جدال تمدنی نظام سلطه با جمهوری اسلامی ایران به عنوان «محور جریان حق» در عالم، در حالی به اوج خود رسیده است که جنس این مخاصمه از تکبُعدی بودن خارج شده و شاهد یک «تهاجم ترکیبی» وسیع و همهجانبه هستیم. شناخت صحیح از میدان ما را به این جمعبندی میرساند که با وجود همه تلاشهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی دشمن برای نابودی یا انزوای جمهوری اسلامی، ایران همچنان مستحکم پابرجا و هر روز قویتر از دیروز ظاهر شده است و همین یک نشانه کافی است تا ملت ایران آینده خود را بسی روشنتر از قبل تصویر کند.
با اینحال، رویارویی تمام عیار جبهه حق و باطل ادامه دارد اما جنس این رویارویی تغییر و حجم آن شدیدتر شده است. در این مرحله که میتوان آن را «جنگ روانی تمام عیار برای حکومت بر ذهنها» دانست و در صورت عدم موفقیت افول مستبدان را تسریع کرده و سرآغازی برای یک جهش تمدنی وسیع برای ملت ایران خواهد بود، تمرکز نظام سلطه بر طراحی و عملیاتی کردن یک تهاجم ترکیبی با هدف تسلط بر فکر و ذهن مردم است تا از این طریق وارانه نشان دادن واقعیتها، مردم را دچار خطای محاسباتی و خطای در تصمیم نماید. بر این اساس، شناخت صحنه از طریق جهاد تبیین از مهمترین و فوریترین بایستههای جریانات رسانهای و همه صاحبان فکر و اندیشه و دارندگان مخاطب دانسته شده است.
به نظر میرسد فرمان فوری مقام معظم رهبری در خصوص تبیین به جهات متعدد روشن است و جریانات نخبگانی و حزباللهی نباید با ورود بیهنگام به بحثهای نظری و مدلسازیهای زمانبر در کوتاه مدت، فرصت را از دست بدهند. باید به فکر طراحیهای چند وجهی راهبردمحور ولی میدانی برای عملیاتهای وسیع با موضوع جهاد تبیین و خارج شدن از لاک دفاعی و تدوین الگوی تهاجم ترکیبی بهعنوان راهبرد مقابلهای با امپراتوری رسانهای غرب باشیم. از این رو توجه به چند نکته در این مدلسازی مورد تأکید است که در ادامه به آن اشاره میشود.
رسالت تبیین یک رسالت مقطعی نبوده و در همه زمانها ضرورت دارد اما در شرایط فعلی به دلیل تمرکز دشمن بر فضای ذهن، فکر و دل مردم فوریت یافته است. گستره مفهوم تبیین همه حوزههای مداخلهای جریان شیاطین در عالم مثل شبهات اعتقادی، سیاسی، اقتصادی و غیره همه وسواس ابلیس را در بر میگیرد. بر این اساس الگوی مقابلهای نیز باید ترکیبی، چند وجهی و ناظر به ابعاد مختلف تهاجم دشمن باشد.
تغییر ریل از دفاع به تهاجم در این مخاصمه و فوریت جهاد زینبگونه در زمان فعلی نیازمند تدوین فوری سند راهبردی تهاجم ترکیبی و طراحی عملیات فوری دفاعی، ولی فعالانه در شرایط گذار، تربیت عناصر توانمند، باورمند و متعهد بهعنوان عوامل اصلی تبیینگر که مهمترین خصیصه آنها هم افقی با نگاه ولی جامعه باشد، تلاش جدی و گسترده برای بسط مفاهیم و ارزشهای اخلاقی و دینی و تقویت مبانی اعتقادی آحاد مردم بهعنوان اصلیترین عامل بازدارنده از تأثیر جنگ روانی دشمن، طراحی زنجیره پویا، فعال و اثربخش در خصوص فرایند تبیین در ساختارهای رسمی و مردمی، انجام اقدامات جبههای و همافزا و پرهیز از خنثیسازی اقدامات سایرین، داشتن راهبردهای عملیاتی چند وجهی، پویا، سهلالاجرا و اخلاقمدار میباشد.
توجه به بسترهای تبیین خصوصاً برای فوریتهای فعلی و ایجاد «جریان تبیین» در لایهها و سطوح مختلف نیازمند انجام اقداماتی وسیع و ملی و همچنین در بخشهای مردمی و مسئولان میباشد با این توضیح که برای ایجاد بستر به نظر میرسد شروع گسترده اقداماتی از طرف مسئولین ملی ضرورت بیشتری داشته و در مجموع نیازمند سه دسته فعالیت هستیم: نخست، ارتباط وسیع و گسترده مسئولان، صاحبان اندیشه و عناصر ذینفوذ دولتی و حکومتی و مردمی با لایههای پایین جامعه و عموم مردم، دوم، اجرای عملیاتهای وسیع جبههای برای عناصر اصلی جریان انقلابی بهویژه شبکههای وسیع مردمی و سوم، حرکت منظم، پرشتاب، هنرمندانه و مدبرانه جریانات رسانهای کشور با تمرکز بر رسانه ملی و فضای مجازی.
با عملیاتی شدن این اقدامات میتوان فضای مناسبی را برای پذیرش فراهم آورد و از آنجا که رسالت تبیین برای همه آحاد مردم ضرورت دارد و هر کس باید نسبت به روشنگری در اطراف خود اقدام کند، طراحی و عملیاتی کردن این روش میتواند فرصت را برای نقشآفرینی آحاد مردم فراهم کند.
حتماً نیازمند آنیم که با رصد دقیق و بررسی و مطالعه و پژوهش ژرف در بلندمدت و کوتاهمدت با استفاده از نخبگان و متخصصان، موانع اصلی در پذیرش حق و قبول و باور دستاوردها و نقاط قوت انقلاب و نظام و همچنین نقاط ضعف و چالشهای اصلی نظام سلطه را شناسایی و برای رفع آن اقدام کنیم، زیرا ممکن است حرف صحیحی در قالب صحیحی ارائه گردد ولی به علت نبود زمینه پذیرش، تبعات منفی یا خنثی در جامعه داشته باشد؛ همچنین ممکن است ارائه تصویر قدرتمند و بدون مشکل از دشمن به ایجاد یأس و کاهش انگیزه بینجامد.
از آنجا که هدف دشمن، ارائه تصویر غیر واقعی از توان، امکانات و اتفاقات جبهه خودی بوده و به دنبال تسخیر ذهن و قلب و فکر مخاطب است، محتوای قابل ارائه در جهاد تبیین نیازمند توجه به همه ابعاد تبیین در ساحتهای مختلف چون رویکرد پدافندی و واکنشی، تبیین و دستهبندی حقایق، دستاوردها، عناصر و منابع قدرت، توانمندیها، ظرفیتها و قابلیتها میباشیم از این رو میتوان محتوی مورد نیاز را در چند بخش دستهبندی کرد که عبارتند از: اول، ارائه یک روایت «صحیح و مستند» و «هوشمندانه و بهنگام» از اتفاقات و حوادث، دوم، شناسایی گلوگاههایی که ممکن است از طرف دشمن در نقطه تمرکز دشمنی قرار گیرد، سوم، شناسایی فوری پرسشها و ابهامات مردم و تهیه پاسخهای هوشمندانه و صحیح، چهارم، شناسایی، بیان و ارائه مستدل و دقیق دستاوردها و نقاط قوت و امیدآفرین انقلاب، پنجم، شناسایی، دستهبندی و بیان مستند شیوههای جنگ روانی دشمن و ششم، رصد فوری و صحیح اقدامات دشمن و مقابلههای هوشمندانه و پیشگیرانه با آنها.
ساماندهی عملیاتی مردمپایه با استفاده از توان نهادهای رسمی و با ضرب شدن در قدرت رسانهای ضروری به نظر میرسد. محور فعالیت در این سازمان رزم باید بر تقسیم کار، در نظر گرفتن همه ظرفیتها، توان اقدام در همه اقشار و بر اساس راهبرد ارتباط مستقیم با مردم طراحی شود، الگویی نظیر اقدامات تبیینی که در دوران انتخابات اجرا میشود که انجام این عملیات نیازمند توجیه و توانمندسازی لایه میانی یعنی عناصر مرجع و سر شبکهها است.
در کنار اقدامات فوق که با قید فوریت باید ساماندهی و عملیاتی شود، نیازمند فعالیت گسترده پژوهشگاهها، اندیشکدهها و فعالان مردمی و نخبگانی و اندیشهورزان حوزوی و دانشگاهی در جهت کشف بهترین شیوهها برای ارائه محتوا به مخاطب و حل «گرههای ذهنی» آنان میباشیم.
یادداشت از حجتالاسلام والمسلمین عابدین کاظمینیا، رئیس جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی چهارمحال و بختیاری
انتهای پیام