به گزارش ایکنا؛ عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، به مناسبت سالروز درگذشت علامه امینی در یادداشتی به بررسی یادنامه علامه امینی پرداخته است که چندی پیش از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شده بود. متن یادداشت از نظر میگذرد؛
«نیازی به توضیح نیست که حق عالمانی که در راستای اهداف بعثت پیامبران به تبیین حقایق همت میگمارند، بیش از آن است که با یکی دو گفتار و برنامه ادا شود. کار پیامبرانه آنها حقگزاریای ویژه میطلبد که در این سوی، حرکتی جدی و در خور دیده نمیشود.
میبینیم که جناب اصبغ بن نباته به روایت از امیرالمؤمنین(ع)، آیه شریفه «و بالوالدین إحساناً» را به معلمانی تفسیر میکند که علم دین را به مردم میآموزند. آیا این هشداری برای من و تو نیست که در رفتار خود بازنگری کنیم و به گونه دیگری در مورد بزرگان عمل کنیم؟
معلّمان همه حرمت دارند، اما میتوان به تفاوت درجه بین آنها قائل شد، بدون اینکه حرمت هیچ یک از آنها را واگذاریم. به زعم نگارنده سطور، این برتری به عواملی برمیگردد، که یکی از آنها «موضوع مورد توجه آن معلم» است. هرچه موضوع مهمتر، جایگاه معلم والاتر.
در میان دانستنیهای متنوعی که بشر با آن روبرو است، «هدایت به شاهراه عبودیت» جایگاهی ویژه دارد. این همان نعمتی است که خداوند حکیم در میان تمام نعمتهایش که فزون از شمار است، به طور برجسته از آن یاد میکند، (آل عمران، ۱۶۴)؛ و در روز قیامت، به طور خاصّ، درباره آن میپرسد، (تکاثر، ۸).
قدر این نعمت خاصّ – که گاه به نبوت و گاه به امامت یاد شده است - زمانی دانسته میشود که بدانیم فاصله میان دینداری با عنایت به آن و دینداری بدون عنایت به آن، فاصلهای به درازای هدایت تا ضلالت است. پس معلّمانی که به چنین علمی اهتمام میورزند، جایگاهی ویژه مییابند.
خوشبختانه مردم ما نام علامه امینی و یادگار جاودانهاش کتاب «الغدیر» را فراوان شنیدهاند. اما ژرفنگری درباره او و کتابش گاهی تحتالشعاع این شهرت رسانهای قرار میگیرد و چنین شخصیتی با وجود شهرت، ناشناخته میماند. بدین روی، گامهایی مؤثر و مداوم برای شناخت و شناساندن این گونه بزرگان ضرورت مییابد. هر چه موضوع جهاد امینی زندهتر، ضرورت شناخت او روزآمدتر.
این مدعا چنان بدیهی است که نیازی به توضیح ندارد. فقط باید جانها و درونها را برانگیزد و پرسشی هشدارگونه در آنها پدید آورد که با این همه امکانات رسانهای که امروز در اختیار داریم، این روزآمدی را چه اندازه جدّی گرفتهایم؟
در خلال این پنجاه سالی که از رحلت علامه امینی میگذرد (۱۳۹۰ – ۱۴۴۰ قمری)، گامهایی در معرفی ایشان برداشته شد. گزارشی از آن را در کتابنامهای که در مجله سفینه شماره ۳۸ آمده، میتوان دید. با مروری گذرا بر آن فهرست، روشن میشود که برخی از آن منابع، مطالب تکراری هستند و بعضی بازنویسیهای مطالب کتاب الغدیر؛ و البته هر کدام، دستکم محض یادآوری حقی ضایعشده، ارزش خود را دارد. اما درست گفتهاند که: «سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر». سخن نو در میان منابع فارسی زبان، به چند مجموعه بازمیگردد، مانند:
یک: یادنامه علامه امینی، به کوشش محمدرضا حکیمی و سیدجعفر شهیدی که ظاهراً برای نخستینبار، تجلیل از یک شخصیت دینی را در قالب یادنامه به نمایش گذاشت.
دو: حماسه غدیر، به کوشش محمدرضا حکیمی، به ویژه چاپ نخست آن به سال ۱۳۵۶ شمسی که گفتارهای دهها تن از اهل نظر را با چینشی عالمانه و خوشخوان ارائه میکند.
سه: ویژهنامه روزنامه رسالت، به سال ۱۳۶۷ شمسی مصاحبههایی مفید عرضه میکند.
چهار: مقالات متنوع از مرحوم علی ابوالحسنی (منذر) که در فرصتهای مختلف و غالباً در روزنامه جام جم مینوشت و هر کدام نکتهای نو دربرداشت. نیز گفتار او در دانشنامه امام علی(ع) و کتابچهای که در سلسله کتابهای پنجشنبه مؤسسه همشهری منتشر کرد.
پنج: ویژهنامه فصلنامه سفینه به شماره ۳۸ با تنوع و نوآوری در مطالب، که اکنون از طریق اینترنت به گونه تمام متن در اختیار است.
شش: مجموعه مفید «امین شریعت» که بنیاد محقق طباطبایی به بازار فرستاد.
فهرست یادشده، بر سبیل استقصای تامّ یا گزینش بهترینها نیست، بلکه گزیدهای از منابع است که در این فرصت شتابزده در حدّ حافظهای ضعیف به قلم آمد. اما در این گفتار، مجموعهای جدید در همین راستا معرفی میشود که در ماههای اخیر تدوین و منتشر شد. این مجموعه با عنوان «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحوم علامه عبدالحسین امینی» در سلسله کتابهای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی است که صد و پنجاه و هشتمین کتاب از این سلسله است و یادگاری است از مجلس بزرگداشت علامه امینی که در ماه رمضان سال جاری در آن انجمن برگزار شد.
در این مجموعه سیصد صفحهای – که به اهتمام صدرا صدوقی تدوین شده – بیست عنوان جای گرفته، که کمتر از نیمی از آنها پیشتر در نشریات و جایهای پراکنده منتشر شده بود و اینک فرصت بازنشر مییابد. اما بیش از نیم آنها برای نخستینبار به محضر اهل نظر تقدیم میشود. فهرست کلی مجموعه (عنوان مقاله و نام نویسنده با حذف لقب و عنوان چنانکه در متن کتاب آمده) چنین است:
۱. رأی امام محمد غزالی در باب واقعه غدیر / حسن بلخاری قهی
۲. دو کتابخانه در پهلوی هم / محمدرضا حکیمی
۳. الغدیر و وحدت اسلامی / مرتضی مطهری
۴. اسلام مجسم / حسین نوری همدانی
۵. امینی، بزرگ مرد عالم اسلام و تاریخ / سیدمرتضی نجومی
۶. الغدیر، پرچم وحدت و سند حقانیت شیعه / محمدجواد حجتی کرمانی
۷. علامه امینی؛ زمان، اندیشه و تکاپو / علی ابوالحسنی (منذر)
۸. اهل مجادله نبود [مصاحبه با احمد امینی نجفی درباره سلوک پدر]/ صدرا صدوقی
۹. خاطراتی از سلوک علامه عبدالحسین امینی / محسن آخوندی
۱۰. الغدیر به مثابه منبعی برای تاریخ تشیع / رسول جعفریان
۱۱. تجربه نوشتن نخستین زندگینامه مرحوم علامه امینی به زبان انگلیسی / محمدرضا فخر روحانی
۱۲. چند نکته و نویافته در باره علامه امینی / عبدالحسین طالعی
۱۳. درباره سه عالم عارف؛ علامه امینی، علامه طباطبایی، میرزای شیرازی / جواد محدثی
۱۴. چند نکته در باره المقاصد العلیه اثر علامه امینی / حسن انصاری
۱۵. علامه امینی، احیاگر مدینه فاضله قرآنی / علی رضا سید کباری
۱۶. روششناسی نقد علامه امینی بر احادیث موضوعه / نهله غروی نایینی، آتنا بهادری
۱۷. بررسی و نقد دیدگاه ابن تیمیه در باره شأن نزول سوره هل اتی / فرامرز ابراهیمیان
۱۸. راهی که پس از علامه امینی باید ادامه داد / سیدرضا فقیهی
۱۹. سالشمار/ نرگس صادقی زاده
۲۰. تصاویر
چند نکته
یک: نوشتار هشتم و نهم، از آن روی ارزش دارند که (به ترتیب) فرزند و نوه دختری علامه امینی درباره ایشان سخن گفتهاند و برای نخستینبار منتشر میشوند.
و نوشتار یازدهم گزارشی است از یک تلاش سنگین و جدّی که نزدیک به ده سال ادامه داشته و اکنون واپسین مراحل خود را میگذراند. نگارنده سطور که از نزدیک شاهد برخی از مراحل این طرح سنگین علمی بوده، وسواس و دقت نویسنده این کتاب را از نزدیک دیده است. تفصیل کلام را باید ناقدان، پس از انتشار اصل کتاب باز گویند.
سه: نوشتار دهم شامل فهرستی مختصر و کوتاه از کتاب الغدیر است (در حدّ چشم انداز کلّ کتاب).
چهار: در نوشتار ششم به نظر میآید که نویسنده مقاله دیدگاه خود را با اصرار به مرحوم امینی تحمیل میکند. جای آن دارد که ناقدان با دقت آن را ببینند و نظر بدهند.
پنج: نوشتار هجدهم مروری بر چشمانداز دفاع مکتوب از غدیر است و اشارهای مختصر به ضرورت تداوم این راه مقدس دارد.
شش: سالشمار در اینجا در کمال اختصار آمده است (کمی بیشتر از یک صفحه)؛ در حالی که نگارنده این سطور در کتاب امین شریعت، به تفصیل آوردهام. خوشبختانه همان مطلب در سایتهای اینترنتی نیز موجود است.
هفت: در باره نوشتار چهاردهم برای آشنایی مبتدیان توضیح میدهم که کتاب المقاصد العلیه یکی از آثار علامه امینی است که در اواخر سالهای تبریز و اوائل سالهای نجف در باره چهار آیه قرآن نوشته است (بخصوص در مورد آیه عالم ذر که نیمی از کتاب را در بر دارد). این کتاب نخستین بار به سال ۱۳۹۱ منتشر شده و کمتر شناخته شده است؛ لذا بیش از این جای توجه دارد.
سخن پایانی
در رکود بازار اندیشه، جای آثار جدی و نوآورانه بسیار خالی است. افزون بر آن، وقتی با زحمت کاری تولید و منتشر میشود، بیخبری اهل نظر سبب میشود تا استفاده مناسب از آن نشود. بگذرم از مشکل توزیع که باعث شده کارها به دست اهل آن نرسد.
حلّ برخی از این مشکلات خارج از توان ناتوانی، چون بنده نگارنده است؛ ولی معرفی درونمایه چنین کتابی کمترین کاری است که از این بنده ساخته بوده و هست؛ لذا به همین چند سطر گذرا بسنده شد؛ به این امید که گامی کوتاه در راهی بلند باشد و نامی از این بنده در راه نورانی برپادارندگان لوای ولا ثبت کند.»
انتهای پیام