش را برعهده بگیرند.
وی افزود: فضای هنری امروز، چندان با ارزشهای هنری و دینی همخوان نیست، بلکه بیشتر اهداف و منافع شخصی در آن مطرح است. هنر مطلوب باید بتواند با مخاطب به سادهترین شکل ارتباط برقرار کند و باید بر دانش مخاطبان بیفزاید. هنر باید به گونهای عرضه شود که مخاطبان بتوانند به سادگی آن را دریابند و باید توجه کرد که هنر بعد جغرافیایی ندارد و باید برای همه مردم قابل درک باشد.
نقش دانشگاه
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که در پدید آمدن نابسامانی فرهنگی جامعه چه کسانی مقصرند، اظهار کرد: پاسخ به این پرسش دشوار است، زیرا در به وجود آمدن شرایط فعلی عوامل فراوانی دخیلاند، مثلاً بسیاری از گرایشهای هنری از دروس دانشگاهی حذف شده است. به همین جهت وقتی دانشجویی وارد دانشگاه هنر میشود ممکن است در حوزهای تحصیل کند که به آن گرایش قلبی نداشته باشد. وقتی در دانشگاه به موضوعات اساسی بیتوجهی میشود، چگونه انتظار دارید این بخش بتواند برای هنر کارکرد عملی داشته باشد.
وی درباره معیارهای ارزشگذاری هنر اظهار کرد: ارزشگذاری هنر دو وجه دارد؛ ابتدا بحث کیفی و ساختار اثر است. دوم به باورهای شخصی مربوط میشود. از نگاه من ارزش فنی جدا از باورهای دینی نیست، چون هنرمند با باورهایش ماهیت پیدا میکند. در جهان هنرمندی را پیدا نمیکنیم که آثارش به باورهایش نزدیک نباشد و قطعاً باورهای مذهبی و آیینی تأثیر ویژهای بر هنرمند دارد.
هنر ذاتی است
این استاد دانشگاه تأکید کرد: گاهی اوقات در کلاسهای درس سؤال میشود که آیا هنر اکتسابی است یا آموزشی. برای این سؤال هم مثالهای متعددی وجود دارد که بزرگانی در دنیای هنر وجود داشته و دارند که هیچ گونه سابقه آکادمیک ندارند، اما به بالاترین قلههای هنری دست یافتهاند. من معتقدم بخش عمدهای از هنر ذاتی است، اما دانشگاه این امکان را به فرد میدهد تا مسیرش را بهتر بپیماید.
وی درباره اینکه آیا سینما تأثیرگذار است یا تأثیرپذیر گفت: همه ارکان جامعه بر هم تأثیرگذارند و اتفاقات اجتماعی هم متأثر از یکدیگرند. اما در کشورهایی که ساختاری ایدئولوژیک دارند توقع و انتظارشان از هنر کاملاً تبلیغاتی است، چون میگویند هنر باید رسانهای در خدمت ایدئولوژی باشد؛ اتفاقی که در دهه پیش، بلوک شرق در آن پیشتاز بود، اما در کشورهایی که هنر تنها جنبه سرگرمی دارد، سینما یک هنر اثرگذار است، اما قطعاً هنر هفتم هم میتواند از جامعه تأثیر بپذیرد و در عرصه جامعه پیشتاز باشد و علاوه بر تأثیرپذیری، تأثیرگذاری عمیقی هم دارد. البته باید این نکته را در نظر داشت که اگر تأثیرگذاری شکلی ایدئولوژیک به خود بگیرد، به هنر سفارشی نزدیکتر میشود.
تصورات درباره هنر عروسکی صحیح نیست
این استاد دانشگاه درباره نمایش عروسکی توضیح داد: تعریف نمایش عروسکی در دنیای امروز بسیار با گذشته تفاوت دارد، زیرا مرز بین هنرها برداشته شده است. برای مثال یک کارگردان در اثرش از عروسک یا انیمیشن نیز استفاده میکند. به همین جهت دیگر نمیشود یک تعریف خاص از هنر عروسکی ارائه کرد، همان گونه که نمیتوان به صورت مستقل تعریفی از تئاتر بیان کرد. درباره تئاتر عروسکی سوءتفاهمی وجود دارد که وقتی صحبت از تئاتر عروسکی میشود عدهای تصور میکنند که این تئاتر ویژه کودکان است که در آن قرار است تنها قصه شنگول منگول روایت شود، درصورتیکه در بسیاری از کشورها مسائل بسیار جدی از طریق نمایش عروسکی آموزش داده میشود، حتی در برخی کشورها آموزشهای لازم درباره مقابله با بیماری ایدز را از طریق این هنر ارائه میدهند.
وی در پایان تأکید کرد: باید متذکر شوم در سالهای اخیر تئاتر عروسکی رشد داشته است و نمیتوان آن را با دهه 60 مقایسه کرد، اما باز هم برای رسیدن به نقطه آرمانی زمان زیادی صرف کرد. البته الگوهای نمایش عروسکی کشورمان باید بر پایه باورهای دینی و ملی خودمان باشد و از تقلید از کشورهای دیگر پرهیز کنیم، زیرا برخی مواقع فکر میکنیم تقلید از کشوری که در حوزه هنر عروسکی دارای اعتبار است ما را هم به ارتقا نزدیک میکند. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که تقلید به هر حال اشتباه است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام