شواهد از آینده روشن علم دینی در ایران خبر می‌دهد
کد خبر: 4181821
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۶
موحد ابطحی توضیح داد؛

شواهد از آینده روشن علم دینی در ایران خبر می‌دهد

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی ضمن استناد به برخی شواهد در حوزه روانشناسی و بانکداری اسلامی تصریح کرد: به اعتقاد من جریان علوم دینی در ایران روند رو به رشدی داشته و آینده‌دار است.

به گزارش ایکنا، نشست تخصصی کمیسیون آینده‌پژوهی علوم انسانی هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی سه‌شنبه ۲۳ آبان در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.

در این نشست سیدمحمدتقی موحد ابطحی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

نسخه اول سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در سال 97 بیرون آمد. دو سال فرصت داده شد تا نسخه نهایی بیرون بیاید ولی هنوز این اتفاق نیفتاده است. بنده بر اساس نسخه 97 و افقی که در آن نسخه ذکر شده بود بحثم را ارائه می‌دهم. در این سند آمده است ایران در سال 1444 باید در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی رتبه اول را داشته باشد. این مسئله اقتضا دارد بحثی درباره آینده‌پژوهی علوم انسانی اسلامی داشته باشیم و بررسی کنیم آیا چنین افقی دست‌یافتنی است یا خیر.

در بحث آینده‌پژوهی دو نوع آینده‌پژوهی توصیفی و تجویزی مطرح است. مسئله اول این است که آیا آینده‌پژوهی علوم انسانی ممکن است یا خیر. ده سال پیش طرح پژوهشی در یکی از مراکز با همین عنوان مطرح شد ولی رد شد، به دلیل اینکه می‌گفتند علوم انسانی نمی‌تواند موضوعی برای مطالعات آینده‌پژوهی باشد. من در مقاله‌ام دفاع کردم چرا چنین چیزی ممکن است و اتفاق افتاده است یعنی در عرصه بین المللی مقالات خوبی در کشورهای مختلف پیرامون آینده‌پژوهی علوم انسانی داریم.

آیا علوم انسانی اسلامی پارادوکس است؟

برخی از اساتید گفتند ایده علوم انسانی اسلامی آینده‌ای ندارد و استدلال می‌کنند چنین چیزی شدنی نیست. آنهایی که مدعی هستند می‌گویند علوم انسانی اسلامی یک مفهوم پارادوکسیکال است چون علم تغییرپذیر و نامقدس است ولی دین تغییر ناپذیر و مقدس است لذا علم انسانی اسلامی پارادوکسیکال است و چنین چیزی نمی‌تواند تحقق خارجی داشته باشد.

برخی نیز به صورت پسینی و بر اساس شواهد این ادعا را مطرح می‌کنند؛ به عنوان مثال دکتر داوری گفتند سی سال تلاش در این زمینه به جایی نرسیده است، بعد از این هم به نتیجه نمی‌رسد. پس ادعا این است چون در چند دهه گذشته علم دینی مطرح بوده است و به نتیجه نرسیده است در آینده هم به جایی نخواهد رسید. بنده سعی کردم این دیدگاه را نقد کنم. من سعی کردم نشان دهم جریان علوم دینی روند رو به رشدی داشته پس علی‌الاصول آینده‌دار است.

حال به برخی شواهد اشاره می‌کنم. در یک مصداق، در روانشناسی اسلامی، ما در آغاز جریان علم دینی در کشور شاهد بودیم که کارهایی اولیه دنبال این بود که مکاتب روانشناسی غربی را نقد کند. گام بعدی پرداختن به علم النفس فلسفی بود ولی اگر به سوابق امروز روانشناسی اسلامی بپردازیم یک مرکز مشاوره اسلامی داریم که در آنجا روانشناسان اسلامی حضور دارند. این امر بازخورد بین المللی هم پیدا کرده است و انتشارات‌های معتبر کتاب‌هایی درباره روانشناسی اسلامی چاپ کردند یعنی جامعه جهانی هم متوجه این نکته شده است در آموزه‌های اسلامی روش‌هایی می‌توان استخراج کرد که به درمان برخی اضطراب‌ها و بیماری‌ها کمک کند. شما به این روند نگاه کنید. ما از نقد آثار غربی گذر کردیم، آثار خودمان را مورد مطالعه قرار دادیم و امروز به جایی رسیدیم با استفاده از آموزه‌های اسلامی مشکل حل کنیم و این تلاش‌ها در عرصه بین المللی بازتاب پیدا کرده است.

مثال دیگر بانکداری اسلامی است. کشورهای غربی بانک‌های مستقلی دارند که خدمات بانکداری اسلامی ارائه می‌کنند و مردم از این بانک‌ها استقبال کردند و حتی برخی افراد که نگاه سکولار دارند از این بانکداری استقبال کردند. پس در یک نگاه کلی با همین تحلیل می‌توانیم نشان دهیم داستان اینگونه نیست که علوم انسانی اسلامی آب در هاون کوبیدن باشد بلکه پیشرفت‌هایی داشته و می‌توان این پیشرفت‌ها را نشان داد.

آینده تاریک رشته مطالعات زنان در ایران

در ادامه این نشست لیلا فلاحتی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

رشته مطالعات زنان از موج دوم فمینیسم شکل گرفت و رد پای آن در جهان آکادمیک به حوزه ادبیات و نوشتارهایی که زنان درباره تجربه روزمره داشتند برمی‌گردد ولی از موج دوم فرایندهایی برای شکل‌گیری این رشته صورت گرفت و صورت‌بندی آن در قالب مطالعات از دهه شصت میلادی است. در این روند تاثیر جامعه‌شناسی در سیاستگذاری خیلی پررنگ شده بود و انتقاد فمینیست‌ها این بود جامعه‌شناسی علمی است در اختیار مردان است و نگاه آنها به زنان با رویکرد خودشان است و با نگاه خودشان برای زنان اولویت قائل می‌شوند و صدای زنان به رسمیت شناخته نمی‌شود.

این رشته از اینجا شروع کرد و ابتدا در دانشگاه‌های آمریکا تاسیس شد ولی به تدریج به کشورهای دیگر هم رفت و امروز هفتصد موسسه در بیش از 40 کشور این رشته را ارائه می‌دهند. در ایران از دهه هفتاد گفت‌وگو درباره رشته مطالعات زنان شکل می‌گیرد و در سال 78 تصویب رسمی می‌شود. شائبه فمینیسمی بودن این رشته در این است که دروسی ارائه می‌دهد که زمینه‌مندی ندارد و برگرفته از ساختار غربی و حوزه‌ای است که با ما ارتباط نزدیکی ندارد لذا این باعث شد این رشته بازنگری شود و به سه رشته تقسیم شود. همچنان سایه سنگین بازنگری‌های مستمر و دامنه اتهام‌زنی سویه‌های ایدئولوژیک در حوزه مطالعات زنان ادامه پیدا کرده است.

این ادامه پیدا کردن منجر به تغییرات رادیکال هم در حوزه ارائه دروس، هم در منابع و هم نوع ارائه و حتی استادان این رشته شد و این موجب شد رشته قوام لازم را نداشته باشد. این خودش ترسیم آینده برای این رشته را پیچیده کرده است. در مورد آسیب‌شناسی این رشته خیلی مطالعه انجام شده است. آن قدر دامنه پیشینه پژوهشی در این حوزه قوی است ضرورتی به پژوهش مجدد نیست.

یکی از مهمترین ناکارآمدی‌ها در این است که نتوانستیم نظریه بومی تولید کنیم. انتقاد فمینیست‌ها بر رو آمدن این رشته برای انعکاس صدای زنان در زمینه خودشان بود ولی ما نتوانستیم این را در کشورمان پیاده کنیم. علاوه بر این ضعف نظام آموزشی، کمبود اساتید از دیگر مشکلات این رشته است. متاسفانه کسانی که ترجیح می‌دهند فقط یک مدرک ارشد داشته باشند در این رشته پذیرش می‌شوند و خود این تولید محتوا را ضعیف کرده است. به اعتقاد من ادامه روند فعلی موجب خاموشی و انحلال این رشته است و مقصود از انحلال، عدم تاثیرگذاری بر جامعه است.

دو پیشران اصلی برای سناریو ایده‌آل برای رشته مطالعات زنان وجود دارد یکی اینکه تخصصی شدن جدی گرفته شود و با زبان روز این رشته را پیگیری کنیم. دوم مسئله میان‌رشتگی است. این بحث برای ما اهمیت دارد چون باید باور درستی داشته باشیم. من در مالزی تحصیل کردم. در آنجا از دپارتمان‌های دیگر در حوزه مطالعات زنان دوره می‌گذراندند و میان‌رشتگی واقعی اتفاق می‌افتد. ما در ایران چون نتوانستیم میان رشتگی را درست تعریف کنیم مسئله زنان در دپارتمان‌های دیگر مطالعه می‌شود و چون از رشته مطالعات زنان کمک نمی‌گیرند کلیشه‌ها علیه زنان بازتولید می‌شود.  

انتهای پیام
captcha