همزیستی دین و آئین در تمام مراحل تکوین فرهنگ ایرانی + فیلم
کد خبر: 4206126
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۴
داریوش شهبازی در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد

همزیستی دین و آئین در تمام مراحل تکوین فرهنگ ایرانی + فیلم

یک تاریخ پژوه با اشاره به رسوم ایرانیان در ماه رمضان و عید نوروز گفت: دین و آئین در تمام مراحل تکوین فرهنگ ایرانی در هم آمیخته شده‌اند و یکدیگر را دفع نمی‌کنند، بلکه با یکدیگر همزیستی دارند. یکی از پایه‌های اساسی هویت ایرانی، امر دینی است. دین در جامعه ایرانی هزاران سال ادامه داشته اما دائما تکمیل و تکوین شده و در مسیر تطور و تعالی قرار داشته است.

شهبازیآشنایی با تاریخچه نوروز باستان برای تمام ایرانیان جذاب است اما امسال عید نوروز با ماه مبارک رمضان تقارن پیدا کرده و بهار طبیعت با بهار دل‌ها قرین شده است و این سوال به ذهن می‌رسد که گذشتگان ما چگونه این آیین‌ها و تلاقی دو بهار معنوی و طبیعت را سپری می‌کردند.

ایکنا برای بررسی آداب و رسوم ایرانیان در عید نوروز و ماه مبارک رمضان به سراغ داریوش شهبازی، تاریخ‌پژوه رفته است. شهبازی از دهه شصت پس از تألیف «زندگی‌نامه میرزا تقی‌خان امیر کبیر» و «تاریخ سکه» با گردآوری بیش از یک میلیون فیش در پی تألیف و تدوین مجموعه‌ای بیست جلدی با نام «تهران نامه» است. مجموعه‌های «برگ‌هایی از تاریخ تهران»، «پرسه در دارالخلافه» و «روایاتی از تهران قدیم» از آثار وی است.  در ادامه مشروح این گفت‌وگو را ببینید و بخوانید.

ایکنا ـ در مورد سابقه پرستش و دینداری در ایران توضیح دهید.

ایرانی‌ها و هندی‌ها در طول تاریخ گام به گام به جلو آمده‌اند و حدود 40 هزار سال پیش طبیعت پرست بودند. انسان راست‌قامت اندیشه‌ورز از  حدود 40 هزار سال پیش، در بستر زمان به دلیل اندیشه‌ورزی بر انباشت دانش خود می‌کوشید و به همین جهت انسان مرتب از جامعه حیوانات و جانوران دور و صاحب اندیشه می‌شود و از حوادث، تجارب ایجاد می‌کند و زندگی اجتماعی بشر آغاز می‌شود.

همان‌گونه که اشاره شد انسان‌های ابتدایی، طبیعت‌پرست بودند و در گام‌های بعدی یعنی عصر آهن که مربوط به 3 هزار سال پیش است، دوران بعدی تکامل بشر را با نام اساطیر می‌شناسیم که البته قصه نیست بلکه واقعیتی است که سینه به سینه منتقل شده است که در این سیر نژاد ایرانی‌ها و هندی‌ها دو شاخه می‌شود و افتراقی پدید می‌آید؛ چراکه هندی‌ها دیوان و ایرانیان ایزد را برمی‌گزینند. در طول تاریخ تکامل، انسان ایرانی گام به گام که به جلو می‌رود به خداپرستی می‌رسد و عوامل مؤثر در زندگی را می‌شناسد.

دوران بعدی پرستش در تاریخ تکوین انسان‌ها دوران مغ‌هاست؛ مغ‌ها افرادی بودند که مبلغ دین بودند و در دوارن تطور و تکمیل دین ایرانیان وقتی یک دین تغییر می‌کرد دیگر تعصبی نسبت به دین گذشته نداشتند و دین قبلی را رها می‌کردند و مبلغ دین جدید می‌شدند. این دوران تا حدود 3 هزار سال پیش که زرتشت که اولین دین دنیا و ایران است پدید می‌آید و خداپرستی در این تاریخ شروع می‌شود.

اخیراً یک حکیم غربی با توجه به مفاد انجیل اثبات می‌کند که ریشه یهودیت و مسیحیت دین زرتشت است. نظر به سیر تدین انسان‌های ایرانی می‌توان متوجه شد که دین ماحصل انباشت اندیشه بشر است؛ یعنی در تطور تاریخی، انسان ایرانی از آن طبیعت پرستی عبور می‌کند و با انباشت دانش، برای پاسخ به سوالاتش به دین می‌رسد.

دین زرتشت نخستین ضوابط و مقررات را برای خداشناسی و عبادت ابداع می‌کند و این امر را به یهودیت، مسیحیت و سایر دین‌ها انتقال می‌دهد. دوران بعدی اندیشه دینی انسان ایرانی، اسلام است که خود اسلام نیز یک مسیر تطور مانایی و فرهنگ بشر است. در دوران پس از اسلام ایرانیان این دین را می‌پذیرند و امروزه هنگامی که از مؤلفه دینی صحبت می‌کنیم به این معناست که هرگز نمی‌توان هویت دینی و ایرانی را از یکدیگر جدا کرد. حال این دین چه زرتشت باشد چه تشیع تفاوتی ندارد.

در مراحلی از تاریخ، ایرانیان صاحب یک دولت مرکزی شدند ولی هویت ملی آنان وابسته به دولت نبود. مثلاً در دوران صفویان ما دولت مرکزی داشتیم که دین رسمی برای کشور اعلام کرد و در دوران ساسانیان دولتی داشتیم که به دلیل رقابت با مسیحیان مجبور شد تا برای حفظ حریم جغرافیایی خود دین رسمی خود را زرتشت اعلام کند اما دین‌ها وابسته به دولت‌ها نبودند، بنابراین یکی از پایه‌های اساسی هویت ایرانی، دینی است. دین در جامعه ایرانی هزاران سال ادامه دارد اما دائما تکمیل و تکوین شده و در مسیر تطور و تعالی قرار داشته است.

ایکنا ـ نوروز چه جایگاهی در فرهنگ ایرانیان دارد؟

تمام رسوم و جشن‌های ایرانی دلایل و حکایاتی دارد که مراسم نوروز نیز یکی از این موارد است. تصور مردم در ایران پیش از تاریخ این بوده که خداوند جهان را در طول یک سال پدید آورده است و در ابتدا آسمان، سپس آب و طبیعت و حیوانات و غیره و در آخر انسان را آفریده که این مباحث اساطیری است و منبع تاریخی مشخصی ندارد. انسان ایرانی در هر مرحله‌ای از تکوین طبیعت جشن می‌گیرد و نوروز نیز یک آئین مذهبی و فرهنگی است یعنی صرفاً نمی‌توان آن را منوط به یک بعد از جامعه ایرانی دانست.

در نورز افراد دور یکدیگر جمع می‌شدند تا ضعف خود را در مقابل طبیعت جبران کنند؛ چراکه زندگی بشر قدیمی در محور کشاورزی و دامداری بود واصولاً بشر در مقابل طبیعت ضعیف است و حیوانات قدرتمندتر از انسان هستند و به همین دلیل بشر به جمعیت نیاز داشته است. باید توجه کرد که مراسمی مانند نوروز سبب اجتماع و هفکری می‌شد؛ پس نیازهای انسان به جمعیت و تفکر سبب پدید آمدن جشن‌ها می‌شد که انسان‌ها در کنار یکدیگر به صورت تعاون‌گونه زندگی می‌کردند.

نوروز در واقع رسمی است که در ضمن شادی برای تولد سال در بهترین موقعیت فصل در نیم کره شمالی، امور افراد مورد ارزیابی قرار می‌گیرد مثلا دعا می‌کنیم که «خدایا سال آینده ما را به بهترین وجه قرار بده» که این نشانه خداپرستی است و این تفکر با فرهنگ ما عجین است. این ارزیابی که ما در هر سال انجام دهیم نمونه‌ای از مدیریت و برنامه‌ریزی است که این قبیل تفکرات در مراسم نوروز به صورت یک اصول نانوشته انجام می‌شد.

ایکنا ـ جشن نوروز از چه زمانی در ایران بروز و ظهور یافت؟

در تاریخ ایران سندی مبنی بر اینکه نوروز دقیقاً از چه زمانی آغاز شده است موجود نیست ولی اگر تاریخ پیش از جامعه ایرانی را بررسی کنیم، ریشه آن را در جشن‌هایی که ایرانیان در پایان هر فصل برگزار می‌کردند، پیدا خواهیم کرد. پس نمی‌توان تاریخ دقیقی برای آن مشخص کرد، مثلا نمی‌توان گفت این رسم از زمان زرتشت آغاز شده است؛ چراکه قبل از حضرت زرتشت، انجمن مغان را داشتیم، یعنی این انجمن قبل از زمان زرتشت بوده است؛ ولی قطعاً تاریخ شروع نوروز ایرانیان مربوط به دوران پیش از تاریخ است یعنی دورانی که ما از طبیعت پرستی این مسیر تکوین فرهنگ و دین را آغاز کردیم ولی سند تاریخی دقیقی در دست نیست.

باید توجه داشت که ایرانیان در دوران هخامنشیان،‌ ساسانیان و دوره‌های مختلف حتی پس از اسلام همیشه با نوروز مواجه بوده‌اند و نوروز همیشه رسم ارزشمندی بوده اما چگونگی از بین نرفتن نوروز با اینکه پیش از اسلام  نیز پابرجا بوده و حتی پس از اسلام تغییری در آن رخ نداده این است که حربه انسان ایرانی در طول تاریخ اسلحه نبوده و همواره با تدبیر ایرانی رسوم خود را زنده نگه داشته است.

نکته مهم این است که انسان ایرانی در طول تاریخ با دشمنان زیادی مانند اعراب، یونانی‌ها و مغولها مواجه شده ولی همیشه آن چیزی که در ایرانیان وجود داشته است تدبیر ایرانی بوده. تدبیر ایرانی این بوده است که پس از حمله عرب و پذیرفتن اسلام، حکومت عرب را نپذیرفت و در نهایت پس از دو، سه قرن با تدبیر خودش مقابل آن ایستاد چراکه دین یک ارتباط دلی است. ایرانیان دین جدید یعنی اسلام را پذیرفتند اما از قرن دوم و سوم کم کم در برخی از نقاط ایران حکومت‌هایی نظیر سامانیان پدید آمد که خودشان را از خاندان ساسانی می‌دانستند و سعی در احیای خصوصیات پیش از اسلام داشتند. بنابراین اندیشه ایرانی همیشه در برخورد با مشکلات راهگشا بوده است.

ایکنا ـ ایرانی‌ها به هنگام تلاقی نوروز و ماه مبارک رمضان چه رسومی داشتند؟

هنگامی که به دوران جدیدتر تاریخ نظیر صفویه و قاجار و پهلوی (بنده خاطرات برگزاری مراسم نوروز در شصت هفتاد سال گذشته را به خاطر دارم) می‌رسیم، در صورتی که ماه مبارک رمضان با نوروز تلاقی پیدا می‌کرد، برای مردم گذراندن این ایام دشوار نبود و با تدبیر خودشان این دو رسم و اعتقاد را در کنار هم عجین می‌کردند و می‌توانستند به خوبی از پس آن بر بیایند. بنابراین در روزهای معمولی نوروز که مقارن با ماه مبارک رمضان نبوده رسوم خاصی از جمله دید و بازدیدها،‌ رفت و روب‌ها، ‌خرید لباس نو و ... انجام می‌شده ولی زمانی که نوروز با ماه رمضان برخورد داشته، تغییراتی را انجام می‌دادند مثلاً ضوابط و مقررات رمضان را حفظ کرده و در کنار آن نوروز را رعایت می‌کردند.

در واقع در صورت وجود این تلاقی بسیاری از رفتارها متوجه کمک به مردم می‌شد؛ مانند تهیه لباس نو برای خانواده‌های ضعیف‌تر که این عمل منافاتی با ماه مبارک نداشت ولی در مواردی که سبب می‌شد از غذا خوردن خودداری کنند، رعایت می‌کردند و در مواردی مانند نوروز در ماه رمضان به خصوص تهرانی‌ها مراسم خاصی داشتند و مسجد را برای این ضیافت آماده می‌کردند و به رفت و روب مسجد می‌پرداختند که این رسم نیز مغایرتی با نوروز نداشت، حتی تهرانی‌ها از منازل خود وسایلی همچون گلیم و فرش را اگر نیاز بود برای پوشش مساجد در اختیار می‌گذاشتند؛ حتی بسیاری از مشاغل مانند غذاپزی‌ها تعطیل می‌شدند. پیاله فروشی‌ها که مشروبات الکی می‌فروختند نیز در این ایام تعطیل می‌شدند. مشاغلی مانند زالو اندازی که سبب ابطال روزه می‌شدند نیز تعطیل می‌شدند و در کنار این‌ها برخی مشاغل مانند فروش قرآن و کسب و کار وصیت نویسان رونق می‌گرفت.

در برخی از مشاغل که همواره در ترازو تقلب می‌شد، همان کاسب‌ها در ماه رمضان وزن‌ها را درست می‌کردند و کاسب‌ها کالاهای بهتری را به مردم عرضه می‌کردند. زنان بدون اینکه قانون و فشاری از طرف جامعه به آنها وارد شود از تزئینات کمتری در پوشش خود استفاده میکردند، لباس‌های بلندتر می‌پوشیدند و در رفتارهایشان متانت بیشتری را لحاظ می‌کردند. معمولاً درگیری‌ها و خصومت‌ها در ماه رمضان کاهش می‌یافت یا از بین می‌رفت. باید اشاره کرد که رسم‌های زیبایی نیز میان مردم بود؛ مثلاً در تهران رسمی به نام «گل خندونی» وجود داشت که در این رسم اگر کدورتی میان افراد وجود داشت، در این مراسم آن‌ها را برطرف می‌کردند.

در ایام ماه رمضان بسیاری از مردم سعی می‌کردند افطاری دهند و تا جایی که امکان داشت به مردم کمک می‌کردند. مثلاً غذا یا لباس به نیازمندان هدیه می‌دادند و انجام این مسائل در نوروز یا رمضان تفاوتی نداشت. (بنده کودکی خودم را در محله زرگنده سپری کردم که یک محله مذهبی در تهران بود ولی همسایگان مسیحی، بهایی، یهودی داشتیم یعنی محله کاملاً طیف مذهبی داشت اما در این محل هنگامی که نوروز با رمضان تلاقی پیدا می‌کرد، بدون هیچ قانون یا فشاری ماه رمضان برتری خود را حفظ می‌کرد و رمضان بر مراسم اساطیری و باستانی ما غلبه می‌کرد و با اینکه افراد با ادیان مختلف آنجا زندگی می‌کردند ولی همه این را پذیرفته بودند و می‌توان گفت این یک مؤلفه فرهنگی ایرانی بود.) برای مثال در دوران قاجار که شب‌ها در تهران دو ساعت پس از غروب تعطیل بود و رفت و آمد ممنوع بود، در ایام ماه رمضان چه نوروز باشد چه نباشد شب ها مساجد، ‌زورخانه‌ها و بسیاری از مشاغل باز بودند.

ایکنا ـ چهارشنبه سوری یکی از رسوم ایرانیان در ایام منتهی به عید نوروز بوده است. در مورد آن بیشتر توضیح دهید. 

 چهارشنبه سوری برمی‌گردد به بحث آتش که آتش در یک مقطعی در دوران پرستش طبیعت برای انسان بسیار حیاتی بود و انسان ابتدایی به دلیل نیازی که به آتش داشته آتشگاه می‌سازد و از آتش نگهداری می‌کند و به این دلیل است که آتش منبع تغذیه و بسیار ارزشمند بوده است چراکه به وسیله آتش می‌توانسته به تغذیه برسد. انسان‌ها در دوران پیش از تاریخ گیاهخوار بوده‌اند و به دلیل نوع ساختار دندان و گوارش قادر به خوردن گوشت حیوانات به صورت خام نبودند و برای هضم گیاهان نیز به آتش نیاز داشتند؛ بنابراین برای این انباشت دانش و تاریخ طولانی انسان ایرانی، آتش حائز اهمیت بوده است.

در چهارشنبه سوری نیز آتش را جشن می‌گرفتند. در نسل‌های بعدی آتشی پدید می‌آوردند و همگی دور آن حلقه می زدند، مانند کاری که زرتشتیان و کردها انجام می‌دادند ولی ایرانیان در طول تاریخ به این نتیجه رسیده بودند که(برای مثال در دوران کودکی بنده) بوته‌ها را از خارج شهر بیاورند و آن را در سه نقطه از شهر قرار داده و آتش می‌زدند که البته آتش کمی بود که کودکان، خانم‌ها و آقایان می توانستند از روی آن بپرند و هنگام پرش می‌گفتند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» و اینگونه از خداوند تقاضای سلامت و دعا می‌کردند و از این طریق با دستگاه الهی ارتباط می‌گرفتند که این مورد ریشه در تفکر دینی و آئینی ما داشته که هیچ کدام از این تفکرات در تاریخ ما قابل تفکیک نیست، یعنی دین و آیین در تمام مراحل تکوین فرهنگ ایرانی در هم آمیخته شده‌اند و یکدیگر را دفع نمی‌کنند، بلکه با یکدیگر همزیستی دارند.

وقتی چهارشنبه سوری تمام می‌شد، بچه‌های کوچک چه دختر چه پسر چادر برسر می‌کردند و بر یک کاسه یا قابلمه فلزی با قاشق می‌زدند و به صورت دسته جمعی در حالی که لابه‌لای چادر پنهان بودند، به در خانه‌ها می‌رفتند. طبق یک قانون نانوشته مادرها قبل از رسیدن این روز یک سری اقلام غذایی مانند حبوبات، شیرینی و شکلات را در صندوق خانه‌ها نگهداری و از قاشق زنان پذیرایی می‌کردند و کاسه قاشق زنان را از این اقلام پر می‌کردند. بچه‌ها نیز پس از پایان این مراسم چادرها را کنار می‌زدند و شروع به تقسیم و خوردن می‌کردند. باید توجه داشت که مادرها نقش بسیار برجسته‌ای در ابقاب جشن‌های اساطیری ایرانیان داشتند.

ترقه بازی‌هایی که امروزه در چهارشنبه سوری مشاهده می‌کنید، یک جشن چینی است و امیدوارم اندیشمندان جامعه ما با تدبیری که همیشه داشته‌اند با این تجار که وسایل خطرناک را به صورت متقلبانه از چین وارد کرده و به خورد مردم می‌دهند، برخورد کنند. در گذشته صرفاً بوته‌های خار آتش زده می‌شد که این آتش عمر بسیار کوتاهی داشت و هیچ خطری نداشت و اوج ترقه بازی در آن دوران هفت ترقه بود که آن هم هیچ خطری نداشت و صرفاً همراه با صدا بود البته در دوران قاجار، به خصوص دوارن ناصرالدین شاه که پادشاه تجمل‌گرایی بود، چهارشنبه‌های آخر سال در میدان توپخانه یا میدان ارگ مراسم آتش بازی برگزار می‌شد؛ البته آن‌ها موادی را به عنوان منفجره آتش می‌زدند که این اقدام توسط افرادی که از قورخانه می‌آمدند و در این کار مهارت لازم داشتند انجام می‌شد و همچنین تمهیداتی را جهت عدم آسیب‌رسانی به مردم می‌اندیشیدند؛ ضمن اینکه در دوران فتحعلی شاه این مراسم بیشتر بود و در این دو دوره تهران و خود حکومت بسیار با آب و تاب این کار را انجام می‌داد اما در دوران محمد شاه چون اصولاً اهل تجملات نبود و مقداری نیز بیمار و درویش مآب بود و حتی دوران مظفرالدین شاه و سلطنت احمدشاه به دلیل حوادث موجود در جامعه ایرانی از جمله جنگ جهانی اول و قحطی و گرسنگی و انواع بیماری‌ها این مراسم دیگر اوج و رونق نداشت ولی بهترین دوران آتش بازی که در ایام نوروز، چهارشنبه سوری و سایر جشن‌ها توسط مأمورین قورخانه انجام می‌شد مربوط به دوره ناصری و فتحعلی بود.

ایکنا- قورخانه به چه معنایی است؟

قورخانه در شمال ارگ سلطنتی بوده است، جایی که امروز ایستگاه مترو توپخانه است. در واقع قورخانه جایی است که اسلحه و مهمات می‌ساختند؛ مانند زنبورک که اسلحه قدیمی ما ایرانیان است، چراکه اسلحه‌ها در آن زمان نیاز به باروت داشتند و باروت یک مواد منفجره است. در واقع قورخانه مانند ضرابخانه است که به معنای امروزی یعنی اسلحه خانه.

ایکنا- بعد از چهارشنبه سوری اولین رسم ایرانیان برای نوروز چه بوده است؟

مراسم بسیار باارزش و مفصلی به نام سلام وجود داشته است؛ این مراسم از دوران فتحعلی شاه شروع شد و حتی در دوران بعد نیز نقاشی صف سلام که در باغ نگارستان است از ابداع آن دوران است. مراسم سلام در تخت مرمر در دوران فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه برگزار می‌شد که این تالار پس از سفر ناصرالدین شاه به اروپا ساخته می‌شود. در این مراسم شاه در این تالار در کنار صدر اعظم، مقامات دولتی و شاهزاده‌ها به ترتیب سن و مقام می‌ایستاد و مردم اجازه حضور برای ملاقات مقامات برتر و علما را داشتند.

اصولاً در دوران ناصری حکومت با مردم ارتباط نزدیکی داشت و منجمین باید لحظه تحویل سال را اعلام می‌کردند؛ همانگونه که ماه مبارک رمضان را علما اعلام می‌کردند. حکومت پس از این اعلام چند تیر، بعضاً 21 توپ تیر را در چند نقطه شهر از جمله میدان توپخانه و میدان ارگ شکلیک می‌کرد و این هماهنگی توسط حکومت با مردم انجام می‌شد. البته برای شروع ماه رمضان نیز حکومت توپ در می‌کرد و افطاری و سحری نیز توزیع می‌کرد؛ تهران نیز در آن دوران حصار صفوی بود که کلاً مساحت آن 4 کیلومتر بود.

در صورت تلاقی نوروز و رمضان، مردم پس از مطلع شدن از لحظه تحویل سال، بر سر سفره هفت سین قرآن را می‌بوسیدند، به یکدیگر تبریک می‌گفتند و دعا می‌کردند. در این مراسم اعضای اصلی خانواده گردهم جمع می‌شدند، البته کمی قدیم‌تر که پدربزرگ و مادربزرگ تا مرحله نوه و نتیجه با یکدیگر زندگی می‌کردند،‌ این مراسم را با یکدیگر انجام می‌دادند.

 نخستین کار پس از لحظه تحویل سال دید و بازدید بود و اولویت این دیدارها در خانواده، بزرگی افراد بود که این احترام‌ها و آداب در قالب قوانین نانوشته‌ای بود که بسیار رعایت می‌شد. مردم لباس نو می‌پوشیدند، برخی اوقات می‌دوختند و برخی اوقات می‌خریدند. در این مراسم بزرگترها به کوچکترها عیدی می‌دادند. 

ایکنا- ظاهرا ایرانیان از یک زمانی به بعد بر سر سفره هفت سین تمثال حضرت علی(ع) را قرار می‌دادند، آیا این از آن زمانی که نوروز با غدیر تلاقی پیدا کرده نشئت گرفته است؟

این‌ موارد هیچ مدرک و سند تاریخی ندارد اما این امر قابل پذیرش است؛ چراکه انسان ایرانی دین اسلام را پذیرفته بود و مسلماً حضرت علی(ع) یکی از امامان مورد علاقه شیعیان هستند. نکته مهم این است که زمان دقیق پدید آمدن تمثال حضرت علی(ع) مشخص نیست. در واقع می‌توان تاریخ حدودی برای تصاویر متصور شد اما برای تمثیل خیر؛ چراکه دوربین عکاسی از زمان ناصرالدین شاه به ایران وارد شد و از اواسط دوران ناصری عمومیت یافت اما تاریخی برای نقاشی نیست چون در دین اسلام ساخت مجسمه یا کشیدن تصاویر ائمه مجاز نبوده. مثلا پیش از اسلام تصویر پادشاهان روی سکه‌ها ضرب می‌شد اما پس از اسلام به دلیل غیر مجاز بودن استفاده از تصاویر در اسلام، تصاویر قبلی را مخدوش می‌کردند و سکه در حالی که ارزش خود را حفظ کرده بود، مخدوش شده بود چراکه جامعه مسلمان هنوز امکان ضرب سکه با درج تصویر را نداشت که البته این اتفاق تا دوران مروان ادامه یافت که از آن تاریخ به بعد دیگر سکه‌های اسلامی آمد که بدون تصویر بود.

ایکنا- ایرانیان مراسم سیزده بدر را چگونه سپری می‌کردند؟

خانواده‌ها در آیین نوروز و قبل از سیزده بدر «سبزه» پدید می‌آوردند؛ یعنی به دور کوزه‌های بزرگ و زیبا پارچه می‌بستند و آن را مرطوب می‌کردند و تخم شاهی را پس از 24 ساعت خیس کردن، با دست روی پارچه این کوزه‌ها قرار می‌دادند و کوزه را پر از آب می‌کردند و در یک جای گرم و تر در خانه قرار می‌دادند. مدام آب کوزه را پر می‌کردند چراکه کوزه‌ها به دلیل ساختار سفالی بدون لعابشان نم می‌داد و تخم گیاه امکان ریشه کردن و سبز شدن داشت.

نوع ساده‌تری از سبزه کاری، ریختن بذر گندم یا عدس در یک دوری بود. این سبزه مؤلفه‌ای برای شروع نوروز بود و در خاتمه جشن نوروز باید این سبزه از خانه جدا می‌شد و به احترام طبیعت(چون انسان ایرانی همواره دوست داشت که چهار عنصر طبیعت یعنی آب و خاک و آتش و باد را آلوده نکند که این امر همان قانون توسعه پایدار امروز است.) این گیاه را در طبیعت رها نمی‌کرد و حتماً این گیاه را در آب یا نهری می‌انداخت و گیاه سیر طبیعی  خود را سپری می‌کرد.

معمولا در سیزده بدر مردم به اطراف تهران یا اطراف‌ دروازه دولاب می‌آمدند؛ البته بعد از رفت و آمد با ماشین مردم به دلیل وجود رودخانه بیشتر به کرج یا جاجرود می‌رفتند و غذایی اعم از کباب یا سایر غذاها را می‌خوردند اما اگر ماه رمضان بود حتما رعایت می‌کردند و غذایی نمی‌خوردند. بچه‌ها طناب‌هایی از درختان آویزان می‌کردند و تاب می‌خوردند و یا توپ بازی می‌کردند.

ایکنا- به رسم و رسوم ایرانیان در ماه رمضان که کمتر شنیده‌ایم نیز اشاره بفرمایید.

رسم‌های زیبایی مانند «گل خندونی» وجود داشت؛ البته در تهران رسمی مشابه به این رسم به نام گلریزان وجود داشت که مختص ماه رمضان نیست اما آن اندیشه محبت ایرانی در این مراسم نیز وجود داشت که در آن به کسانی که دچار مشکلات اقتصادی بودند کمک می‌کردند.

نکته بعدی این است که در ایام قدیم میان ایرانی‌ها به ویژه تهرانی‌ها نذر کردن بسیار مرسوم بوده است به این گونه که اولاً کار خلافی نمی‌توانستند انجام دهند و در دل خود نذر به انجام کاری را انجام می‌دادند، مثلاً یک پزشک نذر می‌کرد در قبال خدمت به مردم و کار در راه خدا،‌ خداوند به خانواده‌اش سلامتی بدهد و قاعدتاً وقتی نذر می‌کند، با شرایط بهتری خدمت می‌کند.

رسم دیگر این بود که پسرها صبح زود تشتی می‌آوردند و در آن آب می‌ریختند و آن را با شدت می‌زدند تا صدای مهیبی ایجاد شود تا مردم در سحر خواب نمانند یا حتی اگر چراغ خانه‌ای روشن نبود در آن خانه را می‌زدند تا آن افراد خواب نمانند و این‌ها جزو نذر بود و بسیاری از حاجت روایی‌ها در همین کمک‌ها و افطاری دادن‌ها بود.

گفت‌وگو از محسن مسجدجامعی

انتهای پیام
captcha