به گزارش ایکنا، مراسم نکوداشت آیتالله احمد بهشتی، صبح امروز بیستم دیماه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین سیدسلمان صفوی، رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن به توضیح درباره وضعیت فلسفه اسلامی در دانشگاههای غربی پرداخت و اظهار کرد: موقعیت فلسفه اسلامی در غرب را با رویکرد تاریخی میتوان به سه مقطع تقسیم کرد؛ دوره قرن یازده تا پانزدهم، دوره قرن نوزدهم، دوره قرن بیستم و بیست و یکم. در دوره قرن یازده تا پانزده، از اواخر قرن یازده میلادی آثار فلسفی اسلامی به خصوص آثار ابوعلی سینا و کندی به زبان لاتین ترجمه شد و از آن به بعد گروهی از متفکران به تفحص در آثار فلسفه مشایی مخصوصا ابن سینا و ابنرشد پرداختند و فلسفه قرون وسطی تحت تاثیر فلسفه ابن سینا و ابن رشد واقع گردید. در قرن نوزده مطالعات فلسفی اسلامی به صورت تاریخ فلسفه تداوم یافت. در آن زمان رشته تاریخ فلسفه ایجاد شد، البته مقصود تاریخ فلسفه غربی بود ولی فصلی را به فلسفه ما اختصاص دادند که البته آن را فلسفه عربی نامیدند. این برداشت از فلسفه اسلامی به حکمای مشایی از کندی تا ابن رشد محدود میشد و آنها فکر میکردند فلسفه با ابن رشد به پایان رسیده است.
وی در ادامه افزود: داستان فلسفه اسلامی در غرب، در قرن بیست و بیست و یکم عوض شد. تا قرن بیستم در آمریکا و کانادا حتی در دانشگاههای قدیمی توجهی به فلسفه اسلامی نشد اما توجه به فلسفه اسلامی با مهاجرت مسلمانان از جهان اسلام به آمریکا آغاز شد و کمکم در برخی دانشگاههای آمریکا و کانادا درس فلسفه آغاز شد. تا نیمه اول قرن بیستم برداشت از فلسفه اسلامی به شکل تاریخی ادامه یافت. سپس به خاطر نوشتههای هانری کربن و ایزوتسو و فضلالرحمن و حسین نصر، در غرب آگاهی حاصل شد که فلسفه با ابن رشد پایان نیافته است. زمانی که سیدحسین نصر، معاون دانشگاه تهران بود قراردادی با دانشگاه مک گیل منعقد کرد و مهدی محقق را به غرب فرستاد تا به تدریس فلسفه اسلامی بپردازد.
وی ادامه داد: بدین طریق در مک گیل و چند مرکز دیگر، فلسفه ملاصدرا مورد توجه و علاقه قرار گرفت و این علاقه هر روز در حال بیشتر شدن است. امروز علاقه به فلسفه و تصوف در محافل علمی غرب زیاد شده است. یکی از نشانههای آن انتشار سلسله کتب فلسفه توسط انتشارات دانشگاه نیویورک است. با این حال تاکنون دپارتمان فلسفه علاقه چندانی به فلسفه اسلامی نداشته و این امر به دلیل تسلط فلسفه تحلیلی در دانشگاههای آمریکا و انگلیس است و به همین خاطر فلسفه اسلامی بیشتر در دپارتمانهای مطالعات ادیان تدریس میشود. در چند سال اخیر این وضع در حال تغییر است و استادان مختلفی آمدند که فلسفه اسلامی را تدریس میکنند و فلسفه دیگر مختص به فلسفه غربی نیست و فلسفه شرق و اسلامی هم مطرح شده است.
در این نشست محمدجواد سلمانپور، سرپرست معاونت بورسیه و امور دانشجویان به توضیح درباره شخصیت احمد بهشتی پرداخت و اظهار کرد: من میخواهم برداشت خودم از استاد و پدر معنوی خودم را در چهار محور عرضه کنم. ایشان در حوزه به معنای واقعی آیتالله و در عرصه دانشگاه به معنای واقعی نظریهپرداز و مجتهد است ولی به اعتقاد بنده ایشان علامه ربانی است. باید از امروز ایشان را علامه بهشتی خطاب کرد، این اغراق نیست و دلیل دارد.
وی افزود: ایشان در نگرش دارای جامعیتی به تمام معناست. نگاه به آثار ایشان، به سخنان ایشان، به منش ایشان نشان میدهد نگرشی جهاننگر، آیندهنگر، فرانگر، عمقنگر، تاریخنگر و زماننگر و در عین حال قدیمنگر دارد. این ویژگی نگرشی را در کمتر کسی میبینیم و فقط در مصلحین بشری دیده میشود. در بعد علمی ایشان دارای جامعیت علمی هستند و به همین جهت عنوان علامه را برای ایشان به کار بردم. ایشان در بعد فلسفه، در بعد کلام، در بعد فقه، در بعد تفسیر قرآن و نهجالبلاغه تبحر دارند. ما خدمت علامه جعفری منطق منظومه میخواندیم. ایشان یکبار گفت من تفسیر مثنوی را شروع کردم تا نهجالبلاغه را شرح کنم، نهجالبلاغه را شرح میکنم تا قرآن را شرح کنم و این غایت من است. افسوس که همان شرح نهجالبلاغه را تمام نکردند.
وی تصریح کرد: ما در چند موضوع خلا داریم، یکی تفسیر آیات احکام و دیگری تفسیر نهجالبلاغه. باید نهجالبلاغه تا امروز صدها دوره شرح میشد. شرحی که آقای بهشتی انجام میدهند یک خلا را در جهان اسلام پر میکند. شرح نهجالبلاغه ایشان یک سفره عظیمی پیش روی محققین قرار داده است که در رساله دکتری خود را روی این کار کنند. بنابراین این آثار کفایت میکند جامعیت علمی ایشان را تصدیق کنیم. بحث بعدی جامعیت در شخصیت است. اگر بخواهیم کوه صبر را معرفی کنیم ایشان هستند. شخصیت علمی اجتماعی و اخلاقی ایشان مبتنی بر شخصیت فطری ایشان است. اگر بخواهیم شخصیتی که توسط غیر خدا دستکاری نشده است را نام ببریم ایشان است.
در این نشست نجفقلی حبیبی، رئیس اسبق دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: آیتالله بهشتی از نظر علمی ذوفضیلتین حوزه و دانشگاه است. علاوه بر احراز مقام واقعی اجتهاد، بر مبنای تحقیقات دانشگاهی هم دکتر است. تجلیل از ایشان تجلیل از علم و ایمان و تقوا است که ایشان مصداق هر سه اینها است. احمد بهشتی نمونه ارزنده و عالی بزرگانی است که در این دانشکده به توسعه علوم انسانی کمک کردند و هم در تربیت محققان و دانشمندان گامهای استوار برداشتند. در ایام فعالیت علمی در گروه فلسفه به صور گوناگون از ایشان بهره میبردیم و در زمان تنفس از عبارات پیچیده کتب فلسفی گرهگشایی میکردند.
انتهای پیام