در دوازدهمین روز ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن طی سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه با موضوع «حیات قرآن از ازل تا ابد»، به مرحله وضعیت امروز قرآن در قرن ۱۵ هجری میپردازد. در ادامه، متن شماره دوازدهم این گفتوگو را مطالعه میکنید.
ایکنا ـ به نظر شما چرا هر چه زمان میگذرد، قرآن در عرصههای گوناگون شکوفاتر میشود؟
با توجه به مباحث پیشین و تأکید بر جاودانگی و فرازمانی بودن قرآن مجید و نیز هدف اصلی از نزول آن که هدایت بشر است، در این قرن نیز همانند قرون گذشته، شاهد شکوفایی روزافزون این نسخه هدایتگر بینظیر و منحصربهفرد هستیم و خواهیم بود. علاوه بر جاودانگی قرآن، ویژگی «جامعیت قرآن» و پاسخگویی همهجانبه به عموم نیازهای انسان در حوزههای فردی و اجتماعی، دلیلی دیگر بر این ادعاست، بهطوری که هیچ نیازی از بشر نیست، مگر آنکه پاسخش در قرآن کریم وجود دارد. البته پاسخیابی نیازها و پرسشها در قرآن لوازمی دارد که به اهم آنها اشاره خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید:
مهمترین دلیل بر جامعیت قرآن، «کلامالله» بودن آن است؛ یعنی محتوای این کتاب از سوی کسی تنظیم شده که خالق انسان و از هر کس دیگری به استعدادها و نیازهای او آشناتر و آگاهتر است. این جامعیت در خود قرآن هم به بیانهای گوناگون تصریح شده، تبیان کل شیء: «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ...» (نحل/ ۸۹) یعنی ما قرآن را در حالی که بیانکننده و روشنگر هر چیز است، بر تو نازل کردیم. «مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ...» (انعام/ ۳۸) یعنی ما هیچ مطلبی را در قرآن فروگذار نکردیم. «وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ...» (انعام/ ۵۹) یعنی هیچ خشک و تری نیست، مگر آنکه در این کتاب قرآن نوشته شده است.
ایکنا ـ ممکن است برخی اشکال کنند که برای مثال، فلان مطلب در قرآن وجود ندارد؛ پس این آیه صحیح نیست، شما چگونه این افراد را توجیه میکنید؟
در پاسخ میگوییم چون شمای اشکالکننده نمیتوانید مطلب را از قرآن دریابید که دلیل بر نبودن آن در قرآن نیست. «عدم الوجدان لایدل علی عدم الوجود.» آن کسی که اهلیت فهم قرآن را دارد، برای شما مییابد و نشانتان میدهد. در اینباره، احادیثی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) داریم. برای نمونه، قال الصادق(ع): «والله ماترک الله شیئاََ یحتاج العباد الیه الّا بیّنه للناس حتی لایستطیع عبد یقول لوکان هذا نُزّل فی القرآن؛ به خدا قسم قرآن همه نیازهای مردم را بیان کرده است تا کسی نگوید ای کاش این موضوع در قرآن بود.»
بهطور کلی، اهل بیت(ع) فرمودهاند: «هر حکمی که برایتان میگوییم، سؤال کنید تا بگوییم در کجای قرآن است.» امام معصوم(ع) ادعای غیرصدق نمیکند. هر نامی از قرآن که در آن آمده، مانند شفاء، حکمت، نور، روح، رحمت و... بیانگر بخشی از پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی انسان است. البته پاسخگویی به نیازهای دیگر موجودات اعم از حیوانات، نباتات و جمادات هم در راستای رفع نیازهای انسان به شمار میرود. «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند، تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.
ایکنا ـ راهکار قرآن برای رهایی جامعه قرن ١۵ از انواع فتنههای گریبانگیر و همهجانبه چیست؟ به نظر شما با تمام دشمنیهایی که وجود دارد، ترویج قرآن در این عصر از کجا نشئت میگیرد؟
مهمترین مشکل جامعه انسانی، مشکل اخلاق به معنای وسیع آن است که میتوان از آنها با عنوان «فتن» یاد کرد؛ اخلاق فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... . پیامبر(ص) فرمود: «فاذالتبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم، فعلیکم بالقرآن.» آخرین پیام آخرین پیامبر خطاب به همگان برای همیشه از جمله زمانه ما این است: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی.»
اگر انسان امروز احساس میکند که محتاج به نجات از فتنههاست و آن را با تمام وجودش احساس کرده، نجاتش از راه دین، آن هم دین اسلام، اسلام ناب و با مراجعه به کتاب این مکتب نجاتبخش یعنی قرآن میسر میشود؛ اما پیامبر اکرم(ص) حکیمانه میفرماید و تأکید میکند که قرآن تنها با همه عظمتش نجاتبخش نیست. قرآن در کنار عترت، عترتی که هم مفسر قرآن است و هم عامل به دستورات آن بهتمامه و در اوج کمال، نجاتبخش بشر محسوب میشود.
از سویی عصر ما عصر فناوریهای شگفتانگیز بشر است. خوشبختانه فناوریهای جدید چه در بخش تبلیغاتی و چه در بخش تکنولوژی آموزشی مانند سایر عرصهها به کمک ترویج قرآن هم آمدهاند و این پدیدهای نو در عصر ماست و در تاریخ سابقه ندارد. بنابراین باید به این مقوله بیشتر بپردازیم و از این فرصت طلایی به خوبی بهرهبرداری کنیم. البته به همین نسبت، دشمنیها با قرآن هم شیوههای جدیدی تجربه میکند و با حفظ شیوههای سابقشان، همه امکانات روز را برای ضربه زدن به قرآن به کار میگیرند.
ایکنا ـ نقش انقلاب اسلامی ایران را در اشاعه و ترویج قرآن تبیین کنید.
نکته امیدبخش برای مسلمانان جهان در فضای درهم آمیخته فرهنگی دنیا این است که در قرن جاری، پژوهشگران غربی با نگاهی عالمانه و دانشگاهی به شناخت و تحقیق در قرآن پرداخته و بر رجحان قرآن نسبت به انجیل و تورات اذعان کردهاند. در این میان نمیتوان از نقش انقلاب اسلامی ایران چشم پوشید، زیرا که این انقلاب به نام اسلام و با پرچم قرآن خود را به جهان معرفی کرد و رهبرش، عالمی برجسته، مسلمان و قرآنشناس بود که موفق شد تفکری دینی را در قالب ایده سیاسی و فرهنگی و از آن مهمتر به شکل یک حکومت به جهان معرفی کند.
لذا دشمنان قرآن به دشمنی با انقلاب این مرد بزرگ روی آوردند تا مبادا این واقعیت در جهان نهادینه شود که با رهنمودهای این کتاب بینظیر آسمانی میتوان حکمرانی کرد و بشر فرورفته در باتلاق فرهنگ منحط غرب و شرق را نجات داد. پس برای کور کردن این نقطه روشن در چند جبهه فعال شدند؛ جبهه اختلافات قومی در داخل کشور، جبهه حمله نظامی از سوی کشور همسایه جاهطلب، جبهه فشارهای همهجانبه سیاسی و اقتصادی و در نهایت هم جبهه فرهنگی. ما بهمناسبت گفتوگویی که داریم، به جبهه فرهنگی میپردازیم.
دشمنان اسلام ناب و قرآن همراه با عترت، برای هر کشور و منطقهای متناسب با شرایط قومی، عقیدتی، فرهنگی، اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی و حاکمیت سیاسی آنجا نقشه میکشند، برنامهریزی میکنند و به اجرا درمیآورند. بحث ما یعنی بحث جهانی آرمان قرآنی و امام زمانی نیز جهانشمول است، ولی چون ایران اسلامی شیعی، هسته مرکزی تفکر قرآن و مهدویت است، بهمثابه تفکری که داعیه حاکمیت بر عالم را دارد و دشمنان هم به درستی اغلب بر منطقه غرب آسیا تمرکز دارند، بجاست که ما هم به این نقطه از عالم بپردازیم؛ گرچه جای بحث درباره سایر مناطق جهان هم به قوت خود باقی است و باید در مراتب بعدی و در فرصتهایی که ایجاد میشود، به آنها نیز پرداخته شود.
تحلیل ما در دو بخش تقدیم مخاطبان ارجمند میشود؛ بخش نخست، حرکتهای مثبت و امیدبخش در زمینه فرهنگ قرآن و عترت در منطقه فرهنگی انقلاب اسلامی به مرکزیت ایران عزیز است. بخش دوم اشارهای به نقاط ضعف و حرکتهای دشمنان دانا و دوستان نادان دارد که باید درصدد جبران آنها باشیم.
مقام معظم رهبری بهمثابه کسی که در جریان شاخصهای کشور در همه زمینههاست، سال گذشته در دیدار با قاریان، این خبر نویدبخش را داد که شاخص رشد فعالیتهای قرآنی در کشور از همه شاخصها در سایر زمینهها بالاتر است. نمود عینی فرمایش ایشان را در همه عرصههای قرآنی اعم از مؤسسات قرآنی، مجامع، جلسات، مسابقات و همچنین در دانشگاهها، پایاننامهها، مقالات و طبع کتب قرآنی و نیز فعالیت وسیع اهالی قرآن در فضای مجازی مشاهده میکنیم که قابل انکار نیست و جای شکر فراوان از خداوند متعال و تشکر از خادمان قرآن در سراسر کشور و خارج از کشور دارد.
با وجود فعالیتهای خوب قرآنی که به گوشهای از آنها اشاره شد، نقاط ضعف و مشکوکی هم در عرصه فعالیتهای فرهنگی کشور بهطور عام و در حوزه فعالیتهای قرآنی بهطور خاص وجود دارد که به بخشی از آنها اشاره میکنیم، به این امید که با مدیریت و درایت خادمان قرآن و عترت مرتفع شوند: ۱ ـ نبود همافزایی و تعامل لازم مابین مراکز خرد و کلان فعال در عرصه امور قرآنی ۲ ـ نبود همکاری لازم مابین مراکز قرآنی و اهل بیتی بهویژه هیئتهای مذهبی ۳ ـ بیتوجهی و کملطفی به ارزشهای قطعی قرآنی و دینی در سایر عرصههای فرهنگی و هنری مانند سینما، تلویزیون، تئاتر، موسیقی، ورزش، گردشگری و مدیریت مراکز علمی و فرهنگی ۴ ـ برخورد لازم نداشتن با عناصر نالایق و یا نفوذی در مراکز فرهنگی ۵ ـ کمتوجهی به نقش مساجد و پررنگ کردن نقش سالنها و پارکها در فعالیتهای مقدس ۶ ـ تغییر ذائقه در عوامل جذاب فرهنگی، تضعیف ارزشها و جایگزین کردن خزنده و زیرکانه ضدارزشها بهصورت حرفهای و حسابشده ۷ ـ انحرافات فکری، سیاسی و هنری در فعالیتهای قرآنی و هیئتهای مذهبی از جمله گرایش افراطی به سمت موسیقی در قرائت قرآن و مداحیها، اشعار کممحتوا در مداحیها، اجرای افراطی اختلاف قرائات در قرآن و طرح مباحث سست و بدون سند در سخنرانیهای خطبا و وعاظ ۸ ـ حضور کمرنگ فقه و فقها در عرصههای فرهنگی.
ایکنا ـ حرکت دشمن در استحاله فرهنگی کشور به چه شکل است؟
آخرین نکته که در خصوص طراحیهای دشمنان قرآن و عترت، اشاره به آن را لازم میدانم، این است که دشمنان بسیار باحوصلهاند و کارشان را از انحرافی کوچک شروع میکنند. دوستان هم یا خواب یا بیتوجه هستند؛ لذا در ابتدای حرکت دشمن به کار او اهمیتی نمیدهند، با اغماض و درواقع با تساهل و تسامح بیجا و تفریطی از کنار آن ساده میگذرند و به توجیهات غیرعالمانه میپردازند. اندک اندک آن انحراف را با کمک دوستان نادان توسعه میدهند تا آنجایی که آن موضوع ناهنجار به خواست و مطالبه بخشی از جامعه تبدیل میشود و کار به جایی میرسد که حاکمیت بهدلیل ملاحظات سیاسی و امنیتی در برابر آن انحراف تسلیم میشود و متأسفانه آن را میپذیرد.
نمونه بارز این حرکت را در موضوعات بیحجابی، حضور مختلط بانوان در ورزشگاهها و جشنهای فارغالتحصیلی دانشگاهها، آرایش غلیظ بازیگران در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی، حضور چهرههای منحرف و بیربط در صدا و سیما و بیان نظرات باطل، ضددین و غیرتخصصی آنها از بلندگوی نظام اسلامی میبینیم. مثالی هست که میگویند: «اگر قورباغه را یکباره در آب داغ بگذاریم، خود را از آن بیرون میاندازد و جانش را نجات میدهد، ولی اگر در آبی سرد بگذارید و شعله زیر ظرف آب را کمکم زیاد کنید، نه تنها برای نجات خودش حرکتی انجام نمیدهد، بلکه از آهسته گرم شدن خود لذت هم میبرد تا اینکه به تدریج پخته میشود و میمیرد.» این عین داستان حرکت دشمن در استحاله فرهنگی محسوب میشود که متأسفانه در بعضی از عرصهها هم موفق شده است. مدیران سیاسی و فرهنگی باید از نمونههایی که مثال زدیم و نمونههایی دیگر از این نوع، عبرت بگیرند و در زمین دشمن بازی نکنند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام