چالش رؤیت هلال و نارسایی روش فقاهت/ آشفتگی زندگی با معنای آیه ناسازگار است
کد خبر: 3809236
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۷
یادداشت وارده؛

چالش رؤیت هلال و نارسایی روش فقاهت/ آشفتگی زندگی با معنای آیه ناسازگار است

گروه حوزه‌های علمیه ــ یک محقق و پژوهشگر دینی معتقد است که اختلال در روش و منطق استهلال و آشفتگی آن به بهم‌ریختگی عنصر عصر و زمان جامعه اسلامی انجامیده است؛ موضوعی که به راحتی می‌توان آن را اصلاح کرد.

چالش رویت هلال و اختلال در تاریخ و زمانبه گزارش ایکنا، متن یادداشت حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی که در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده است به شرح زیر است:
 
بدون سر سوزنی تردید، اختلاف فقیهان و مراجع اصلی جهان اسلام در تحدید و تعیین روز اول ماه قمری بویژه ماه مبارک رمضان و شوال، به اختلال‌ها و آشفتگی‌های تمام سال و به هم ریختگی و خراب شدن سیر طبیعی عبادات و زمان‌مندی تمام مناسبت‌های دینی مسلمانان منجر می‌شود. مگر می‌شود یک روز، در عین حالی که روز اول ماه است روز دوم همان ماه یا روز سی‌ام ماه قبل باشد؟.

طبیعی است که حلال و حرام‌های الهی به‌شدت اختلال پیدا می‌کند. اختلال در روش و منطق استهلال و آشفتگی و تناقضات آن به بهم ریختگی عنصر عصر و زمان جامعه اسلامی انجامیده است. بدبختانه این آشفتگی و اختلال به تمام یازده ماه دیگر و در واقع به تمام عمر یک مسلمان هم کشانده می‌شود.

اختلال تمام زندگی مسلمانان و اختلاف‌های گسترده در درون خانواده تا عالی‌ترین سطوح دولت‌ها و ملت‌ها و مراجع از نتایج تلخ این نارسایی است. وقتی دامنه یک اتفاق فاجعه بار اینقدر زیاد است و وحدت و انسجام و ارتباط اعضای یک خانواده در روز فطر و دیگر مناسبت‌ها را از هم می‌پاشد و بخاطر تعدد تقلید و اختلاف مراجع و تباین در نتایج استهلال آنها همواره نیمی از خانه در تمام وفیات و موالید و اعیاد و همه مناسبت‌های مرتبط با زمان با نیم دیگر اختلاف دارند واین فاجعه به تمام سال و عمر کشیده می شود آیا نباید فکری کرد و علاجی نمود؟. به نظر می‌رسد هم با عنوان اولیه و هم با عنوان ثانویه این معضل براحتی قابل علاج است.

ولادت ماه، پدیده‌ای کیهانی و مرتبط با کلیت زمین است نه با افقی خاص. اگر در هر نقطه‌ای از زمین، ماه، با شرایط شرعی و آسان‌گیرانه آن، قابل مشاهده باشد برای کل زمین است. دیدن ماه در زمان‌های قدیم تنها راه یقین‌آور بوده. اگر چند نفر موثق، آن را می‌دیده‌اند شهادت آنان برای بقیه اعتبار داشته است. حال چطور می‌شود در شهر واحدی دو لشکر از استهلالگران از جانب دو مرجع استهلال کنند یک جمعیت ببیند و مرجعشان به ولادت فتوا دهد و لشکر دیگر نبیند و به ولادت فتوا ندهد؟ با کدام منطق شرع و عقل چنین حوادثی قابل قبول و تحلیل است.

ناسازگاری نارسائی فقاهت با مراد قرآن
اشاره قرآن به اینکه فلسفه وجودی هلال‌های ماه از برای مواقیت (مناسبت‌ها و میقات‌های) ناس (ناس واژه‌ای دال بر بار و معنای انسانی و اجتماعی و منافع عمومی است) از لطایف و اسرار قرآن است. این آشفته بازاری که نارسایی فقاهت ما برای زندگی مردم درست کرده با گوهر معنای آیه سازگار نیست. اینکه در آیه مذکور گفته شده مواقیت للناس والحج و تاخیر حج از ناس برای همین است، زیرا حج کنش مومنانه اهل اسلام است، اما مواقیت بودن اَهِلّة، للناس است برای انتظام حیات بشر و نظم و نسق همه مناسبات انسانی. بگذریم که حجاج هم از تمام کره زمین و افق‌های مختلف به سرزمین وحی می‌شتابند و پدیده‌ای جهانی و فرا افق ترقی می‌شود.

اما با این اوضاع نه نفع ناس تأمین شده و نه نفع مسلمانان در حج که با شکوه‌ترین عبادات اجتماعی است تا چه رسد به دیگر اعمال و عبادات. تشویش و اضطراب روش استهلال باعث اختلال در حج و بقیه اعمال شده است. تا کی باید این وضع عجیب در جهان اسلام ادامه یابد و ضعف و تصلب‌های خود را به گردن خبر واحد و دین بیندازیم؟. اگر در جایی از زمین پس از مغرب ماه دیده شد دیگر این همه بحث لازم ندارد. ماه متولد شده و هلال نو پدیدار شده است بقیه زمین مطابق افق‌های خود به تتابع و تعاقب مواقیت خود را آغاز می‌کنند. ماه جدید در تمام کره زمین یک بار به دنیا می‌آید. این طور نیست؟ ممکن است ماه در هر افقی تولد تازه پیدا کند؟.

در باب ششم از کتاب الصوم کتاب شریف کافی دوازده روایت تحت عنوان باب الاهلة وجود دارد. اغلب قاطع آن‌ها حول دو محور اصل و اعتبار و ضرورت رؤیت و نیز شروط شهادت از جمله بیان شهادت دو مرد موثوق وقابل اعتماد است. قید رویت با توجه به شرایط تاریخی مخاطب و صراحت دلالت برخی از روایات در مقابل ابزار و تکنولوژی و امثال آن نیست بلکه برای رد اعتبار گمانه ظنی است. مواقیت و موازین زمان امر حساسی است مدار اصلی عبادات بویژه حج و روزه است، اما اطمینان لازم از شهادت دو نفر مبنی بر مشاهده آنان کافی است.

حال با کمال شگفتی باید پرسید چگونه شهادت ده‌ها نفر از اتباع یک فقیه برای فقیه دیگر معتبر نیست؟ تردید در صداقت خود مرجع دیگر است یا تردید در صداقت مومنان محل اعتماد او؟ در هر صورت رد شهادت غیر مستقیم یک مرجع جایز نیست. اگر تعداد قابل توجهی گفتند دیده‌اند همین مقدار برای اعتبار شرعی کافی است و هیچ توجیه شرعی در رد آن نیست.

همچنین جای این پرسش مطرح است که اعتبار استهلال قطعی برای مشاهده‌کنندگان هلال و بینه برای دیگران تا چه نقطه و افق جغرافیایی است. فرض کنید بیست نفر محل ثقه و اعتماد از ما امروز در افق شهر قم ماه شب اول را با چشم غیر مسلح دیدند. این بینه تا کجا معتبر است؟ با توجه به امکانات ارتباطات و موبایل و رسانه‌های جدید، اگر من تصویر هلال را بگیرم و بخواهم دیگران را از آن مطلع سازم تا کجا این تصویر که بر فرض صحت و اعتماد آن است مبنای محاسبه و توقیت شرعی است؟ اگر هلال، در افق شهر قم، به طور قطعی دیده شد حالا برای شهر‌های اطراف و یا استان‌های اطراف یا ممالک اطراف تا کجا، اعتبار و حجیت این بینه امتداد پیدا می‌کند؟.

آیا مقلدان عالم بزرگواری در همه شهر‌های عراق به یک نحو عمل می‌کنند و آیا در تمام کره زمین اگر یک جا استهلال شد و هلال دیده شد آنجا روز اول ماه مبارک است و این اولین روز ماه بودن در همه جا مورد قبول است برای آنجا؟ آیا اهل هر افقی به طور جداگانه باید استهلال کنند؟ یعنی دفاتر مراجع به تعداد افق‌ها و مناطق اصلی کره زمین باید استهلال کنند؟.

همین الان که این مطلب را می‌نویسم یکی از روحانیان لبنانی ساکن میشیگان آمریکا تصاویر ولادت ماه را فرستاده. او یک روحانی پیر مرد عالم معروف آنهاست. من در صدق حرف و گزارشش از استهلال اهل ایمان و شرع آنجا تردید ندارم. آن‌ها روز دوشنبه یعنی امروز را روزه‌اند. در حالی که ما روز دوشنبه را به عنوان ماه مبارک حساب نمی‌کنیم.

در واقع منطق محاسبه و مشاهده علمی واحدی مبنای فتاوا نیست. فتاوای فقیهان بویژه در مبحث استهلال و محاسبه ولادت ماه، بجای اکتفا کردن به تعداد بسیار محدودی از روایات ظنی لازم است بر پایه تحقیقات طبیعی صورت بگیرد. این به معنای بی توجهی به ملاک قابل دیده شدگی نیست. البته امکانات علمی امروزه در حدی است که بی تردید شرط مشاهده بایست جایش را به قابلیت مشاهده بدهد. در گذشته سه فرض بیشتر نبوده یا مشاهده یقین آور مستقیم و یا اعتماد به مشاهده دیگران به عنوان بینه و ظن معتبر و یا گمانه زنی‌های غیر معتبر و فاقد وجاهت، اما امروزه با وضع ملاک‌های دقیقی برای قابلیت دیده شدن با کمک تکنولوژی می‌توان به گاه‌شماری قمری دقیقی دست یافت. ولکن روش کنونی که بر اساس صرفا استهلال شخصی و محدود و مشاهده مستقیم است منطق گاه‌شماری واحدی را پی‌ریزی نمی‌کند. در واقع تحدید مواقیت و توقیتات گاه‌شماری از رسالت‌های اولیه فقه تلقی نمی‌شود.
 
توقیت، رسالت فقه نیست
 
البته در پایان دو نکته حایز اهمیت است:

اولا سخن از شاهد و رویت شهود در شرایط تاریخی بسیط از نظر علمی وتکیه بر جهد وکوشش فردی بوده است. در زمانه ما براحتی می‌شود امکانات علمی را به کوشش‌های فردی و مشاهده مستقیم، ضمیمه کنیم. ممکن است غیبوبت هلال در قبل وبعد از شفق معیار علم نباشد. لزومی ندارد مطابق اعتبارات علمی جدید محاسبه شود. می‌توانیم از علم جدید بهره بگیریم ولی بر اساس ضرورت ناپدید شدن هلال پس از شفق و اگر پس از شفق ناپدید شود شب دوم قلمداد شود. منظور اینکه امکانات پیشرفته علم جدید عین معیار پایداری و پدیداری هلال در نسبت با شفق نیست.
 
اما اطمینان از ولادت هلال و قابل رویت شدنش در فاصله زمانی قبل از شفق و ناپدید شدنش قبل از شفق یک بار برای تمام کره زمین کافی است. در هر نقطه ای از زمین این مشاهده واطمینان توسط معتمدان رخ دهد آغاز ولادت ماه و زیر ساخت مواقیت مردم برای حج وعبادات وتمام زندگی آنان است. علم جدید اصلا جایی برای منازعات دوران پیشاعلم نمی‌گذارد.

دوم این که حکم حاکم شرعی بلاد اسلامی را همه بپذیرند. استهلال مقوله‌ای کاملا موضوعی وعینی است. تلاش استنباطی واجتهادی و فهم متن وتفقه نیست که بر آن توسط فقیه اصرار شود اما وقتی صدها برابر روایات معتبر اقوال و مناقشات فقها به آن ضمیمه شود در عمل منابع فقه آنقدر فربه می شود که حقیقت فقه وشریعت در لا به لای اقوال گم می‌شود.
 
در هر حال یافتن راه حلی برای این امر عجیب و غریب که باعث اختلال امور دنیا و آخرت جامعه اسلامی است کار بسیار راحتی است اگر بزرگان قدری نرمش از خود نشان بدهند و دست از فربه کردن فقه بر مبنای اقوال رجال بردارند.
 
انتهای پیام
captcha