میرزا ابوالقاسم فرهانی ملقب به قائم مقام در سال ۱۱۵۸ هجری قمری به دنیا آمد و تحت نظر و حمایت پدر دانشمند خود تربیت شد و علوم متداول زمان را آموخت. وی در تهران کارهای پدر را انجام میداد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت.
میرزا ابوالقاسم چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت کرد.
در سال ۱۲۰۰ هجری شمسی پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائممقام» یافت و به وزارت نایبالسلطنه ولیعهد ایران رسید.
قائم مقام که ذاتا مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت میکرد، پس از یکسال وزارت در اثر تـفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.
کتابت عهدنامه ترکمانچای به دست قائم مقام فرهانی
عهدنامه ترکمنچای در یکم اسفند ۱۲۰۶ برابر با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تـنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضیحات لازم را داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پیشکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به تبریز مراجعت کرد.
توطئه و قتل میرزاقاسم
سختگیریهای میرزاقاسم در رابطه با انگلستان که بدنبال ایجاد تجارتخانه و اخذ امتیاز از دولت ایران بود باعث دشمنی آنها با وی شد. سر جان کمپبل سفیر انگلیس با اخذ بودجه و خرج آن در جهت بدنام کردن میرزا موفق شد باعث بدبینی مردم و حکومت به وی شود. از طرف دیگر میرزا ابوالحسن خان ایلچی که حقوقبگیر انگلیس بود اقدام به بدبین کردن شاه و القای اینکه قائم مقام با روسها ارتباط دارد و بدنبال سرنگونی شاه است، کرد و در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بست نشست تا وقتی که شاه قائم مقام را خلع کند.
شاه در سال دوم سلطنت خود (۱۸۳۵ میلادی) دستور داد قائم مقام فراهانی را در باغ نگارستان محل ییلاقی خانواده سلطنتی، زندانی و پس از چند روز خفه کردند و بدین قرار به زندگانی مردی که از بزرگان ایران و ابلغ المترسلین آن زمان بود، در سال ۱۲۱۴ هجری شمسی پایان داده شد.
گزارش روس و انگلیس از قتل صدراعظم
خبر درگذشت قائم مقام فرهانی در کشورهای مختلف از جمله روس و انگلیس بسیار بازتاب داشت. وزیر مختار روس پس از مشورت با امیرنظام که در آن موقع فوقالعاده طرف اعتماد شاه بود، نظر خود را به صورت کتبی اعلام کرد و نوشت: «قائم مقام همچنان در مقام صدارت باقی بماند، ولی از میان کسانی که قائم مقام آنها را خطرناک دانسته و به میل خود از کار برکنار کرده است، وزیران دیگری به معاونت او انتخاب و بدین قرار قدرت و اختیارات او محدود میشود.»
«جان کمبل،» نماینده انگلیس چند روز بعد از بازداشت قائم مقام و زندانی شدن او، در نامهای که برای اطلاع کلنل روبرت تیلور نماینده سیاسی انگلیس در بغداد فرستاده بود مینویسد: «شما تا کنون از نامههای من متوجه وضع فلاکتبار دربار ایران شدهاید و پیشبینی میکردم که باید به ترتیب و روشی که برای پادشاه و کشورش مصیبتبار است هرچه زودتر خاتمه داده شود. آن وضع برای خود آن وزیر (قائم مقام) که در راس حکومت قرار گرفته و انگیزههایش فقط حرص و آز و جاهطلبی بود، نیز خطراتی دربرداشت.
قائم مقام در میان هرج و مرج و بینظمی و سردرگمی که بی حالی و سستی خودش و سوءظن به دیگران باعث آن شده بود غوطه میخورد و همه اعلام خطرها و توصیهها را نادیده و ناشنیده میگرفت تا سرانجام گرفتار نتایج قیده و رأیی شد که حقاً سزاوارش بود. قائم مقام و پسر وزیر (میرزا محمد) و همه طرفداران او دستگیر شدهاند و سخت تحت نظر هستند و از اقداماتی که به عمل میآید میتوان گفت اگر قائم مقام به قتل نرسد، به نهایت فقر و تنگدستی خواهد افتاد و تمام قدرت و اختیاراتش سلب میشود.»
نگاهی به منشات قائم مقام
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی آثار ارزشمندی را چون منشآت، دیوان، جلایرنامه، الجهادیهٔ، دیباچهای بر جهادیۀ صغری و جهادیه کبری تالیف پدرش، عروضیه و شمایل خاقان به رشته تحریر درآورد اما از این میان آنچه بیش از همه شهرت یافت و ماندگار شد کتاب «منشات» اوست.
در حقیقت شهرت ادبی او مدیون این اثر است. منشات را نخستینبار، شاهزاده فرهاد میرزا (معتمدالدوله) که از رجال روشنفکر و تحولخواه عصر قجر بود، در سال 1280هجری قمری در تهران به صورت چاپ سنگی منتشر کرد.
این اثر میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی از دو نظر اهمیت و اعتبار بسیاری دارد: یکی از نظر ارزش ادبی که سبک قائم مقام روی همرفته تابع گلستان سعدی است و دیگر اهمیت تاریخی منشآت. در این باره میتوان گفت منشآت آیینه تمامنمایی است که حقایق اوضاع اوایل عهد قاجاریه را بیکموکاست و عاری از حب و بغض و تزویر و ریا و خویشتنداری منعکس میکند.
ویژگیهای شخصیتی قائم مقام
راز ماندگاری یاد و نام نیک بزرگان تاریخ ایران و اهل علم و ادب نشان از ویژگیهای مثبت اخلاقی، علمی، سیاسی و اجتماعی آنان دارد. خصوصیّاتی که در صورت ثبت و ضبط دقیق، گذشت زمان و تغییر دورهها و حکّام، تأثیری در کم رنگ شدن آنها ندارد و چه بسا نام آوران اندیشمند، مبارزان حق جو، مصلحان نیک سرشت و نیکوکرداری که با گذشت صدها سال از دوران زندگی آنان، در ذهن، کار و برنامههای نسل حاضر شاهد مثال هستند و از آنان به نیکی یاد میشود.
دوران زندگی قائم مقام و هم زمانی آن با حکومت قاجار که قریب دو قرن حیثیّت، حاکمیّت سیاسی، استقلال و آبادانی ایران را در سراشیبی سقوط و نابودی قرار داد، چراغ روشنی است که برههای از تاریخ قاجاریان را روشن کرده است و اگر در این دوران انسانهای مصلح و نجات بخشی مثل او یا میرزاتقی خان امیرکبیر و افراد دیگر ظهور نمیکردند، همه تاریخ قاجاریه نقطه سیاهی بود که ابرقدرتهای بزرگ هان و به ویژه روسها و انگلیسیها را به کلیّه نیّات پلید و برنامههای استثماری و استبدادی خود نایل میکند.
برخورداری قائم مقام از نشانهای ارزشی و اساسی، وی را به عنوان چهرهای مثبت در تاریخ مطرح کرده است. خصوصیّاتی که جنبه ظاهری نداشته بلکه قائم مقام به همه آن ایمان داشته و به آن عمل میکرده است. دانش و مقام علمی، آینده نگری، عشق و علاقه به وطن، تقوا و پرهیزکاری، مبارزه با استعمار ، هوش و ذکاوت، لیاقت و کاردانی، ذوق هنری و استعداد نظامی و... از جمله ویژگیهای این دانشمند بزرگ بوده است.
در باره ویژگی استعدا نظامی صدر اعظم محمد شاه قاجار میتوان گفت: توانایی قائم مقام فقط محدود به جنبههای ادبی، تاریخی و سیاسی نمیشود. او برای نوین سازی ارتش ایران و سازمان دهی آن به سبک کشورهای اروپایی که ایده درستی نیز بود، سر از پا نمیشناخت و بعد از پدرش با همکاری عبّاس میرزا قدمهای بزرگی در این رابطه برداشت.
فنون نظامی را به خوبی میدانست و وقتی قدم به عرصهها و جبهههای جنگی میگذاشت اُبهّت و قاطعیّت او همه نیروها را به حرکت وا میداشت. کوشش برای ساخت پایگاهها و پادگانهای نظامی در بعضی از جبهههای جنگ ایران و روس، سرکوب و آرام ساختن طغیان یزد، کرمان، خراسان، برنامه ریزی برای آماده سازی کارخانههای توپ سازی و مهمّات سازی و رده بندی نیروهای نظامی، خدمات دیگری است که او در این زمینه پیگیری کرده و بسیاری از آنها را به نتیجه رسانده است.
یادداشت از زینب رحیمی
انتهای پیام